شناخت اهل حق

139 - از حضرتش پرسيدم : اهل حق را چگونه بايد شناخت زيرا گاهى امر بر بعضى ها مشتبه مى شود. مثلا ملاحظه مى شود، افراد سرشناس كه ادعا هم دارند از موضوعى ، يا فردى ، هوادارى مى كنند و افراد سرشناس ‍ ديگر كه آنها هم خيلى ادعا دارند از جناح ديگر، و فرد ديگر، درست در خلاف جهت آنها طرفدارى مى كنند و جالب است كه هر كدام خود را حق و ديگرى را در اشتباه مى بينند. آيا طرفدارى فرد معروف و موجه از يك جريان دليل بر حق بودن آن جريان نيست ؟
فقال عليه السلام : ان دين الله لا يعرف بالرجال بل بايه الحق فاعرف الحق تعرف اهله ... (145)
فرمودند: (هرگز، اشخاص نمى توانند ملاك حق باشند و) دين خدا را نمى توان با اشخاص شناخت بلكه دين را با نشانه هاى حقيقى آن بايد شناخت . حق را كه شناختى ، آنگاه شناخت اهل حق آسان است .
140 - عرض كردم : بسيار مى شود كه انسان در شناخت اهل حق يا اهل باطل سرگردان و حيران مى شود چون در هر دو طرف افراد موجه ، اهل قرآن و دين ؛ وجود دارد. آيا باز هم مى فرمايند اينگونه اشخاص ملاك حق نيستند؟
فقال عليه السلام : انك نظرت تحتك و لم تنظر فوقك فجرت انك لم تعرف الحق فتعرف اهله و لم تعرف الباطل فتعرف من اتاه . (146)
حضرت فرمودند: (اين سخن در پاسخ فردى است كه در جنگ جمل آمد، خدمت حضرت و گفت من نمى دانم شما بر حقيد يا اصحاب جمل - طلحه و زبير، چون در اطراف هر دو نفر شما شخصيتهايى هستند كه هر كدام ادعا دارند مى فهمند ...!!) تو به درون خود فرو رفته اى و سرت را بلند نكردى كه حقايق را ببينى و حق را نشناختى كه اهلش را بشناسى چنانكه باطل را هم نشناختى كه بدانى اهل باطل كيست از اينرو سرگردان و حيران شده اى (برو حق و باطل را با معيارهاى صحيح بشناس ، آنگاه خواهى دانست كه چه كسانى اهل حق و چه كسانى اهل باطل هستند؟)

پاورقی

145- بحار، ج 120، ص 68.
146- نهج البلاغه ، الحياه ، ج 128.