لغات آیه
﴿إنّما﴾: برای حصر حقیقی است و با قرینه برای حصر اضافی هم به کار میرود [در حصر حقیقی کم یا زیاد شدن امکان ندارد، برخلاف حصر اضافی].
﴿ولیّکم﴾: واژه ولی از ماده (و،ل،ی) اشتقاق یافته است که حکایت از اتصال ارتباط و نزدیکی دو چیز به یکدیگر میکند، به گونهای که شیء دیگری میان آنها فاصله نشود. گاهی ارتباط و نزدیکی مذکور در میان انسانها به محبّت و نصرت متقابل میانجامد و گاهی نیز در سطحی برتر به رهبری و سرپرستی و تصرف یکطرفه ختم میشود. از اینرو، ولی به معنای محبّ، ناصر، سرپرست، متصرّف و امام استعمال میشود. البته از رابطهمحبت و نصرت متقابل با لفظ «وَلایت» به (فتح واو) و از رهبری و امامت با لفظ «وِلایت» (به کسر واو) یاد میشود. ماده «و،ل،ی» و مشتقّات آن به صورت اسم و فعل و به شکل جمع و مفرد، ۲۳۳ مرتبه در قرآن کریم آمده است که این کثرت استعمال نشانه اهمیت موضوع ولایت است. ﴿امنوا﴾: ایمان از ماده اَمْن به معنای آرامش، رفع ترس، اضطراب و وحشت است. اطلاق ایمان بر عقیده به این دلیل است که مؤمن، اعتقاد خود را از اضطراب و شک که آفت اعتقاد است، میرهاند و آن را ایمن میکند. از اینرو رسوخ و استقرار عقیده در قلب را ایمان میگویند. ﴿یقیمون﴾: اقامه از «قیام» و «قوام» مشتق شده است. قیام گاهی به معنای ایستادن در مقابل نشستن، سجده کردن، به رو خوابیدن و به پشت خوابیدن است؛ مانند: ﴿الذین یذکرون الله قیاماً وقعوداً﴾1 یا ﴿والذین یبیتون لربّهم سجّداً وقیاماً﴾2؛ و گاهی به معنای توقّف و سکون در برابر حرکت است؛ مانند: ﴿کلّما أضاء لهم مشوْا فیه وإذا أظلم علیهم قاموا﴾3 که در این آیه ﴿قاموا﴾ یعنی «توقف میکنند». گاهی نیز قیام در برابر انحراف و کجی است، در این صورت به معنای ایستادگی است، نه ایستادن ظاهری، مانند: ﴿جعل الله الکعبةَ البیْت الحرامَ قیاماً للنّاس﴾4 .
اقامه نماز به معنای برپا کردن حقیقت نماز در روح نمازگزار است و چون نماز عمود خیمه دین است؛ «الصلوة عمود الدین»5و عمود خیمه برپا داشتنی است. از اینرو، از ادای فریضه نماز با عنوان اقامه نماز یاد شده است. ﴿یؤتون﴾: ایتاء به معنای اعطا و دادن است. ﴿الزکاة﴾: زکات در لغت به معنای رشد و نمو است و در قرآن کریم به معنای صدقه مستحبی هم به کار رفته است. مانند: ﴿ومااتیتم من زکوةٍ تُریدون وجه الله فاُولئک هم المُضْعفون﴾6 ﴿راکعون﴾: رکوع به معنای خم شدن متوسط و در مقابل سجده است که معنای آن خم شدن کامل است.