آیا رویگردان شدن عده ای از مکتب تشیع دلیل بر سستی عقاید آن است؟!

در طول تاريخ، بسياري از علماي شيعه پس از تحقيق در معتقدات اهل سنت، از مذهب خود برگشته و به مذهب اهل سنت گرويده‏اند و به سستي و ضعف احكام و معتقدات شيعي پي برده ‏اند، چرا كه پشتوانه و اساس اين معتقدات و احكام ضعيف مي‏باشد.

جواب اجمالي:
اولًا: اين تنها يك ادّعاي بدون دليل است و در طول تاريخ چينين افرادي وجود ندارند.
ثانياً: به فرض اينكه چنين اتفاقي افتاده باشد اين دليل بر بطلان مكتب تشيع نمي‏ باشد. چون در مذهب اهل سنت هم عدّه‏ اي از اين مذهب به مذاهب ديگر از جمله تشيع گرايش پيدا كرده‏ اند.
جواب تفصيلي:
اولًا: اين شهبه صرفاً يك ادعا است و شاهدي براي اين مدّعا ارايه نشده است.
ثانياً: با فرض صحت اين موضوع بطلان شيعه ثابت نمي‏ گردد. چنانچه مرتد شدن مسلمانان در صدر اسلام و با وجود برخورداري از نعمت ديدار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سابقه داشته است. و اين باعث بطلان اصل اسلام نمي‏ باشد.
در مورد عبيداالله بن حجش داريم كه:
«خرج مع المُسلمين مهاجراً، فلما قَدم ارض الحبشه تنصّر بها و فارق الاسلام و مات هنا لك نصرانياً ... 1 مسيلمه كذّاب «پيامبر دروغين» نمونه ديگري از اين مدّعا است. علاوه بر اين عبيدالله بن جَحْش بعد از نصراني شدن هر وقت به مسلمانان برخورد مي ‏كرد آنها را مسخره مي ‏كرد.
ثالثاً: اگر به صرف روي گرداندن عده ‏اي از يك مذهب، اساس آن مذهب مورد خدشه واقع مي‏شد. مذهب اهل سنت بيشترين ضربه را خواهد خورد. چون بزرگاني در اين مذهب بعد از نوشتن و سرودن شعرهايي در دفاع از مذاهب اهل سنت، دست از اين مذاهب برداشته و به مذهب شيعه گرايش پيدا كردند. دانشمند اسلامي، احمد تيجاني در كتاب «آنگاه هدايت شدم» ذكر مي ‏كند كه پس از پذيرش مذهب تسنن به شيعه گرايش پيدا كرده است.
از ديگر بزرگان و شاعران اهل سنت كه بعد از مدتي به مذهب تشيع گرايش پيدا كردند عطار نيشابوري مي‏ باشد. عطار نيشابوري در كتب اوّليه خود از جمله، منطق الطير و تذكرة الاولياء به مذهب اهل سنت گرايش شديدي ابراز مي دارد و به شيعيان به شدّت حمله مي‏ كند ولي وي در اواخر عمر از مذهب اهل سنت دست كشيده و به مذهب تشيع گرايش پيدا مي‏ كند. و در كتاب «مظهر العجايب» خود بر خلاف كتب سابقش صريحاً اظهار مي‏ دارد كه از گذشته خود نادم است و اظهار تشيع مي‏ نمايد و به مدح ائمه اثني عشر (علیه السلام) مي‏ پردازد. بعد از نوشتن اين كتاب يعني مظهر العجايب، فقيهي از فقهاء اهل سنت و ساكن سمرقند به عطّار تهمت رَفْض زده و كتاب مظهر العجايب را سوزانيده و فتوي به قتل وي مي‏ دهد2.
علاوه بر اين مطالب در حدود چهل سال قبل كه «دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميّه» در قاهره تأسيس گرديد، رئيس بزرگترين دانشگاه اسلامي اهل سنت يعني شيخ محمود شلتوت، بعد از جلساتي كه با علماي شيعه برقرار كرد، فتوا به جواز عمل به احكام شيعه را صادر نمود. اگر احكام و عقايد شيعه سست و بي پايه بود، چرا چنين فتوايي و نظير آن از سوي علماي اهل سنت صادر گرديده است؟!

  • 1. السيرة النبّويه، ابن هشام، انتشارات دارالقلم بيروت، ج 4، ص 6.
  • 2. محمد بن عبدالوهاب قزويني، مقدمه تذكره الاولياء، انتشارات صفي‏علي‏شاه، ص 6 و ص 7.
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 77