الحمدلله

فرهنگ واژگان فارسی به فارسی

 

حمد

· ستودن, ستایش کردن, شکرکردن, ثناگویی, ادای حق

· 1 - (مصدر) ستودن کسی را ستایش کردن . 2 - (اسم) سپاسداری ستایش ثنا گویی . 3 - اظهار کمال محمود بصافت جمال و نعوت جلال برسبیل تعظیم و تبجیل .

· نام دیگر سوره سبع المثانی و فاتحه الکتاب

 

الله

· نامی که مسلمانان به خدا دهند .

· اله: خدا, ایزد, معبودیگانه, واجب الوجود

· ( اسم ) 1 - خدا . 2 - ذات مستجمع صفات ( الوهیت ) .

کلمهء الحمدللّه در مورد ستایش و تعریف و تمجید از خدا است.براى پى بردن به عمق و عظمت اين جمله لازم است ، به تفاوت ميان حمد و مدح و شكر و نتايج آن توجه شود :

حمد در لغت عرب به معنى ستايش كردن در برابر كار يا صفت نيك اختيارى است ، يعنى هنگامى كه كسى آگاهانه كار خوبى انجام دهد ، و يا صفتى را براى خود برگزيند كه سرچشمه اعمال نيك اختيارى است ، ما او را حمد و ستايش مى‏ گوئيم .ولى مدح به معنى هر گونه ستايش است ، خواه در برابر يك امر اختيارى باشد يا غير اختيارى ، فى المثل تعريفى را كه از يك گوهر گرانبها مى‏كنيم ، عرب آنرا مدح مى ‏نامد ، و به تعبير ديگر مفهوم مدح ، عام است در حالى كه مفهوم حمد خاص مى‏باشد.ولى مفهوم شكر از همه اينها محدودتر است ، تنها در برابر نعمتهائى شكر و سپاس مى‏گوئيم كه از ديگرى با ميل و اراده او به ما رسيده است و اگر به اين نكته توجه كنيم كه الف و لام الحمد به اصطلاح الف و لام جنس است و در اينجا معنى عموميت را مى‏بخشد ، چنين نتيجه مى ‏گيريم كه هر گونه حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است .حتى هر انسانى كه سرچشمه خير و بركتى است ، و هر پيامبر و رهبر الهى كه نور هدايت در دلها مى‏پاشد ، هر معلمى كه تعليم مى‏دهد ، هر شخص سخاوتمندى كه بخشش مى‏ كند ، و هر طبيبى كه مرهمى بر زخم جانكاهى مى ‏نهد ، ستايش آنها از ستايش خدا سرچشمه مى‏ گيرد ، چرا كه همه اين مواهب در اصل از ناحيه ذات پاك او است ، و يا به تعبير ديگرحمد اينها ، حمد خدا ، و ستايش اينها ستايشى براى او است.و نيز اگر خورشيد نورافشانى مى‏كند ، ابرها باران مى ‏بارند ، و زمين بركاتش را به ما تحويل مى ‏دهد ، اينها نيز همه از ناحيه او است ، بنابر اين تمام حمدها به او بر مى‏گردد. پس مفهوم حمد، تركيبى از مفهوم مدح و شكر است. انسان در برابر جمال و كمال و زيبايى، زبان به ستايش و در برابر نعمت و خدمت واحسان ديگران، زبان به تشكّر مى‏گشايد. خداوند متعال به خاطر كمال و جمالش، شايسته‏ى ستايش وبه خاطر احسان‏ها و نعمت‏هايش، لايق شكرگزارى است.

«الحمدللّه»، بهترين نوع تشكّر از خداوند است. هر كس در هرجا، باهر زبانى، هرگونه ستايشى از هر كمال و زيبايى دارد، در حقيقت سرچشمه‏ ى آن را ستايشمى‏كند. البتّه حمد خداوند منافاتى با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنكه بهامر خداوند و در خط و مسير او باشد.

اصولا حمد خدا حمد زبانی نیست بلکه حمد عقیده و اخلاق و عملی است که اگر کسی به آن آراسته شد به اعلی علیین می رسد. عظمت حمد به حدی است که انسان را از سایر حیوانات جدا می کند زیرا که تعریف انسانبه این که حیوان ناطق است یک تعریف منطقی است وگرنه آیات و روایات انسانیت انسان رابه ناطقیت نمی دانند بلکه انسان را این گونه تعریف می کنند که انسان، حیوان ناطقِ حامدِ است.(1) ، و میدانیم که پایان سخن بهشتیان حمد الهی است ((و آخر دعواهم أن الحمدالله رب العالمین))(2)

الحمد الله برتر از دنیا و آن چه در دنیاست چرا که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند ((لو أن الدنیا کلها لقیمة واحدة فَأکلها العبد المسلم ، ثم قالالحمدالله)) لکان قوله ذلک خیراً من الدنیا و ما فیها))(3). همه جا ادبشروع کلام و سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله در تحمید بوده، قال النبی صلی الله علیه و آله ((کلُ کلام یُبدأ فیه بالحمد فهو أقطع))(4).چنان که ایشان در خطبه غدیر اینگونه آغاز به سخن می کنند:  اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي عَلا في تَوَحُّدِهِ وَ دَنا في تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ في سُلْطانِهِ وَعَظُمَ في اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلْماً وَ هُوَ في مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ...

اصولا حمد الهی در غالب ادعیه معصومان: در آغاز ذکر اسمای حسنای خدا و صفات جمال و جلالاو و سرآغاز بیان نعمت های مادی و معنوی خدا قرار گرفته است. این نکته نشان اهمیتحمد است که یک وجود سراسر فقر در مقابل آن کمال مطلق هر لحظه باید حامد او باشد هرچند نمی توان آن گونه که باید و شاید حمد او را انجام داد. (5)

حمد خدای سبحان در آغاز پنج سوره از سوره های قرآن کریم آمده است: سوره های حمد،انعام، کهف، سبأ و فاطر. آنچه در آغاز سوره ی ((حمد)) آمده جامعترین آنهاست، زیراکلمه ی ((العالمین)) شامل عالم تکوین و تشریع می شود ولی در مجموع قرآن کریم، آیه یسوره ی ((جاثیه)) راجع به حمد الهی از همه جامع تر است که در آن چنین آمده است: ((فلله الحمد ربّ السموات و ربّ الأرض رب العالمین))(6) پس ستایش از آن خداستپروردگار آسمان ها و پروردگار زمین، پروردگار همه ی جهانها و جهانیان است. علت جامعتر بودن این آیه دو چیز است:
1- تقدیم اسم جلاله ((الله)) بر حمد که ظاهر در حصرستایش برای خداونداست، در حالی که دلالت جمله ی ((الحمدالله)) بر حصر نیازمند به تقریب خاصی است.
2- تکرار علت ستایش . کلمه ی ((رب العالمین)) در سوره ی حمد علت اختصاص حمد به خداست. در آیه ی سوره ی ((جاثیه)) این علت تکرار شده، ابتدا به صورت مشروح ((رب السموات و الارض)) یاد شده، سپس به شکل جمع بندی ((رب العالمین)) آمدهاست؛ زیرا از اینکه ((رب الارض)) با واو عطف شده ((رب العالمین)) بدون واو آمدهاستفاده می شود که منظور از سماوات و ارض همان عالمین ، یعنی مجموع ما سوی الله است.

 

پی نوشت:

1-صحیفه ی سجادیه دعای1

2-یونس آیه10

3-بحار ج 90، ص 216

4- بحار ، ج 90، ص 216

5-جوادی آملی، توحید در قرآن،

6-جاثیه، آیه 36