آیه 3، سوره مائده : اطيب البيان في تفسير القرآن

...كلام در اين آيه در چند مقام واقع مي شود:

 اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4 ، ص 295

 (مقام اول)

آنكه معاندين ترتيب نزول اين آيه را از روى عناد با امير المؤمنين عليه السّلام‏

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 296

و غصب خلافت بر هم زدند، جمله‏ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا و الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ‏ مربوط به اين آيه نيست و بعد از آيه‏ يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ‏ در غدير خم هيجدهم ذى الحجه نازل شده و اين آيه بعد از جمله‏ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ‏ جمله‏ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ بوده، و شاهد بر اين مدعى امورى است:

امر اول- آيات شريفه قرآن كه مشابه اين است :

در سوره بقره آيه 172 إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ و در سوره انعام آيه 145 قُلْ لا أَجِدُ فِي ما أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّماً عَلى‏ طاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَماً مَسْفُوحاً أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقاً أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏؛

و در سوره نحل آيه 115 إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‏ و از واضحات و بديهيات است كه اين حكم موجب يأس كفار و اكمال دين و اتمام نعمت نيست بلكه بايد امر مهمى كه روح ايمان باشد مثل ولاية امير المؤمنين و نصب او بر خلافت و آخرين فريضه الهى باشد و اللَّه الهادى.

امر دوم- اخبارى كه از خود عامه در اين باب وارد شده كه فعلا آنچه در نظر است شش حديث است:

1- صدر الأئمه موفق ابن احمد خوارزمى.
2- ابراهيم بن محمد حموينى از شيخ تاج الدين. 3- ابو نعيم از على بن عامر.
4- حموينى از ابو منصور بن شهردار. 5- ابو نعيم رفعه تا قيس بن ربيع.
6- صاحب المناقب از محمد بن اسحق.

و مضمون اين اخبار اينكه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم در غدير خم على عليه السّلام را بقدرى بلند كرد كه زير بغل پيغمبر نمايان شد و فرمود: (من كنت مولاه فهذا على مولاه)

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 297

تا آخر دعاء آن حضرت و اشعار حسان بن سامت را كه در محضر رسول اللَّه سروده نقل كردند و متفرق نشدند تا اينكه نازل شد الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ‏ الايه و پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:
(اللَّه اكبر على اكمال الدين و تمام النعمة و رضا الرب برسالتى و الولاية لعلى الخبر).

امر سوم- اخبارى كه در كتب شيعه نقل شده كه فعلا 15 حديث در نظر است:

1- على بن ابراهيم در تفسيرش.

2- ابن بابويه از محمد بن ابراهيم بن اسحق.
3- طبرسى از مهدى بن نزار الحسنى.

4- طبرسى از دو امام بزرگوار حضرت باقر (ع) و حضرت صادق (ع).

5- شيخ طوسى در امالى از شيخ مفيد از احمد ابن محمد بن حسن بن وليد.

6- طوسى از ابى المفضل. 7- طوسى از غضائرى.
8- عياشى بسند خود از زرارة.

9- عياشى از خزاعى.

10- عياشى از ابن اذينة

11- عياشى از هشام بن سالم.

12- سليم بن قيس از امير المؤمنين عليه السلام.
13- احتجاج طبرسى از مهدى بن ابى حرب الحسينى.

14- ابن بابويه از سعد بن عبد اللَّه.

15- ابن بابويه از حسن بن محمد بن سعيد هاشمى. و اين اخبار بسيار مفصل است بايد رجوع كنيد بغاية المرام، و اخبار در اين باب بسيار است و در كتب مفصله مسطور است.

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 299   

(مقام دوم)
اشكال كردند مگر دين اسلام قبل از اين روز ناقص و غير مرضى الهى بوده كه امروز كامل و مرضى شده.
جواب- مكرر گفته ‏ايم كه دين اسلام عبارت از مجموعه عقائد حقه و اخلاق فاضله و احكام شرعيه است و تا آخرين حكم الهى نيايد تمام و كامل نيست و بالاخص مسئله ولايت كه بمنزله روح است در كالبد پيكر اسلام كه اگر كسى معتقد بجميع عقائد حقه باشد و متخلق بجميع اخلاق فاضله و متعبد بجميع عبادات و داراى‏

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 298

ولايت نباشد دينش و اسلامش مرده بى روح است، بعين مثلش مثل نماز است كه جامع جميع آداب و وظائف باشد ولى قصد قربت و خلوص در او نباشد اين نماز همان نمازيست كه در اخبار دارد (سوداء مظلمة) و امر ميشود كه بزنيد بصورت صاحبش و نماز در حق او نفرين ميكند ميگويد ضيعتنى ضيعك اللَّه و علة او را خدا بيان ميفرمايد لانه يريد به غيرى.
و نيز اشكال كردند كه وجه يأس كفار در اين روز چه بوده.
جواب- كفار بگمان خود مى‏پنداشتند كه تمام اين عظمت و پيش رفت اسلام دائر مدار وجود شخص رسالت است و انتظار داشتند كه پس از رحلتش چون اولادى و جاى گيرى ندارد يك مرتبه حمله كنند باسلام و مسلمين متفرق ميشوند و بر ميگردند بهمان كفر اولى و بعد از اينكه فهميدند جانشين معين فرمود و سر پرست براى مسلمين مقرر شد لذا مأيوس شدند، و علت اينكه امير المؤمنين عليه السّلام در مقام معارضه و مدافعه و مجاهده و مقاتله بر نيامد و خانه نشين شد همين بود كه اختلاف بين مسلمين ايجاد نشود و كفار حمله باسلام و مسلمين نكنند و اساس دين برهم نخورد و بعد اين بيان روشن احتياج بتمحلات و توجيهات بعض مفسرين نداريم‏.

نسخه شناسی

درباره مولف

کتاب شناسی 

منابع: 

طيب سيد عبد الحسين‏، اطيب البيان في تفسير القرآن‏، تهران‏، انتشارات اسلام‏، 1378 ش‏، چاپ دوم‏، صص 295- 298