آیه 3، سوره مائده: تفسير اثنا عشری

تفسير اثنا عشری، ج‏3 ، ص 15  

الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ‏: امروز و آنچه متصل به آن است از

تفسير اثنا عشرى، ج‏3، ص 16

ازمنه آتيه، نااميد شدند كافران از ابطال دين و رجوع شما به دين ايشان به تحليل اين خبائث و غير آن و يا از آنكه غالب گردانند شما را بر تحليل آن. و گويند مراد «اليوم» روز نزول آيه است، چه در روايت آمده كه نزول اين آيه بعد از عصر روز جمعه در عرفات در حجة الوداع‏ «1» بود.

فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ‏: پس مترسيد از فتنه ايشان و از غلبه آنها بر شما، و بترسيد از من و خالص نمائيد خشيت را براى من در ارتكاب امور و اجتناب از منهيات. مروى است كه روز جمعه حضرت رسالت خطبه ‏اى انشا فرمود و در آن مجلس جمعى بسيار حاضر بودند و حضرت به همه آنها نظر، و غير از مسلمان و موحد كسى را نديد، خوشحال شد. حق تعالى اين آيه نازل فرمود كه امروز مشركان را استيلا و تسلطى بر اهل اسلام نباشد تا روز قيامت. «2» الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ‏: امروز كامل گردانيدم براى شما دين شما را به نصرت و اظهار غلبيت آن بر همه اديان يا به تنصيص بر قواعد عقايد و توقيف بر اصول و قوانين شرايع كه ديگر احكام آن را رقم نسخ نباشد.

وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي‏: و تمام كردم بر شما نعمت خود را، يا تمام كردم بر شما هدايت و توفيق، و يا به اكمال احكام، و يا به فتح مكه معظمه و هدم منار جاهليت كه به اطمينان حج گذاريد و هيچ مشرك با شما حج نگذارد، و يا اتمام نعمت فرمود به دخول جنت كه اعظم نعم است.

وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً: و اختيار نمودم براى شما اسلام را و دين پاكيزه ‏تر از همه اديان نزد من همين باشد تا روز قيامت نه دين ديگر.

تنبيه- به اتفاق خاصه و جمهور از مفسرين و محدثين عامه، آيه‏ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (الخ) در حجة الوداع در روز غدير خم نازل شد:

1- از حضرت باقر و حضرت صادق عليهما السّلام مروى است كه: اين آيه بعد از آنكه حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله امير المؤمنين عليه السّلام را خليفه خود گردانيد در غدير خم در حين انصراف از حجة الوداع و فرمود من كنت مولاه‏
______________________________
(1) مجمع ج 2 ص 159.
(2) مجمع ج 2 ص 158.

تفسير اثنا عشرى، ج‏3، ص: 17

فعلىّ مولاه» و اين آخرين فريضه‏اى بود كه حق تعالى نازل فرمود، بعد از آن هيچ فريضه نازل نشد «1»؛ پس كمال فرائض الهى به نصب امامت و خلافت امير المؤمنين عليه السّلام بوده باشد؛ و «سيّد عالم» در وقت نزول اين آيه فرمود:
«اللّه اكبر على اكمال الدّين و اتمام النّعمة و رضى الرّب برسالتى و بولاية علىّ بن أبي طالب من بعدى» بعد فرمود «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» (الخ) «2».

2- حاكم ابو القاسم حسكانى در كتاب «شواهد التنزيل» به سند خود از ابى صالح از ابن عباس روايت نموده كه اين آيه در حق على عليه السّلام نازل شد، پس رسول خدا صلى اللّه عليه و آله دست او را گرفت و فرمود «من كنت مولاه» (الخ) «3».

3- صدر الائمه خطيب خوارزمى به سند خود از ابو هريره روايت نموده كه حضرت، مردم را در غدير خم خواند در روز پنجشنبه و امر فرمود تا زير درختان را از خار و خاشاك پاك كردند، و مردم را به ولايت على عليه السّلام دعوت فرمود، و دست او را گرفته بلند نمود چنانكه مردم سفيدى زير بغل او را مشاهده كردند و مردم از آن مكان متفرق نشدند تا آيه‏ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (الخ) بر رسول نازل شد «4».

4- مالكى در فصول المهمه از ابو سعيد خدرى روايت نموده كه آيه‏ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ» (الخ) در خصوص على عليه السّلام نازل شد «5». و خداى تعالى پس از تبليغ امر ولايت فرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (الخ).

5- ثعلبى، امام مفسرين عامّه گفته: چون آيه‏ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ» (الخ) نازل شد، حضرت دست على بن أبي طالب عليه السّلام را گرفته‏
______________________________
(1) مجمع ج 2 ص 159.
(2) مجمع ج 2 ص 159.
(3) بعضى از مدارك عامّى اين حديث در كتاب احقاق الحق، جلد 3 صفحات 320 تا 336 آمده است- و نيز رجوع شود به الغدير، جلد اوّل، صفحه 210 تا 217 (طبع نجف)
(4) الغدير، صفحه 213 از جلد اوّل.
(5) الفصول المهمّه، صفحه 42 (طبع نجف)

تفسير اثنا عشرى، ج‏3، ص: 18

فرمود: «من كنت مولاه فهذا علىّ مولاه» «1» 6- در ينابيع المودّه شيخ سليمان، معروف به خواجه كلان، باب 4 صفحه 36 طبع اسلامبول 1301، آمده است: ابو العباس احمد بن محمّد بن سعيد بن عقده كتابى مستقلّ در خبر غدير خمّ تأليف كرده و ناميده آن را به «الموالاة» و طرق آن 105 طريق مى‏ باشد. حكايت نموده علّامه علىّ بن موسى و علىّ بن محمّد ابى المعالى الجوينى ملقّب به امام الحرمين استاد غزالى كه ديدم مجلّدى در بغداد در دست صحّافى و در آن روايات خبر غدير ثبت بود. بر جلد آن نوشته شده بود: مجلد بيست و هشتم از طرق فرمايش نبوى صلى اللّه عليه و آله «من كنت مولاه فعلىّ مولاه» و مى‏ آيد بعد از آن جلد بيست و نهم. او از ديدن اين كتاب به تعجّب آمده بود. «2» احمد بن حنبل در مسند خود روايت نموده از براء بن عازب كه گفت: با رسول خدا بوديم. پس در غدير خم فرود آمدند و ندا كردند در ميان مردم الصّلوة جامعة و ميان دو درخت را پاك كردند. حضرت نماز ظهر را نمود. پس دست على را گرفت و فرمود: آيا نمى‏ دانيد من اولى هستم به مؤمنان از جانشان؟

گفتند: بلى. فرمود: آيا نمى‏دانيد من اولى هستم به هر مؤمنى از نفس او؟

گفتند: بلى، پس دست على را گرفت فرمود: هر كه من مولاى اويم على مولاى اوست، پس فرمود: خدايا دوستى نما با هر كه با على دوستى كند، و دشمنى كن با هر كه دشمنى با على نمايد. پس عمر گفت: يا على، گوارا باد تو را اى پسر ابو طالب، گرديدى مولاى هر مؤمن و مؤمنه‏ «3».

تفسير اثنا عشرى، ج‏3، ص 18  

__________________________

(1) احقاق الحقّ، جلد سوّم، صفحه 325 (بنقل از تفسير ثعلبى)
(2) ينابيع المودّة، صفحه 36.
(3) اين روايت، در كتاب شريف احقاق الحق، جلد 6، صفحه 234 تا 242 از كتب مختلف عامّه نقل شده است‏.

نسخه شناسی

درباره مولف

کتاب شناسی

منابع: 

حسينى شاه عبدالعظيمى حسين بن احمد، تفسير اثنا عشرى‏، تهران، انتشارات ميقات‏، چاپ 1363 ش‏، چاپ اول‏، صص 15 - 18