آیه 3، سوره مائده: تفسیر نور

تفسير نور، ج‏2، ص 235   

امام باقر عليه السلام فرمودند: «ولايت، آخرين فريضه الهى است سپس آيه‏ ى‏ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» را تلاوت فرمودند». «2»

بت‏ها، مجسمه ‏هايى بود كه شكل داشت؛ امّا «نصب»، سنگ‏هاى بى‏ شكلى بود كه اطراف كعبه نصب شده بود و در برابرش قربانى مى‏شد و خون قربانى را بر آن مى‏ ماليدند.

در آيه ‏ى 109 سوره بقره، تمايل كفّار نسبت به انحراف مسلمانان از راه خودشان مطرح شده است. خداوند فرمان داد: شما اغماض كنيد تا امر الهى برسد. پس مسلمانان منتظر حكم قاطعى بودند كه كفّار را مأيوس سازد، تا اين‏كه آيه‏ى‏ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ‏ ... نازل شد.
______________________________
(1). تفسير قرطبى.
(2). كافى، ج 1، ص 289.

تفسير نور، ج‏2، ص 236

غدير در قرآن
دو مطلب جداى از هم در اين آيه بيان شده است، يك مطلب مربوط به تحريم گوشت‏هاى حرام، مگر در موارد اضطرار و مطلب ديگر مربوط به كامل شدن دين و يأس كفّار كه اين قسمت كاملًا مستقلّ است، به چند دليل:

الف: يأس كفّار از دين، به خوردن گوشت مردار يا نخوردن آن ارتباطى ندارد.

ب: رواياتى كه از طريق شيعه و سنى در شأن نزول آيه آمده، در مقام بيان جمله‏ ى‏ «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا» و «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» است، نه مربوط به جملات قبل و بعد از آن، كه درباره احكام مردار است.

ج: طبق روايات شيعه و سنّى، اين قسمت از آيه: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ‏ ... پس از نصب علىّ‏بن ابى ‏طالب عليهما السلام به امامت در غديرخم نازل شده است.

د: غير از دلائل نقلى، تحليل عقلى نيز همين را مى‏ رساند، چون چهار ويژگى مهم براى آن روز بيان شده‏ است:

1. روز يأس كافران،

2. روز اكمال دين،

3. روز اتمام ‏نعمت الهى بر مردم،

4. روزى كه اسلام به عنوان «دين» و يك مذهب كامل، مورد پسند خدا قرار گرفته است.

حال اگر وقايع روزهاى تاريخ اسلام را بررسى كنيم، هيچ روز مهمى مانند: بعثت، هجرت، فتح مكّه، پيروزى در جنگ‏ها و ... با همه‏ى ارزشهايى كه داشته ‏اند، شامل اين چهار صفت مهم مطرح شده در اين آيه نيستند؛ حتّى «حجّةالوداع» هم به اين اهميّت نيست؛ چون حج، جزئى از دين است، نه همه‏ ى دين.

* امّا بعثت، اوّلين روز شروع رسالت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است كه هرگز نمى‏توان گفت روز اوّل بعثت، دين كامل شده است.

* امّا هجرت، روز هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله به فرمان خداست، روز حمله‏ ى كفّار به خانه پيامبر است، نه روز يأس آنان.

* امّا روزهاى پيروزى در جنگ بدر و خندق و ... تنها كفّارى كه در صحنه‏ ى نبرد بودند، مأيوس مى‏ شدند، نه همه‏ ى كفار، در حالى كه قرآن مى‏ فرمايد: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
همه كفّار مأيوس شدند.

تفسير نور، ج‏2، ص 237

* امّا حجّةالوداع كه مردم آداب حج را در محضر پيامبر صلى الله عليه و آله آموختند، تنها حج مردم با آموزش پيامبر كامل شد، نه همه‏ ى دين در حالى كه قرآن مى‏ فرمايد: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»

* امّا غديرخم روزى است كه خداوند فرمان نصب حضرت على را به جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله صادر كرد، تنها آن روز است كه چهار عنوان ذكر شده در آيه‏ «أَكْمَلْتُ، أَتْمَمْتُ، رَضِيتُ، يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا» با آن منطبق است.

* امّا يأس كفّار، به خاطر آن بود كه وقتى تهمت وجنگ وسوءقصد بر ضد پيامبر، نافرجام ماند، تنها اميد آنها مرگ پيامبر صلى الله عليه و آله بود. نصب علىّ‏بن ابى‏طالب عليهما السلام به همه فهماند كه اگر آن حضرت پسرى مى‏داشت، بهتر از على نبود وبا مرگ او دين او محو نمى‏شود؛ زيرا شخصى چون علىّ‏بن ابى ‏طالب عليهما السلام جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله و رهبر امّت اسلام خواهد بود.
اينجا بود كه همه‏ ى كفّار مأيوس شدند.

* امّا كمال دين، به خاطر آن است كه اگر مقرّرات و قوانين كامل وضع شود، ليكن براى امّت و جامعه، رهبرى معصوم وكامل تعيين نشود، مقرّرات ناقص مى‏ ماند.

* امّا اتمام نعمت، به خاطر آن است كه قرآن بزرگ‏ترين نعمت را نعمت رهبرى وهدايت معرّفى كرده است، اگر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از دنيا برود ومردم را بى ‏سرپرست بگذارد، كارى كرده كه يك چوپان نسبت به گله نمى ‏كند. چگونه بدون تعيين رهبرى الهى نعمت تمام مى‏ شود.

* امّا رضايت خداوند، براى آن است كه هرگاه قانون كامل ومجرى عادل بهم گره بخورد، رضايت پروردگار حاصل مى‏ شود.

اگر هر يك از اكمال دين، اتمام نعمت، رضايت حقّ و يأس كفّار به تنهايى در روزى اتفاق افتد، كافى است كه آن روز از «ايّام ‏اللّه» باشد. تا چه رسد به روزى مثل غدير، كه همه‏ ى اين ويژگى‏ ها را يك جا دارد. به همين دليل در روايات اهل‏ بيت عليهم السلام عيد غدير از بزرگ‏ترين اعياد به شمار آمده است.

آثار اشيا، گاهى مترتّب بر جمع‏بودن همه اجزاى آن است، مثل روزه كه اگر يك لحظه هم پيش از اذان، افطار كنيم، باطل مى‏ شود، از اين جهت كلمه «تمام» به كار رفته است: «أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ» و گاهى به گونه ‏اى است كه هر جزء، اثر خود را دارد، مثل تلاوت آيات‏

تفسير نور، ج‏2، ص 238

قرآن كه كمالش در تلاوت همه‏ ى آن است و هر قدر هم خوانده شود، ثواب دارد. گاهى بعضى اجزا به گونه ‏اى است كه اگر نباشد، يك مجموعه ناقص است، هر چند همه‏ ى اجزاى ديگر هم باشد، مثل خلبان و راننده كه هواپيما و ماشين بدون آنها بى ‏ثمر و بى ‏فايده است.
رهبرى و ولايتِ حقّ هم چنين است، چون انسان را با خدا گره مى‏ زند و بدون آن، آفريده ‏ها و نعمت‏ها به نقمت تبديل مى‏ شود وانسان را به خدا نمى‏ رساند.

نسخه شناسی 

درباره مولف

کتاب شناسی

منابع: 

قرائتى محسن‏، تفسير نور، ‏ تهران‏، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن‏، 1383 ش‏، چاپ يازدهم‏، ج 2، صص 235 - 238