ابوعبیده جراح

‎ابوعبیده جرّاح نام کامل وی (عامر بن عبدالله بن جرّاح بن هلال بن ابی طلحه بن حارث فهری قرشی) از اصحاب محمّد پیغمبر اسلام و از جمله مهاجران است.

 

 زندگی در زمان محمد

ابوعبیده در قبیله بنی حارث در مکّه ولادت یافت. در سال ۶۱۱ میلادی، ابوعبیده به توصیه ابوبکر اسلام آورد. او نخستین مرد از طایفه بنی حارث بود که اسلام آورد. اسلام آوردن او باعث شد که تحت شکنجهٔ قریش قرار بگیرد. به دستور محمّد، ابوعبیده به حبشه هجرت کرد.

در سال ۶۲۲ میلادی، ابوعبیده از حبشه به مدینه هجرت کرد. محمّد بین ابوعبیده و معاذ پسر جبل پیوند برادری بست.

ابوعبیده در جنگ بدر، بر علیه سپاه پدرش عبدالله بن جرّاح می جنگید. در این جنگ، عبدالله بن جرّاح راه را بر پسرش بست و آن دو به جنگ پرداختند. سرانجام، عبدالله بن جرّاح به دست ابوعبیده کشته شد. به روایت صحیح مسلم، وقتی این خبر به محمّد رسید، محمّد این آیه از قرآن را خواند: «هیچ قومی را نمی یابی که ایمان به خدا و به روز رستاخیز دارند و با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدرانشان باشند، یا فرزندانشان، یا برادران یا خویشاوندان ایشان، آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر قلوب ایشان نوشت، و با روحش ایشان را استوار گردانید و آن ها را در بهشت هایی وارد می کند که از زیر درختانش نهرهایی جاری است، در آن جاودانه می مانند، خدا از آن ها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند، آنان «طایفه خداوندند، و ایشان رستگارانند سوره مجادله- آیه ۲۲

در سال ۶۲۵ میلادی، ابوعبیده در احد بر علیه خالد پسر ولید جنگید. در این جنگ بسیاری از مسلمانان فرار کردند، در حالی که ابوعبیده ایستادگی کرد و محمّد را از حمله سپاهیان قریش نجات داد. معروف است که چند دندان ابوعبیده در این جنگ شکست. 

در سال ۶۲۷ میلادی، ابوعبیده در جنگ خندق و نیز جنگ بنی قریظه شرکت جست. او هم چنین با قبیله های ثلعبه و انمار که روستاهای مسلمان را غارت می کردند جنگید و از این دو مأموریت جنگی پیروز بازگشت. 

در سال ۶۲۸ میلادی، ابوعبیده در صلح حدیبیه شرکت کرد و در بیعت رضوان نیز حضور داشت. او هم چنین در این سال، در جنگ خیبر شرکت جست. 

در سال ۶۲۹ هجری، محمّد عمروعاص را به ذات السّلاسل فرستاد و ابوعبیده را به فرماندهی سپاه رسانید. او در این نبرد، در کنار ابوبکر و عمر می جنگید. در همین سال ابوعبیده در مأموریت های جنگی تربه، خثعم، و سیف الجرّه شرکت داشت. 

در سال ۶۳۰ هجری، در واقعه فتح مکّه ابوعبیده فرماندهی یکی از چهار سپاه مسلمان را که از چهار جهت وارد مکّه می شدند، بر عهده گرفت.

پس از آن ابوعبیده فرماندگی سپاه را در جنگ حنین، و جنگ طائف بر عهده گرفت. هم چنین ابوعبیده در جنگ تبوک حاضر بود. در بازگشت از جنگ تبوک، محمّد ابوعبیده را برای تبلیغ اسلام به میان مسیحیان نجران فرستاد. ابوعبیده در میان مسیحیان نجران به قضاوت برگزیده شد و مدّتی در آن جا باقی ماند. مدّتی هم به دستور محمّد برای جمع آوری خراج به بحرین رفت. او در سال ۶۳۲ میلادی و در زمان مرگ محمّد در مکّه بود. 

 

نقش او در سقیفه

ابوعبیده جرّاح از کسانی بود که پس از مرگ محمّد در سقیفه بنی ساعده حاضر شد. ابوبکر اصرار کرد که ابوعبیده خلافت را بپذیرد اما ابوعبیده نپذیرفت و ابوبکر را برای خلافت برتر دانست. ابوعبیده از نخستین کسانی بود که با ابوبکر بیعت کرد. 

روایت شده که ابوعبیده پس از بیعت با ابوبکر، به نزد علی پسر ابی طالب رفت و گفت: «ای عموزاده، اگر نبود که ابوبکر از پیران قوم ما و تو از جوانان این قوم هستی، کسی سزاوارتر از تو به خلافت در میان این امّت پیدا نمی شد زیرا اگر فضل و علم و تقوا و ایمان تو را با همه اهل عالم بسنجند زیادتی کند. تو صبر کن، که اگر عمر تو وفا کند، روزی خلافت به تو خواهد رسید» علی جواب داد: «ای ابوعبیده، می ترسم پیشینه نیکویت را به کار جدیدت تباه سازی» و ابوعبیده پاسخ داد: «اگر پیش از آن که با ابوبکر بیعت کنم، این را از تو می شنیدم، بی شک از تو می پذیرفتم و در تو تردید نکرده با تو به خلافت بیعت می کردم» 

 

در زمان خلافت ابوبکر

ابوعبیده فرمانده یکی از سپاه های چهارگانهٔ ابوبکر در جنگ های ردّه بود. ابوعبیده هم چنین تا قبل از ورود خالد پسر ولید به سوریه، فرمانده سپاه مسلمانان در حمص بود. سپاه ابوعبیده و خالد در شهر بصره به یکدیگر پیوستند و قلعه بصره را در محاصره خود گرفتند.ابوعبیده هم چنین هدایت قلب سپاه مسلمانان در جنگ اجنادین را بر عهده داشت. این جنگ به سقوط قلعه بصره انجامید. در سال ۶۳۹ میلادی، ابوعبیده و خالد در جنگ یاکوسا، ارتش رومیان را شکست دادند. پس از شکست رومیان در یاکوسا، هراکلیوس امپراتور روم فرمان جنگ داد. فرمانده سپاه مسلمانان در این جنگ که به معراج الصفر معروف است، ابوعبیده جرّاح بود. ابوعبیده جرّاح هم چنین در حرب العقاب با رومیان وارد جنگ شد و به پیروزی رسید. با پیروزی مسلمانان در این دو جنگ، ابوعبیده وارد دمشق شد و شهر دمشق به تصرّف مسلمانان درآمد. 

 

در زمان خلافت عمر

در سال ۶۳۴ میلادی، ابوبکر مرد و عمر به خلافت رسید. عمر ابوعبیده جرّاح را فرمانده سپاه اسلام قرار داد. در زمان عمر پس از فتح شرق، سوریه، اردن، فلسطین و ترکستان تحت فرمان ابوعبیده درآمد. ابوعبیده، خالد را فرمانده سواره نظام قرار داد و در سال ۶۳۴ میلادی جنگ دیگری با رومیان آغاز کرد که به ابوالقدس مشهور شد. دیگر نبردهای مشهور او در زمان خلافت عمر عبارت اند از: مراج الروم، فتح دوم دمشق، جنگ اول حمص، جنگ دوم حمص، جنگ سوم حمس، جنگ یرموک، فتح اورشلیم، فتح حلب، جنگ پل حنین، جنگ رود، جنگ حذیر و جنگ مریش. 

در خشکسالی عربستان در سال ۶۳۹ میلادی، ابوعبیده درخواست عمر را اجابت کرد و بیش از چهارهزارشتر را غذا و آب بار کرد و به مدینه آمد امّا چهارهزار دیناری که عمر به او پیشنهاد کرده بود به عنوان اجر عملش دریافت کند، دریافت نکرد. 

ابوعبیده در نزد عمر احترام بسیاری داشت. پس از این که عمر به ضربه خنجر فیروز مجوسی مجروح شد گفت: «اگر ابوعبیده زنده بود او را به جانشین خودم منصوب می کردم امّا حال که او مرده، از میان اصحاب شورایی برمی گزینم تا آن ها خلیفه ای بنشانند» 

 

مرگ

ابوعبیده در سال ۶۴۰ بر اثر بیماری طاعون درگذشت معاذ پسر جبل بر پیکر او نمازگزارد. او در روستای جبیه بالغور در اردن مدفون گشت. ابوعبیده هنگام مرگ، پنجاه و هشت سال داشت.

 

خانواده

پسران ابوعبیده یزید، عبید و عمیر همگی در سنین بچگی مردند. هر چند از دو همسرش ورجه و هند بنت جابر دو دختر پس از مرگ او باقی ماندند.

 

جایگاه در میان اهل سنت و شیعیان

ابوعبیده جرّاح در بین اهل سنت از احترام برخوردار است. اهل سنت معتقدند که محمّد او را امین امّت خوانده است. هم چنین ایشان معتقدند که محمّد به ابوعبیده پسر جرّاح بشارت بهشت داده است. با این حال شیعیان معتقد به عدل و رضوان او نیستند و او را به خاطر نقشی که در به خلافت رسیدن ابوبکر داشته است، نکوهش می کنند.

منابع: 

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
ویکی پدیای عربی
زندگی صحابه، محمود طریقی، مشهد، ۱۳۸۵
صحیح مسلم، ۸ جلد، تهران ۱۳۳۳ به شرح نووی
معارف و تعاریف، سید مصطفی حسینی دشتی، قم، ۱۳۶۱، ج ۶، ص