ابو القاسم جار اللّه- محمود بن عمر زمخشرى

زمخشر قريه بزرگى است از قراء خوارزم- متوفاى 538، ابن خلكان در جلد 2 تاريخش صفحه 197 شرح حال او را نگاشته و درباره او گويد:
امام كبير در تفسير و حديث و نحو و علم بيان، نامبرده پيشواى بلا معارض زمان خود بوده كه براى بهره‏گيرى از فنون او بار سفر مى‏بستند و بسوى او ميشتافتند، يافعى در «مرات» نگاشته كه: نامبرده در تفسير و حديث و نحو و لغت و بيان داراى اتقان و در فنون خود پيشواى زمان خود بوده، داراى تصنيف‏هاى بسيار و بى نظير است كه مورد ستايش قرار گرفته، سيوطى در «بغية الوعاة» ص 388 از او ياد كرده گويد: زمخشرى دامنه علمش وسيع و داراى فضل بسيار و منتهاى هوش و ذكاوت و خوش قريحه و متقن در هر علم بوده، نامبرده معتزلى بوده قوى و تواناى در مذهبش، و بدان تظاهر ميكرده و حنفى بوده است، سپس اساتيد و تأليفات او را نام برده، شرح حال او در «الفوايد البهيّه» ص 209 موجود است كه در كتاب مزبور نيز مورد ستايش قرار گرفته و تأليفات او تعداد شده، ابن كثير در جلد 12 تاريخش ص 219 از او ياد كرده، حديث او در استدلال و احتجاج دار ميّه بر معاوية بن ابى سفيان نقل از كتاب زمخشرى «ربيع الابرار» خواهد آمد- كتاب مزبور در نزد مؤلف «الغدير» موجود است، در آن گويد: شب غدير در نزد شيعه مورد تعظيم است و در آن شب- با تهجد و عبادت بيدارند و شب مزبور شبى است كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله (در روز آن) در غدير خم بر جهاز شتران خطبه خواند و در خطبه خود فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه.