الإقبال بالأعمال الحسنة( ط- الحديثة)

نام كتاب: الإقبال بالأعمال الحسنة( ط- الحديثة)
نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى‏
تاريخ وفات مؤلف: 664 ق‏
محقق / مصحح: قيومى اصفهانى، جواد
موضوع: ادعيه و زيارات‏
زبان: عربى‏
تعداد جلد: 3
ناشر: دفتر تبليغات اسلامى‏
مكان چاپ: قم‏
سال چاپ: 1376 ش‏
نوبت چاپ: اول‏

الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة
معرفى اجمالى‏

الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة تأليف سيد رضى الدين، على بن موسى بن طاووس حلى( 589- 664 هجرى) در موضوع ادعيه و اعمال سال و زيارات معصومين (عليهم السلام) مى ‏باشد.

انگيزه نگارش‏

ابن طاووس اين كتاب را همراه با 8 جلد ديگر به عنوان تتمه «مصباح المتهجد» شيخ طوسى نوشته است.
او در مقدمه كتاب «فلاح السائل»، كه جلد اوّل از تتمّات مصباح المتهجد است اسامى 10 جلد كتاب را آورده است.
كتاب حاضر شامل اعمال يازده ماه از سال است. اعمال ماه رمضان نيز، به خاطر اهميت اين ماه، در كتابى ديگر با نام «المضمار» آمده كه توسط مصنف همراه با اقبال در يك مجموعه عرضه شده است.

شيوه نگارش‏

سيد كتاب خويش را به ترتيب ماههاى سال نگاشته، اما بر خلاف روش معمول، ابتداى سال را ماه مبارك رمضان دانسته است. از جمله دلايل اين كار اهميت فوق العاده‏ اى است كه شرع براى ماه رمضان قائل شده و اينكه اهل معرفت ابتداى سال و ابتداى سير و سلوك خويش را ماه رمضان قرار مى ‏دهند.

اعتبار و ارزش‏

كتاب اقبال الأعمال مانند ديگر كتابهاى سيد ابن طاووس از اعتبار و ارزش ويژه ‏اى بين علماى شيعه برخوردار است.
سيد با تأليف اين كتاب خدمت بزرگى به جهان اسلام نموده، به قسمى كه تمام مؤلفان پس از سيد در موضوع ادعيه و زيارات، خوشه چين خرمن پر بركت او هستند. از جمله شيخ عباس قمى در«مفاتيح الجنان» بسيارى مطالب را از اين كتاب نقل مى ‏كند.
علامه آقا بزرگ تهرانى نيز در الذريعة اين مطلب را تأييد كرده كه سيد با تأليف اين كتاب حق بزرگى به گردن تمام شيعيان و هم دانشمندانى كه در موضوع دعا و نيايش كتابى نوشته ‏اند دارد و در حقيقت همه آنها سر سفره اين دانشمند بزرگ نشسته ‏اند و از ثمرات آن عارف انديشمند بهره برده‏ اند و بر ما لازم است كه از خدمت بزرگ ايشان تقدير كنيم.

منابع‏

در قرون گذشته يكى از غنى ‏ترين كتابخانه ‏هاى شخصى كه مملو از نسخه‏ هاى گرانبهاى خطى و منحصر به فرد بوده، كتابخانه سيد ابن طاووس بوده است.
در اين كتابخانه به نقل خود سيد بيش از 1500 كتاب معتبر و نفيس در علوم مختلف وجود داشته است. از جمله در موضوع دعا بيش از 70 جلد كتاب نزد سيد بوده كه كتابهايى مثل اقبال را از آنها تدوين كرده است.
ابن طاووس علاقه و اهتمام خاصى نسبت به ادعيه داشته، به طورى كه اكثر كتابهاى او در شكلهاى مختلف، ادعيه و اذكار و زيارات را در بر دارد.

تاريخ تأليف‏

كتاب اقبال در سال 650 هجرى، در حالى كه ابن طاووس به سن 60 سالگى قدم نهاده بود تأليف گشت. در سال‏هاى 655 و 656 نيز توسط مؤلف چند باب به كتاب حاضر افزوده شد.
محل تأليف كتاب نيز كربلا، در جوار مرقد و بارگاه سالار شهيدان (علیه السلام) بوده است.

ترتيب مطالب‏

كتاب شريف اقبال به 12 قسمت تقسيم شده و هر قسمت مربوط به يك ماه است. هر ماه نيز به بابها و فصلهاى متعدد تقسيم شده تا دسترسى به مطالب هر روز از ماه به سهولت امكانپذير باشد.
كتاب «المضمار» كه در حقيقت همان بخش مربوط به ماه رمضان است در ابتدا آمده و بقيه سال نيز به دو قسمت تقسيم گشته است، قسمت اول ماههاى شوال، ذی القعدة و ذی الحجة را در بر گرفته و قسمت دوم 8 ماه بقيه سال را.
در چاپ حاضر در برنامه هر سه جلد كتاب در يك مجلد جمع شده و يك كتاب قطور را شامل شده است.

نسخه‏ هاى كتاب‏

1- نسخه‏ اى در كتابخانه آستان قدس رضوى (علیه السلام) مربوط به 957 هجرى.
2- نسخه‏ اى در كتابخانه آستان قدس رضوى (علیه السلام) مربوط به 1074 هجرى.

سيد ابن طاووس‏
ولادت‏

سيد رضى الدين، على بن موسى بن جعفر بن طاووس، از نوادگان امام حسن مجتبى(علیه السلام) و امام سجاد (علیه السلام) در روز 15 محرم سال 589 هجرى در شهر حله به دنيا آمد.

خاندان آل طاووس‏

جد هفتم ايشان، محمد بن اسحاق، كه به خاطر زيبايى و ملاحتش به طاووس مشهور شده بود از سادات بزرگوار مدينه محسوب مى ‏شد.
پدر او، موسى بن جعفر نيز، از روات بزرگ حديث است كه روايات خود را در اوراقى نوشته بود و بعد از او فرزندش آنها را جمع آورى نموده و با نام «فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدي موسى بن جعفر» آن را منتشر نمود.
مادر او نيز دختر ورام بن ابى فراس، از بزرگان علماى اماميه بود. مادر پدرش نيز نوه شيخ طوسى مى ‏باشد و به همين خاطر سيد گاهى مى ‏گويد:«جدي ورام بن أبي فراس» و گاهى مى ‏گويد:«جدي الشيخ الطوسي».
برادرها و برادرزاده‏ ها و فرزندان او نيز از علماى بزرگوار شيعه بوده‏ اند.

تحصيلات‏

ابتداى تحصيلات سيد ابن طاووس در شهر حله بود كه از محضر پدر و جد خود، ورام بن ابى فراس علوم مقدماتى را آموخت.
سيد با دركى قوى و هوشى سرشار قدم در راه علم نهاد و در اندك زمانى از تمام هم شاگرديهاى خود سبقت گرفت. وى در كشف المحجة مى ‏گويد:
«وقتى من وارد كلاس شدم آنچه را ديگران در طول چند سال آموخته بودند، در يك سال آموختم و از آنان پيشى گرفتم.» او مدت دو سال و نيم به تحصيل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بى ‏نياز ديد و بقيه كتب فقهى عصر خويش را به تنهايى مطالعه نمود.

شخصيت اجتماعى‏

سيد ابن طاووس در بين علما و مردم زمان خويش از احترام خاصى برخوردار بود. او علاوه بر اينكه فقيهى نام آور بود اديبى گرانقدر و شاعرى توانا شمرده مى ‏شد، گرچه شهرت اصلى او در زهد و تقوى و عرفان اوست و اكثر تأليفات او در موضوع ادعيه و زيارات مى‏ باشد.
سيد كتابخانه بزرگ و بى ‏نظيرى داشت كه از جدش به ارث برده بود و او به گفته خودش تمام آن كتابها را مطالعه كرده يا درس گرفته بود.

سفرهاى علمى‏

ابن طاووس كه از محضر اساتيد حله استفاده كافى و لازم را برده بود براى استفاده از علماى ديگر شهرها عزم سفر نمود.
او ابتدا به كاظمين رفت. پس از مدتى ازدواج نمود و ساكن بغداد شد. مدت 15 سال در شهر بغداد به تربيت شاگردان و تدريس علوم مختلف پرداخت. ورود سيد به بغداد سال 625 هجرى بوده است.
سيد كه تحت فشار دولت عباسى براى پذيرش پستهاى حكومتى قرار گرفته بود از بغداد به حله، زادگاه خويش، مراجعت كرد.
رضى الدين مدت سه سال نيز در جوار امام هشتم ‏(علیه السلام) به سر برد. سپس به نجف و كربلا هجرت كرده و در هر كدام حدود 3 سال مقيم شد. در اين زمان علاوه بر تربيت شاگردان و تدريس علوم مختلف، همّت اصلى خويش را بر سير و سلوك و كسب معنويات قرار داد.
در زمان اقامت در كربلا كتاب شريف «كشف المحجة» را به عنوان وصيتى براى فرزندانش كه در آن زمان كودك بودند نوشت.
آخرين سفر ابن طاووس در سال 652 هجرى به بغداد بود. وى در بغداد منصب نقابت را پذيرفت و تا پايان عمر خويش در همانجا سكنى گزيد. زماني كه مغولها به بغداد حمله كرده و آن را اشغال نمودند، سيد نيز در بغداد بود.

نقابت سادات‏

در دوران اقامت ابن طاووس در بغداد از سوى خليفه عباسى، المستنصر، پيشنهادهايى مانند وزارت، سفارت و... به او شد؛ اما سيد هيچيك را نپذيرفت و استدلالش براى خليفه چنين بود كه:«اگر من طبق مصلحت شما عمل كنم رابطه خويش را با خداوند قطع مى ‏نمايم و اگر طبق اوامر الهى و عدل و انصاف حركت كنم خاندان تو و بقيه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند كرد و چنين خواهند گفت كه على بن طاووس با اين رويه مى ‏خواهد بگويد اگر حكومت به ما برسد اينچنين عمل مى ‏كنيم و اين روشى است بر خلاف سيره حكمرانان قبل از تو و مردود دانستن حكومتهاى آنهاست.» سيد در سال 661 هجرى نقابت علويان را پذيرفت. نقيب بزرگترين شخصيت علمى و دينى سادات بود كه كليه امور مربوط به سادات را عهده ‏دار مى ‏شد. اين وظايف شامل قضاوت مشاجرات، رسيدگى به مساكين و مستمندان، سرپرستى ايتام و... مى‏ شد.
البته ايشان تأكيد دارد كه تنها به خاطر حفظ جان دوستان و شيعيانى كه در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند اين منصب را پذيرفته است.

اساتيد

سيد در محضر بزرگان عصر خويش به كسب علم و ادب و معنويت پرداخت. از جمله اساتيد اويند:

  1.  پدر بزرگوارش موسى بن جعفر
  2.   جدش ورام بن ابى فراس
  3.   ابن نما حلى
  4.   فخار بن معد موسوى‏

شاگردان‏

از جمله پرورش يافتگان مكتب سيد ابن طاووس مى‏توان به:

  1.  سديد الدين حلى، پدر علامه حلى
  2.  علامه حلى
  3.  حسن بن داود حلى صاحب رجال
  4.  عبد الكريم بن احمد بن طاووس، برادر زاده او
  5.  على بن عيسى إربلى و... اشاره نمود.

تأليفات‏

ابن طاووس حدود 50 تأليف دارد كه بسيارى از آنها در موضوعات ادعيه و زيارات است.
سيد كتابخانه ‏اى غنى داشته كه حدود 1500 كتاب در آن وجود داشته و در تأليف كتابهاى خويش از آنها استفاده مى ‏برده است. بسيارى از كتب مرجع سيد در طول زمان از بين رفته و تنها منبع اطلاع ما از آنها، نوشته ‏هاى امثال سيد ابن طاووس است و اين نكته ارزش تأليفات سيد را دوچندان مى ‏كند.
از جمله تأليفات سيد است:

  1.  ده جلد كتاب «المهمات و التتمات» كه هر يك با عنوان مستقل چاپ شده است از جمله: فلاح السائل، زهرة الربيع، جمال الأسبوع، إقبال الأعمال و... . سيد اين كتب را به عنوان تتمه مصباح المتهجد شيخ طوسى نوشته است.
  2. كشف المحجة لثمرة المهجة، كتابى اخلاقى است و شامل وصيتهاى سيد به فرزندانش مى‏باشد و مراحل مختلف زندگى خويش را هم در آن ذكر كرده است.
  3. مصباح الزائر و جناح المسافر
  4.  الملهوف على قتلى الطفوف
  5. مهج الدعوات و منهج العنايات و...

وفات‏

سيد على بن طاووس در سال 664 هجرى در سن 75 سالگى و در شهر بغداد وفات نمود. بدن شريفش را به نجف اشرف منتقل نموده و در حرم امير المؤمنين (علیه السلام) به خاك سپردند.