بیلان کار حکومتی معصوم علیه السلام
در جهان امروز و دنیای سیاست و پالتیک، سیاستمداران برای جمع کردن رأی و نظر مردمان به انواع ترفند و حیل متوسل می شود.
اصولا در دنیای بسته بندی و تبلیغات امروز، همه چیز در بَزَک و فریبایی تمام بسته بندی می شود، تا مشتریان را جلب کند.
امروزه ما، خرما و توت فرنگی و مدادرنگیو کتاب و تخم مرغ ها را هم در بسته بندی دریافت می کنیم.
عریانی و هویدایی و صداقت، جای خود به بسته بندی و تبلیغ داده است.
در این وضعیت، آدمیان به جای حرکت با پای عقل، با ابزار گوش و چشم حرکت می کنند. یعنی چشمشان می بیند، می پسندد، پس می خرند.
شعارهای تبلیغاتی حاکمان هم از همین مقوله است. نشان دادن در باغ سبز، و انگشت گذاشتن بر درد مردمان، آن هم نه به صداقت، بلکه به توصیه های مشاوران اجتماعی، و وعده های سر خرمن دادن، شیوه ی شایع و شامل دنیای سیاست در جهان امروز است.
امیرالمومنین علیه السلام، با شعار آغاز نکرد، با عمل آغازید.
رفتارهای او ژست تبلیغاتی نبود، هویت و حقیقت اعتقادی بود. رفتار حاکمان و قضاوت مردمان، آئینه و برونداد دوره ی حکومتی آنهاست نه گفتار و شعارشان.
اگر به گفتارها و سخنان، ارزیابی ها و داوری ها صورت می گرفت، همگان همیشه برترین بودند و کارآمدترین؛ به تعبیر سعدی «همه کس عقل خود به کمال نُماید و فرزند به جمال»
با تمام شدن دوران دولت ها و حکومت هاست که می توان آنان را برسنجید و تمییز داد.
امیرالمومنین علیه السلام، پس از مدتی که در کوفه خلافت می کرد، روزی مردمان را جمع آورد و سخن راند. این سخنرانی، در حقیقت، بیان بیلان و ترازنامه حومتی 4 ساله ی امام در کوفه بود.
بسیار مهم است که ببینیم امام چه می گوید و چگونه می گوید؟ موفقیت های خود را در چه می داند و چگونه می داند؟ از کجا می آغازد؟ از معنویات مردم یا معیشت آنان؟ معاش آنان یا معادشان؟!
او فرمود:
در کوفه همه زندگی مناسب دارند: صاحبان پایین ترین شغل ها هم نان گندم می خورند، خانه و سرپناه دارند، و از آب گوارا (فرات) می نوشند (1).
پُر پیداست که امام بر وضع معیشت مردمان تاکید می کند و رفاه زندگی آنان را جزو موفقیت های دوران حکومت خود برمی شمارد. در منطقه ی تحت حکومت من، کسی بی سرپناه و بی خانه و کارتن خواب نیست.
کسی دغدغه ی مسکن ندارد. در فضای حکومتی علی، حتی مردمان پایین ترین سطوح زندگی هم مرفه اند و خوش زی. «انّ أدناهم منزلة» یعنی آنانی که سطح زندگی شان از همه پایین تر است، آنان هم نان گندم می خورند.
و عجبا که با این سطح خوب زندگی اجتماعی حاکم و خلیفه آن جامعه، باز نان جو می خورد و گندم نمی خورد.
آب آشامیدنی شما هم، گوارا و سالم است، آب فرات است.
یعنی در حکومت دینی، نگذاشتم کسی بی خانمان، فقیر و گرسنه باشد. طُرفه اینکه، همه ی مردمانی که در کوفه زندگی می کردند، لزوما مسلمان هم نبودند. این رفاه معیشتی برای تمام کسانی است که تحت حکومت او بودند نه فقط مسلمانان.
پی نوشت ها:
(1) «مَا أَصْبَحَ بِالْكُوفَةِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَيَأْكُلُ الْبُرَّ وَ يَجْلِسُ فِي الظِّلِّ وَ يَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَات»؛ بحارالانوار، ج40، ص327.
بُعد انسانی اجتماعی غدیر، علیرضا هزار، دلیل ما، قم، 1387، چاپ اول، صص87-89