كتاب سليم نزد غير شيعه‏

تفكر آزادانه در بررسى تاريخ‏                 

كتاب سليم در واقع حكايت تاريخ صحيح اسلام با سند متصل از قول كسانى است كه در متن قضايا حاضر بوده‏اند و بعبارت ديگر بيانگر قسمتهاى حسّاس از تاريخ مسلمين است كه باعث تفرقه و اختلاف آنان گرديده، همان طور كه بيانگر فرقه ناجيه است.

وظيفه مسلمان غير متعصب آنست كه همه كتب تاريخى و حديثى اسلام را مورد مطالعه قرار دهد و فقط به آنچه اهل مذهبش نوشته‏اند اكتفا نكند، تا شايد با كنار گذاردن پيش ساخته‏هاى ذهنى حقايقى ناگفته برايش منكشف شود و نور هدايت از روزنه ‏هاى تاريخ بر قلب او بتابد و ره توشه آخرت را با اطمينان خاطر آماده كند.

ضرورت اين مطلب آنگاه بيشتر احساس مى‏شود كه بدانيم تاريخ، بمعناى حكايت امور واقعى و حقايقى است كه خارج از ذهن بوقوع پيوسته و در آن فقط بايد به صدق و كذب مورخ توجّه كرد و هر گونه تعصّبى را كنار گذارد.

در اين راستا، بايد مخالفين شيعه اثنا عشرى نيز چنين باشند، و به آنچه شيعه با اسناد معتبر نقل كرده توجّه كنند و بدون تعصّب آنها را مورد مطالعه قرار دهند.

همان طور كه علماى شيعه در جنبه‏ هاى مختلف دينى، كتب مخالفين خود را نيز مورد مطالعه قرار داده و با استفاده از آنها حقيقت را عرضه نموده ‏اند.

لذا كتاب سليم بن قيس هلالى، بعنوان يك مرجع تاريخى و حديثى با قدمت هزار و چهار صد ساله در عرصه تحقيقات اسلامى مورد توجّه علماى مسلمين بوده و اكنون نيز در بين مدارك تاريخى جاى خاص خود را حفظ كرده و خواهد كرد.

نقل راويان غير شيعه از سليم‏

عده ‏اى از علماى غير شيعه، كتاب سليم و احاديث آن را نقل كرده ‏اند. حتّى يكى از اسناد كتاب سليم تماما از بزرگان محدثين نزد عامّه هستند كه در اوّل نوع «ب» از نسخه‏ هاى خطى كتاب موجود است، و هم اكنون بيش از ده نسخه خطى به همين سند موجود است. متن سند چنين است:

«محمد بن صبيح بن رجا در دمشق بسال 334 هجرى، از عصمة بن ابى عصمة بخارى، از احمد بن منذر صنعانى در صنعا، از عبد الرزّاق بن همام، از معمر بن راشد از ابان بن ابى عياش، از سليم بن قيس هلالى»1.

در اين سند عبد الرزاق بن همام متوفاى سال 211 از بزرگان محدّثين عامه بشمار مى‏ آيد و اكثر اصحاب حديث شاگرد او بوده ‏اند و كتاب معروف او به نام «المصنف» در يازده جلد، هم اكنون به عنوان يكى از مدارك معتبر عامه در دسترس است. معمر بن راشد متوفاى سال 152 از بزرگان محدّثين عامّه است و مورد وثوق رجاليّين و تاريخ نويسان و محدّثين آنان است 2.

همچنين امثال ابن مردويه و حاكم حسكانى و خطيب خوارزمى و حموئى خراسانى و ابن شهاب همدانى و قندوزى از محدّثين عامه، و نيز ابن عقده و ابن فضّال از فطحيّه، احاديث سليم را نقل كرده ‏اند.

از سوى ديگر، عدّه‏اى از علما كه بين شيعه و عامّه مورد اتفاق در وثاقت هستند تمام كتاب سليم يا احاديث آن را نقل كرده ‏اند، همچون ابو الطفيل و عمر بن ابى سلمه و ابراهيم بن عمر يمانى و نصر بن مزاحم و حسين بن حكم حبرى و ابن ابى عمير و ابن نديم و ابراهيم بن محمد ثقفى و شيخ مفيد و مورّخ مسعودى و ابن شاذان3

سخنان علما در باره اعتبار كتاب سليم بين شيعه و غير شيعه‏

در اينجا گفتار پنج تن از خبرگان تاريخ و كتابشناسى، در مورد اتفاق شيعه و عامّه بر اعتبار كتاب سليم ذكر مى‏ شود:

علّامه سيد شرف الدين مى‏ گويد: «سليم كتابى در موضوع امامت دارد كه شيعه وعامه از آن نقل مى ‏كنند»4.
حاج آقا بزرگ تهرانى مى‏ گويد: «كتاب سليم از كتابهاى مرجع و اصول مشهور بين شيعه و عامه است»5.
علامه امينى مى‏ گويد: «سليم كسى است كه نزد شيعه و غير شيعه به او و كتابش استناد مى‏ شود»6. و نيز مى‏ گويد: «كتاب سليم از اصول مشهور و متداول از زمانهاى قديم است و نزد محدّثين شيعه و عامّه و تاريخ نويسان مورد اعتماد است ... و بهمين جهت است كه بسيارى از بزرگان عامّه همچون حسكانى از آن نقل كرده و به آن استناد نموده ‏اند»7.

علامه مرعشى نجفى مى‏ گويد: «كتاب سليم معروف است و نزد ما و اكثر عامّه مورد اعتماد است»8.
علامه موحّد ابطحى مى‏ گويد: «كتاب سليم كتابى مشهور بين شيعه و عامه است»9.

اعتراف حسن بصرى در باره كتاب سليم‏

از آنجا كه حسن بصرى متوفاى سال 110 از بزرگان محدثين عامه بشمار مى‏آيد و اسناد بسيارى از روايات آنان به او منتهى مى‏شود، ذكر سخن او در باره كتاب سليم در اينجا بسيار بجا است كه تفصيل آن چنين است:
ابان كتاب سليم را بطور كامل بر حسن بصرى عرضه كرد و براى او خواند. او همه مطالب را مورد تأييد قرار داد و گفت: «در اين كتاب حديثى نيست مگر آنكه حق است و از افراد مورد اعتمادى از شيعيان على بن ابى طالب عليه السّلام و ديگران شنيده ‏ام»10.

در پايان اين بخش مى‏توانيم نتيجه‏ گيرى كنيم كه كتاب سليم براى هر محقّقى در تاريخ و حديث اسلامى لازم است و بايد در تحقيقات اسلامى مورد استفاده قرار گيرد.
         

  • 1. به ص 140 همين كتاب مراجعه شود.
  • 2. رجال نجاشى: ص 268 رجال طوسى: ص 267 و 315. تنقيح المقال: ج 2 ص 150 و ج 3 ص 234 الغدير: ج 1 ص 75، جامع الرواة: ج 2 ص 253 استقصاء الافحام: ج 1 ص 743 الذريعة: ج 4 ص 250. (3) نام اين راويان از سليم مفصّلا در بخش قبلى ذكر شد.
  • 3. نام اين راويان از سليم مفصّلا در بخش قبلى ذكر شد.
  • 4. مؤلّفوا الشيعة في صدر الاسلام: ص 16.
  • 5. الذريعة: ج 2 ص 153.
  • 6. الغدير: ج 1 ص 66.
  • 7. الغدير: ج 2 ص 34.
  • 8. احقاق الحق: ج 1 ص 55 ج 2 ص 421.
  • 9. تهذيب المقال: ج 1 ص 180.
  • 10. به ص 195 همين كتاب مراجعه شود.
منابع: 

أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص: 88 - 90