ملاک دیانت

در آیینه ی اسلامِ غدیر، انصاف ورزیدن در روابط اجتماعی است و مردمان را برادر خود دانستن و همه را در مال خود شریک کردن.

امام (علیه السلام)  فرمود:

هرگاه کسی از شما می داند که برادر دینی اش به او احتیاج دارد، نباید در انتظار خواهش و التماس او بنشیند! به دیدار یکدیگر بروید؛ با هم مهربان باشید؛ به یکدیگر بذل و بخشش کنید؛ و منافقی نباشید که قول و فعلش یکی نیست[1].

خط کش و قبله ی علی برای شناخت مومن از منافق بسیار با خط کش های ما و شما و روزگارمان متفاوت است. در فرهنگ امیرالمومنین، منافق بودن فقط در اندیشه نیست، در عدل هم هست.

منافق، مسلمانی است که خود را در لباس اسلام و سلم و صلح و درستی پنهان کرده و گرگ وارگی می کند. آنکه می داند، برادرش بدو احتیاج دارد، اما خودش و کمکش را به او نمی رساند، در مکتب علی منافق است و مسلمان نیست.

می گوید به زیارت یکدیگر بروید، به خانه های هم سر بزنید، از وضع هم باخبر باشید و روزنه ها و خلأهای زندگی یکدیگر را بدانید و پُرَش کنید.

نتیجه ی سخن بالا این می شود:

آنکه خود را مومن مسلمان می خوانی، اگر به دیدن برادرانت نمی روی، اگر با آنان عطوفت و مهر نداری، اگر بر آنان نمی باری، اگر تو برای یاری آنان پیشی نمی گیری؛ مسلمان نیستی که منافقی!

اگر این سخن، سخن امام باشد که هست، و اگر معنای این سخن چنین باشد که هست، و اگر این معنا درست باشد که هست، پس «وَ ما أکثَرَ الضَّجیجَ وَ أقَلَّ الحجیجَ»[2].

ابوبصیر می گوید همراه امام باقر (علیه السلام)  به حج رفته بودم. بسیار شلوغ بود و مردم فراوانی آمده بودند. ولوله و صدای ضجّه ی فراوانی به گوش می رسید. به امام عرض کردم:

چقدر حاجیان زیادند و چقدر فریادزنان بسیارند.

امام (علیه السلام)  فرمود: نه! چقدر فریادزنان زیادند و حاجیان کمند[3].

در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم                                هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

«إنّما المومنون إخوة»[4]  آیه ای است از آیات قرآن کریم. هیچ مفسّر و روایتی هم حکم به منسوح بودن این آیه نکرده است.

اگر قرآن ما واجد این آیه است، که هست پس باید به آئین و احکام برادریِ شیعی عمل کنیم. در نظام اندیشه و رفتار امیرمومنان، احکام و آئین برادری در بُعد حداقلی چنین است:

«مومن سیر نمی خوابد با آنکه می داند برادرش گرسنه است[5].»

این حداقل صفتی است که اسلام غدیر برای مخاطبانش بر می شمرد. تأسی و اقتدا به غدیر، اقتدا به مُسَمّی و محتوایِ غدیر است، نه اسم و صورت آن.

پی نوشت ها:
[1] «لَا يُكَلِّفُ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ‏ الطَّلَبَ‏ إِلَيْهِ إِذَا عَلِمَ حَاجَتَهُ تَوَازَرُوا وَ تَعَاطَفُوا وَ تَبَاذَلُوا وَ لَا تَكُونُوا بِمَنْزِلَةِ الْمُنَافِقِ الَّذِي يَصِفُ مَا لَا يَفْعَل‏»؛ بحارالانوار، ج71، ص224.

[2] مستدرک الوسائل، ج1، ص157.

[3] «... قَالَ أَبُو بَصِيرٍ لِلْبَاقِرِ (علیه السلام) مَا أَكْثَرَ الْحَجِيجَ‏ وَ أَعْظَمَ الضَّجِيجَ فَقَالَ بَلْ مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيج...»؛ بحارالانوار، ج46، ص261.

[4] سوره حجرات، آیه 10.

[5] « لَا يَشْبَعُ‏ الْمُؤْمِنُ‏ وَ أَخَوهُ جَائِعٌ.»؛ غررالحکم، ص415، ح 9489.

منابع: 

بُعد انسانی اجتماعی غدیر، علیرضا هزار، دلیل ما، قم، 1387، چاپ اول، صص97-99