وصايت امير المومنين علي عليه السلام از زبان پيامبر اسلام (ص) را در منابع اهل سنت بيان کنيد؟

روايات در منابع اهل سنت مبني بر وصايت حضرت علي عليه السلام فراوان ذکر شده که برخي از متعصبين توجيهات نادرستي بر آن روايات نموده اند ولي اطلاق روايات به حال خود باقيست و نشان دهنده وصي بودن آن حضرت است . در اينجا به چند نمونه اکتفا مي شود : 

1ـ « حدثنا يحي بن يعلي عن ناصح بن عبدالله عن سماک بن حرب عن ابي سعيد الخدري عن سلمان قال قلت : يا رسول الله ! لکل نبي وصيي فمن وصيک ؟ فسکت عني فلما بعد رآني فقال : يا سلمان فأسرعت اليه قلت : لبيک ، قال : تعلم من وصي موسي ؟ قلت نعم يوشع بن نون قال : لم قلت : لانه کان اعلمهم . قال : فأن وصيي و موضع سري و خير من أترک بعدي و ينجز عدتي و يقضي ديني ، علي بن ابي طالب »( الطبراني ، سليمان بن احمد ، المعجم الکبير ، ج 6 ، 221 ، چاپ دوم ، مکتبه ابن تيميه ، قاهره)

از سلمان فارسي روايت شده که از حضرت پيامبر سوال کردم يا رسول الله هر پيامبر وصي دارد وصي شما کيست ؟ حضرت سکوت کرد بعد از مدتي مرا ديد صدا زد يا سلمان ! به سرعت به جانب حضرت دويدم گفتم بلي يا رسول الله . حضرت فرمودند : سلمان مي داني وصي موسي که بود ؟ گفتم بلي ، يوشع بن نون . فرمود : چرا ايشان وصي موسي است گفتم : به دليل اينکه ايشان دانا ترين فرد در بين امت موسي بوده است . حضرت فرمود : بدان وصي و جانشين من ، محل اسرار من ، و بهترين کسي که بر جاي مي گذارم ، پاک کننده حساب و دين من را ادا مي کند ، علي بن ابي طالب است . 

2_ « عن عدي بن ثابت ، عن البراء بن عازب ، قال : أقبلنا مع رسول الله (ص) في حجته التي حج ، فترل في بعض الطريق ، فأمر الصلاه جامعه فأخذ بيد علي ، فقال : ألست اولي بالمونين من أنفسهم ؟ قالوا : بلي . قال : ألست أولي بکل مومن من نفسه ؟ قالوا : بلي قال : فهذا ( اشار الي علي ) مولا من انا مولاه . اللهم وال من والاه . اللهم عاد من عاداه » ( القزويني ، محمد بن يزيد ، سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 43 ، حديث 116 ، دارالفکر ، بيروت )

عدي بن ثابت ازبراء عازب نقل نموده است که : در يکي از سفرهاي زيارت خانه خدا با پيامبر اسلام همسفر بوديم ، در مسير راه در جايي رسيديم وقت نماز فرا رسيد نماز را با جماعت خوانديم . پس از نماز پيامبر اسلام دست علي را گرفت و فرمود : ايا من به مومنين از جان شان عزيز تر نيستم ؟ همگي گفتند بلي . فرمود : ايا من از جان هر مومني برايش عزيز تر نيستم ؟ دوباره همگان آري گفتند . سپس اشاره به علي نموده فرمود : هر کس که من مولاي او هستم ( پس از من ) علي مولاي اوست . خدايا کساني که علي را دوست مي دارند ، دوست بدار و کساني که دشمن مي دارند دشمن بدار . 

3_ « حدثنا شعبه عن الحکم عن مصعب بن سعد بن ابي وقاص قال خلف رسول الله علي ابن ابي طالب في غزوه تبوک فقال : يا رسول الله تخلفني في النساء و الصبيان . فقال : أما ترضي ان تکون مني بمنزله هارون من موسي غير انه لا نبي بعدي » ( مسلم ابن الحجاج النيشابوري ، صحيح مسلم ، ج 7 ، ص 120 ، دارالفکر ، بيروت _ سنن ابن ماجه ، ج 40 ، 1_ مسند احمد حنبل ، ج 1 ، ص 174 _ محمد بن عيسي الترمذي ، سنن ترمذي ، ج 5 ، ص 304 ، چاپ دوم ، 1403 ، دارالفکر ، بيروت _ صحيح بخاري مناقب صحابه . )

شعبه از حکم از مصعب بن سعد بن ابي وقاص روايت کرده است که در جنگ تبوک حضرت پيامبر (ص) علي ابن ابي طالب (ع) را به عنوان جانشين خود در مدينه تعيين کرد . علي خدمت حضرت عرضه داشت يا رسول الله مرا در بين کودکان و زنان مي گذاري ! حضرت پيامبر فرمود : ايا راضي نيستي که براي من مانند هارون براي موسي باشي ، مگر اينکه پيامبري بعد از من نمي ايد . 

4_ « عن محمد بن حميد الرازي عن سلمه الأبرش عن ابن اسحاق عن شريک ، عن أبي ربيعه الايادي عن ابن بريده عن ابيه عن رسول الله قال : لکل نبي وصي و وارث و ان علياً وصيي و وارثي » ( الذهبي ، ابي عبد الله محمد بن عثمان ، ميزان الاعتدال ، ج 2 ، ص 273 ، چاپ اول 1382 ، دارالمعرفه ، بيروت _ سليمان بن ابراهيم القندوزي الحنفي ، ينابيع الموده ، باب 15 ، چاپ اول ، 1416 ، دارالاسوه)

محمد بن حميد رازي از سلمه ابرش از ابن اسحاق از شريک از ابي ربيعه ايادي از ابن بريده و از پدرش از رسول الله روايت کرده است که حضرت پيامبر فرمودند : هر پيامبري داراي وصي و وارثي است ، همانا وصي و وارث من علي ابن ابي طالب است . 

5_ عن جابر الانصاري قال : دخل جندل بن حناده علي النبي (ص) و سأله عن مسائل ثم قال : أخبرني يا رسول الله عن اوصيائک بعدک لأتمسک بهم قال : أوصيائي الاثنا عشر . قال : « ي رسول الله سمهم لي » قال : « اولهم سيد الاوصياء ابوالأئمه علي ، ثم ابناه الحسن و الحسين فاستمسک بهم و لا يعزنک جهل الجاهلين »(القندوزي ، ينابيع الموده ، باب 76 ) 

از جابر ابن عبدالله انصاري روايت شده که جندل بن جناده بر پيامبر وارد شد واز مسايل مختلف سوال کرد . سپس عرض کرد يا رسول الله ! از جانشينانت خبر ده تا به آنها تمسک نمائيم . حضرت فرمودند : « اوصياي من دوازده نفرند » عرض کرد يا رسول الله نام ببريد ؟ فرمود : اول آنها سيد الاوصيا و پدر ائمه علي است پس از او فرزندانش حسن و حسين مي باشد . سپس فرمود ( خطاب به جندل ) به اينها تمسک نما و جهل جاهلان ترا نفريبد ! 

6_ حدثنا موسي بن مسلم ، عن ابن سابط ، و هو عبدالرحمن ، عن سعد بن ابي وقاص ، قال : قدم معاويه في بعض حجّاته ، فدخل عليه سعد ، فذکروا علياً ، فنال منه ، فغضب سعد و قال : تقول هذا لرجل سمعت رسول الله (ص) يقول : « من کنت مولاه فعلي مولاه » و سمعته يقول : « انت مني بمنزله هارون من موسي الا أنه لا نبي بعدي » و سمعته يقول : « لأعطين الرايه اليوم رجلاً يحب الله و رسوله »(سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 45 ، حديث 121) 

موسي بن مسلم از عبد الرحمن بن ثابت از سعد ابن ابي وقاص روايت نموده است که سعد نقل کرد : در يکي از سفرهاي حج ، سعد بر معاويه وارد شد و حرف علي عليه السلام به ميان آمد معاويه به حضرت علي ناسزا گفت ، سعد از اين عمل معاويه به خشم آمد و گفت : تو درباره کسي چنين سخن ناسزا مي گويي که از رسول خدا شنيدم که مي فرمود : کسي که من مولا و آقاي اويم ، علي مولاي اوست . و باز شنيدم که مي فرمود : يا علي تو نسبت به من به منزله هارون براي موسي هستي ، مگر اينکه بعد از من پيامبري نمي ايد . و نيز شنيدم از پيامبر اسلام که مي فرمود : امروز پرچم اسلام را به دست کسي مي دهم که خدا و رسول خدا را دوست دارد .