چرا شيعيان همواره عامل افتراق مسلمانان هستند؟
مصلحان و دانشمندان روشنفكر اسلامي معاصر، اتحاد و همبستگي ملل و فرق اسلامي را از ضروري ترين نيازهاي اسلامي مي دانند؛ به ويژه در اوضاع و احوال كنوني كه دشمن از همة جوانب به آنها هجوم آورده و پيوسته با وسايل مختلف در پي توسعة اختلافات كهن و اختراع اختلافات نوين است.
همان طور كه مي دانيم وحدت و اخوات اسلامي، سخت مورد عنايت و اهتمام شارع مقدس اسلام بوده و از اهمّ مقاصد اسلام محسوب مي شود و قرآن، سنت و تاريخ اسلام و سيرة پيامبر (صلي الله عليه وآله) گواه آن مي باشد.
اما بايد بدانيم مقصود از وحدت اسلامي چيست؟
نكتة مسلّم اين است كه وجود فرقه هاي مختلف اسلامي با برداشتهاي متفاوتي كه از اسلام دارند و هريك نيز اسلام واقعي را در نگرش فرقه و مذهب خود تلقّي مي نمايند، واقعيتي است كه به هيچ عنوان نمي توان منكر آن شد.
حال آيا مقصود از وحدت اسلامي اين است كه از ميان مذاهب اسلامي يكي انتخاب شود و ساير مذاهب كنار گذاشته شود؟ يا مقصود اين است كه مشتركات همة مذاهب گرفته شود و مفترقات همةآنها كنار گذاشته شود و مذهب جديدي اختراع شود كه مانند هيچ يك از از مذاهب موجود نباشد؟ يا اينكه وحدت اسلامي، به هيچ وجه ربطي به وحدت مذاهب ندارد و مقصود، اتحاد پيروان مذاهب مختلف، در عين اختلاف نظرهاي مذهبي، در برابر بيگانگان است؟
بديهي است كه منظور علماي روشنفكر اسلامي از وحدت، حصر مذاهب به يك مذهب و يا اخذ مشتركات مذاهب و طرد مفترقات آنها نيست؛ زيرا چنين انديشه اي نه معقول و نه منطقي است و نه مطلوب و عملي، بلكه منظور تشكل مسلمانان در يك صف واحد در برابر دشمنان مشتركشان ميباشد.
عالمان، روشنفكران بر اين باورند كه مسلمانان نقاط مشترك بسياري دارند كه ميتواند مبناي يك اتحاد محكم گردد؛ مسلمانان همگي خداي يگانه را مي پرستند و همه به نبوت رسول اكرم (صلي الله عليه وآله) ايمان داشته و محبت اهل بيت را در دل دارند، كتاب قرآن و قبلة همه كعبه است. با هم جمع مي كنند و مانند هم نماز ميخوانند، روزه مي گيرند و تشكيل خانواده مي دهند و جز در اموري جزئي با هم تفاوتي ندارند. همه از يك نوع جهان بيني برخوردارند و يك فرهنگ مشترك دارند و در يك تمدن عظيم و باشكوه و سابقه دار شركت دارند.
وحدت در جهان بيني، فرهنگ، سابقه تمدن، بينش و منش، معتقدات مذهبي، پرستشها و نيايشها، و آداب و سنن اجتماعي ... مي تواند ملّت واحدي ساخته و قدرتي عظيم و با هيبت به وجود آورد كه قدرتهاي عظيم جهان به ناچار در برابر آنها خضوع نمايند. به ويژه اينكه در اسلام بر اين تأكيد شده و نص صريح قرآني، مسلمانان را برادر هم دانسته است: «انما المؤمنون اخوه»1 با اين وجود چرا مسلمانان از اين همه امكانات وسيع كه از بركت اسلام نصيبشان گشته، استفاده نمي كنند؟
از نظر اين گروه از عالمان اسلام، هيچ ضرورتي ايجاب نمي كند كه مسلمانان به جهت اتحاد اسلامي، صلح و مصالحه و گذشتي دربارة اصول يا فروع مذهبي خود بنمايند؛ زيرا لازمه وحدت اين است كه مسلمانان دربارة اصول و فروع اختلافي بين خود، بحث و استدلال نكنند تا احساسات كينه توزي در ميانشان شعله ور نگردد، متانت را حفظ كرده و يكديگر را سبب و شتم ننمايند، به يكديگر تهمت نزده و دروغ نبندند، منطق يكديگر را مسخره نكنند و بالاخره عواطف يكديگر را جريحه دار نساخته و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند. سيرة عملي بزرگان اسلام و تشيع نيز همواره همين گونه بوده است. امير المؤمنين علي (عليه السّلام) با اينكه بارها به غصب حق مسلّم خود اعتراض مي كرد و با منطقي قوي سخنان خود را در اين باره بيان مي نمود؛2 در عين حال هيچ گاه كاري نمي كرد كه اساس وحدت مسلمانان بر هم بريزد و مي فرمود: تا زماني كه روال كار مسلمانان بر منوال خود باشد و تنها برشخص من ستم رود، دست به اقدام عملي نخواهم زد3. يا دربارة مسائلي كه به مصالح اسلام و مسلمانان مربوط مي گشت، نظر مي داد و به مشورت خواهي خلفا جواب مساعده داده، آنان را راهنمايي مي كرد4. حتي در اجتماعات و نمازهاي آنان شركت مي كرد. البته سيرة امامان ديگر شيعه هم همين گونه بوده است، تا جايي كه در كتب معتبر شيعه رهنمودهاي بسياري خطاب به شيعيان مبني بر الفت با ساير فرقه هاي اسلامي و شركت در اجتماعات و تشيع جنازه آنان و .... آمده است5. سيرة عملي عالمان بزرگ تشيع هم در طول تاريخ اين گونه بوده است؛ براي نمونه مي توان به مساعدت و همكاري مرجع بزرگ عالم تشيع حضرت آيت الله العظمي بروجردي در تأسيس و استمرار حركت دارالتقريب بين المذاهب الاسلاميه و اعزام نماينده از جانب ايشان، اعلام هفته اي به نام هفتة وحدت از سوي نظام جمهوري اسلامي و رهنمودهاي رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (قدس شرة) و رهنمودهاي مقام معظم رهبري در همين زمينه اشاره كرد.
از آنجا كه تشيع بزرگترين آرزو و آرمان خود را گسترش و حاكميت جهاني اسلام مي داند، وحدت بين تمامي مذاهب و فرقه هاي اصيل اسلامي را نخستين گام در راه تحقق اين ايدة مقدس مي شمارد6. و در اين راه تا به حال از هيچ كوششي دريغ نكرده. سپس شيعه نه تنها عامل افتراق مسلمانان نيست بلكه در طول تاريخ هميشه تلاش كرده تا اتحاد و همبستگي مسلمانان از بين نرود.
- 1. سوره حجرات، آیه 10.
- 2. مانند خطبة شقشقيه، نهج البلاغه، فيض الاسلام.
- 3. نهج البلاغه، خطبه 173، فيض، ص 171.
- 4. نهج البلاغه، فيض، خطبه 134، ص 415، كنزالعمال، فاضل هندي، ج 5، ص 244.
- 5. روضة كافي، ج 8، ص 267.
- 6. مجموعه مقالات- استاد شهيد مطهري، ص 89.
منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 77