1. معاويه در جنگ صفين طى نامه اى به اميرالمؤمنين عليه السلام چنين نوشت: 'به من خبر رسيده كه وقتى با اهل سر و خواص شيعيانت در خلوت مى نشينيد... ادعا مى كنى كه... خداوند اطاعت تو را بر مؤمنان واجب كرده و در كتاب و سنتش به ولايت تو امر كرده... او هم امتش را در غدير خم جمع كرده و آنچه درباره ى تو از جانب خداوند مأمور شده ابلاغ نموده و دستور داده حاضران به غايبان برسانند، و به مردم خبر داده كه تو بر مردم صاحب اختيارتر از آنان هستى...'. [كتاب سليم: حديث 25.]
2. در روز جنگ صفين مردى از لشكر معاويه قرآن به دست به ميدان مبارزه آمد در حالى كه اين آيه را تلاوت مى كرد: 'عم يتسائلون عن النبا العظيم...'. حضرت شخصا به جنگ او رفتند و ابتدا پرسيدند: آيا نبأ عظيم را كه مردم بر سر آن اختلاف دارند مى شناسى؟ آن مرد گفت: نه!! فرمود: 'به خدا قسم منم نبأ عظيم كه بر سر آن اختلاف دارند. بر سر ولايت من نزاع داريد... در روز غدير دانستيد و روز قيامت خواهيد دانست كه چه كرديد'؟ [ مناقب ابن شهر آشوب: ج 3 ص 80. ]
3. در جنگ صفين عمار با عمروعاص براى مناظره در برابر هم قرار گرفتند و مطالبى بين آن دو رد و بدل شد. از جمله عمار گفت: اى ابتر، آيا به ياد دارى كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به على عليه السلام فرمود: 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ'؟ بنابراين صاحب اختيار من خدا و رسول و بعد از آنان على عليه السلام است، ولى تو مولى و صاحب اختيارى ندارى!! [ بحارالانوار:ج 33 ص 30. ]
4. در جنگ صفين اميرالمؤمنين عليه السلام نامه اى را توسط اصبغ بن نباته براى معاويه فرستادند. در آنجا اصبغ خطاب به ابوهريره كه كنار معاويه نشسته بود گفت: تو را قسم مى دهم... آيا در روز غدير خم حاضر بودى؟ ابوهريره گفت: آرى. اصبغ پرسيد: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله درباره ى على عليه السلام چه فرمود؟ ابوهريره گفت: شنيدم كه مى فرمود: 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ'. اصبغ گفت: اگر چنين است تو ولايت دشمن او را پذيرفته اى و با او دشمنى كرده اى!! ابوهريره نفس عميقى كشيد و گفت: انا للَّه و انا اليه راجعون. [ الغدير: ج 1 ص 203. ]