« تفسير شريف لاهيجى»، به زبان فارسى، اثر قطب الدين محمد بن شيخ على لاهيجى است. وى، تأليف تفسير را در پتنه ( پشا)، از بلاد هند، در سال 1086 ق، به پايان رسانيده است، البته آقاى محدث ارموى احتمال مى دهند كه ايشان هنگام تأليف در ايران بوده اند.
ساختار
كتاب، گر چه در بدو تأليف، در دو مجلد ارائه شده بود ( مجلد اول، از ابتداى قرآن تا سوره كهف و مجلد دوم، از سوره كهف تا آخر قرآن)، ولى بعدا در چهار جلد تدوين گرديد. سوره هاى زير، به ترتيب، در مجلدات چهارگانه، تفسير شده است:
1.« حمد، بقره، آل عمران، نساء، مائده و انعام»؛
2.« اعراف، انفال، توبه، يونس، هود، يوسف، رعد، ابراهيم، حجر، نحل، اسراء و كهف»؛
3.« مريم، طه، انبياء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص، عنكبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبا، فاطر، يس، صافات، ص، زمر و مؤمن»؛
4.« فصلت، شورى، زخرف، دخان، جاثيه، احقاف، محمد، فتح، حجرات، ق، ذاريات، طور، نجم، ساعه، رحمن، واقعه، حديد، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحريم، ملك، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قيامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تكوير، انفطار، مطففين، انشقاق، بروج، طارق، اعلى، غاشيه، فجر، بلد، شمس، ليل، ضحى، انشراح، تين، علق، قدر، بينه، زلزال، عاديات، قارعه، تكاثر، عصر، همزه، فيل، قريش، ماعون، كوثر، كافرون، نصر، تبت، اخلاص، فلق و ناس».
در اين تفسير، تنها به ذكر روايت بسنده نشده است؛ ازاينرو، در نقل روايات و ديگر مباحث، به برنامه منظمى نياز داشته تا بر اساس آن، مطالب را ارائه نمايد. شرح روايات، رنگ شبه اجتهادى به اين تفسير داده است.
گزارش محتوا
مفسر، در آغاز، چند آيه را ذكر مىكند، آنگاه به ترجمه فارسى آميخته با تفسير، بهطور اجمال و نه به شكل تحت اللفظى، بلكه بهعنوان ترجمه مطلوب مى پردازد. عبارات كتاب، ساده و روان و خالى از تعقيد بوده و براى متوسطين از مخاطبين به خوبى قابل فهم است.
پس از آن، روايات رسيده در تفسير آيه را نقل كرده و آنها را شرح مىدهد. در اين بخش فقط به روايات صادره از اهل بيت ( ع) اهتمام مى ورزد. مفسر، سعى دارد بين روايتهايى كه به ظاهر با هم سازگارى ندارند، سازش ايجاد كند و تنافى ظاهرى آنها را برطرف نمايد و در نقل روايت و شرح آن اطاله نمى دهد؛ در ضمن به نكات رجالى نيز اشارت دارد و اين، به دليل تبحرى است كه در رجال داشته است( كتب رجالى وى،« خير الرجال» و« محبوب القلوب» است).
مؤلف، در نقل روايت، از كتبى چون كافى، تهذيب، استبصار، تفسير عياشى و... بهره برده است كه محقق كتاب، جناب آقاى دكتر آيتى، در مقدمه خود بر جلد چهارم تفسير، تمام آن منابع را يادآور شده است.
در ادامه، مفسر، به بحثهاى ادبى و بلاغى و نيز نقل قصص تاريخى به طور متوسط وارد شده و اطناب نداده است.
مفسر، به سبب احاطه كامل بر اقوال مفسرين، در مواردى به تنافى بين اقوال اشاره كرده است، مانند ج 1، ص 163، ذيل آيه 183 بقره.
وى، در بحثهاى فقهى به طور معمول مفسران شيعه، ديدگاههاى مذهب خود را بيان مى دارد و در اين بخش نيز از اطناب و تفصيل پرهيز مى نمايد. در اين مباحث، به كتابهاى استبصار، تهذيب الاحكام و... استناد مى كند، مانند ج 1، ص 168، ذيل آيه 185 بقره( لتكملوا العدة) و ج 1، ذيل آيه 282 بقره، ص 287، و ج 1، ص 155 به بعد، ذيل آيات 178 به بعد بقره.
در مواردى كه بيانات خاصه مورد قبول عامه نبوده، دلايل عدم قبول آنها را ذكر كرده، سپس به رد و جواب از آنها شروع مى نمايد. در مورد مخالفين، عفت كلام را از دست نداده و از حدّ ادب خارج نمى شود، مانند نزاع در افضليت خليفه اول، ج 3، ص 270، ذيل آيه 22 نور و رد افضليت وى.
در اين بين از مباحث كلامى غفلت نورزيده و با نقل اقوال اشاعره و معتزله به نقد آنان مى پردازد، مانند ج 1، ص 20، ذيل آيه 22 سوره بقره.
ذكر سبب نزول در تفسير ايشان كمتر به چشم مى خورد مگر در برخى موارد، مانند ج 1، ص 155، ذيل آيه 178 بقره.
بنا بر عادت مفسرين شيعه، بهخصوص اهل حديث از آنان، به بحثهاى ولايتى و ذكر مناقب اهل بيت( ع) اهتمام خاص داشته، البته در اين بخش نيز طريقه اعتدال و اختصار را پيشه خود ساخته است، مانند آيه مباهله، ج 1، ص 333، آيه 60 به بعد سوره آل عمران و ج 3، ص 631، در مصاديق اهل بيت در آيه 33 سوره مباركه احزاب.
در ابتداى هر سوره، ايشان بعد از ذكر نام آن، به نقل احاديثى در فضل و مرتبت سوره از پيامبر اكرم( ص) و اهل بيت( ع) مبادرت مىورزد.
وى، در تفسير خود، از معاصرين خويش نيز نقل اقوال نموده است؛ براى نمونه، از صافى مرحوم فيض كاشانى، با تعبير« بعض عرفاى معاصر»، مطلب نقل مى كند.
حتى الامكان سعى دارد به وجه تناسب آيات نيز اشارتى داشته باشد و نيز به برخى از كتب خود ارجاعاتى دارد، مانند ارجاع به « رساله مثاليه»، در تفسير سوره مومنون، آيه 100 و يا سوره دهر، آيه 30 و زخرف آيه 57.
وضعيت كتاب
اين اثر، با تحقيق و تصحيح مرحوم مير جلال الدين حسينى ارموى( محدّث) و همكارى مرحوم دكتر محمد ابراهيم آيتى انجام گرفته است. محقق گرانقدر، محدث ارموى، در مقدمه خود، به زندگى، تأليفات و موقعيت علمى مفسر مى پردازد و در اين باب، از اقوال و نظرات بزرگان رجال و همچنين معاصرين ايشان بهره برده است و در ضمن، از نسخه هاى مورد استفاده در تصحيح نام مى برد.
اين مقدمه، به تاريخ 27 رجب 1381، مطابق با 15 دىماه 1340 بوده است. مرحوم آيتى نيز ضمن مقدمه اى كوتاه كه در ابتداى جلد 4 تفسير به چاپ رسيده است، در باره نياز به بازسازى و چاپ آثار علمى اينچنين، سخن مى گويد و در ادامه، مقاله اى در باب نام سور، مكى و مدنى بودن آنها و شناخت هر گروه، نقطه گذارى و اعراب قرآن و قراء سبعه، ارائه مى دهند و در پايان مقدمه خود، منابع تفسير شريف لاهيجى را بهطور مفصل بيان مى دارد. دكتر آيتى، اين مقدمه را به تاريخ 10 شوال 1381، مطابق با 27 اسفند 1340، بهعنوان مدير كل اوقاف مى نويسند.( البته بخش اول آن، به تاريخ شهريور 1340 بوده است.)
نسخه شناسى
تفسير شريف لاهيجى، با مقدمه و تصحيح شادروانان علامه جلال الدين حسينى ارموى و دكتر محمد آيتى، توسط اداره كل اوقاف، بهعنوان نشريه 7- 8، در چهار مجلد به چاپ رسيده و 3 بار تجديد چاپ هم گرديده است. در شكل جديد خود، دفتر نشر داد عهدهدار انتشار آن بوده كه چاپ اول آن، در پاييز 1373 ش، در تيراژ 2000 نسخه انجام گرفته است.
حجم هر جلد از اين چاپ، به حدود هر جلد بيش از 900 صفحه مىرسد. اين تصحيح از روى نسخ موجود در آستان قدس رضوى انجام گرفته است.
ابتداى تصحيح و تحقيق محققان محترم، در جلد اول، به سال 1381 و 1340 و پايان جلد چهارم آن، اسفند 1340 ش، بوده است. در ابتداى ج 1 تفسير، تصاويرى از نسخ موجود در آستان قدس ارائه شده است.