در نامگذارى ايشان به ثمالى، نظرات مختلفى بيان شده است.
بيشتر به ابو حمزه مشهور است، و آن نام فرزند بزرگ اوست، كه به همراه دو برادرش نوح و منصور در نهضت زيد بن على عليه السلام، شهيد شدند.
احمد بن حنبل، جوزجانى، نسائى، ابن ابى حاتم، ابن عدى، ذهبى، ابن حجر و برخى ديگر از محدثين اهل سنت در كتب رجال و شرح حال، او را به ابن ابى صفية لقب داده اند.
شخصيت ابو حمزه
ايشان از فقها، زهّاد و مشايخ كوفه محسوب مى شد، جزو اصحاب خاص ائمه اهل بيت عليهم السلام در زمان خود بوده است.
امام صادق عليه السلام درباره ابو حمزه فرموده اند: او در زمان خودش مانند سلمان در زمان خود بود.
و نيز فرموده اند: وقتى او را مى بينم مشعوف مى شوم.
امام رضا عليه السلام فرموده اند: ابو حمزه در زمان خود مانند لقمان در زمان خودش بود.
در مناظره با مخالفين و احتجاج بر آنها مورد اعتماد ائمه عليه السلام بوده است، و او را در تعليم اسرار و علوم و وصاياى خود بر ديگر اصحاب مقدم داشته اند. بدين جهت مورد وثوق و اعتماد علماء شيعه در روايت حديث قرار گرفته است.
شيخ صدوق، كشى، ابن نديم، نجاشى، شيخ طوسى، ابن داود حلّى، علامه حلّى و ديگر بزرگان شيعه ايشان را توثيق و تعديل كرده اند.
سيد حسن صدر در تأسيس الشيعه مى فرمايد: نزد ائمه عليهم السلام بزرگ و محترم بوده، از آنان روايات بسيار شنيده و جزو ياران خاص آن بزرگواران محسوب مى گرديد. در عصر خويش شيخ شيعه در كوفه بوده و به نظرات و اقوال او گوش فرا مى دادند.
امّا اهل سنت ايشان را توثيق ننموده، احاديث او را موهن و ضعيف مى شمردند و او را به غلو در تشيع و رافضى بودن متهم مى كنند. با اين حال برخى اهل سنت مانند: ابن كثير، ترمذى، ابن ماجه، خطيب بغدادى و... از او روايت نقل كرده و به آنها استناد مى كنند.
در تفسير نيز ثعلبى، طبرى، ابن كثير، قرطبى، سيوطى، ابو حيان، حاكم نيشابورى، ابو الفرج اصفهانى، ابن اسحاق و عده اى ديگر از او نقل نموده اند.
ولادت و وفات
در تاريخ ولادت ابو حمزه هيچ منبعى، سال مشخصى را ذكر نكرده، اما با توجه به اينكه بنا بر شواهد گوناگون وفات ايشان در سال 148 تا 150 ه. ق صورت گرفته باشد، و مجموع امامت، امام زين العابدين عليه السلام، امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام را درك كرده است، مى توان حدس زد، ولادت او بين سال 30 تا 40 هجرى قمرى بوده است.
مؤلفات ابو حمزة
1- كتاب النوادر
2- كتاب الزهد
3- كتاب
4- رساله حقوق
5- تفسير قرآن از ميان كتب ايشان، فقط رساله حقوق امام سجاد( ع) باقى مانده است.