جواب اجمالى:
اولا: چه كسى گفته است كه عزادارى حرام است و اگر در مواردى مشتمل بر حرام باشد، علماى ما به طور صريح، فتوا به حرمت، و دستور به اجتناب از آن داده اند، و تحريفهايى كه در قضيه عاشورا در رفتار بعضى شيعيان نا آگاه ديده مى شود ربطى به مذهب تشيع ندارد، و علماى ما با آنها مقابله نموده و فرياد خود را عليه آنها سرداده اند.
ثانياً: شفاعت شامل هر كس نمى شود و شمول شفاعت شرايط عديده اى دارد.
ثالثاً: هدف شفاعت تربيت انسانها و بيرون آوردن از حالت يأس است، چنانكه اعتقاد به مغفرت خدا باعث انجام حرام و گناه نمى شود بلكه تشويقى براى توبه از كردار زشت گذشته و دورى كردن از گناهان در آينده مى شود.
رابعاً: علماى عامه هم بايد جواب دهند چرا كه اصل شفاعت و مغفرت را قبول دارند، در حالى كه علماى ما جوابهاى مفصلى داده اند.
جواب تفصيلى:
مقدمه: در ابتدا به نكاتى جهت روشن شدن سئوال اشاره مى شود:
1- در مذهب تشيع درباره دورى از حرام (هر طرح حرامى و لو در عزادارى) و گناه، تأكيد بسيار زيادى شده است كه به چند نمونه اشاره مى شود: امام على (علیه السلام) فرمودند «انسان به خاطر گناهى از گناهان خود صد سال حبس مى شود»1.
و امام صادق (علیه السلام) فرمودند «كسى كه خدا را اطاعت كند و ما را دوست بدارد از دوستان ما است و كسى كه خدا را معصيت كند (با انجام حرام) محبت ما او را نفع نمى دهد»2.
على (علیه السلام) بارها در نهج البلاغه نهى از حرام و گناه نموده و در خطبه هاى 168/ 7/ 111/ 191/ 178/ 113/ 167/ 32 و حكمت 103 همواره سفارش به ترك گناه نموده3.
در حقيقت از محورهاى مورد تأكيد در مكتب اهل بيت (عليهم السلام) ترك گناه و محرمات و انجام عبادت و طاعت الهى طبق معيارهاى صحيح شرع مقدس اسلام مى باشد.
2- معناى شفاعت؛ در لغت به معناى ضمّ چيزى به چيز ديگر است و شفاعت انضمام شخصى والا مرتبه است با شخص ديگرى كه در رتبه پايين قرار دارد براى يارى او. اما معنى اصطلاحى درست (نه عوامى و نه عرفى) اين است كه شفيع موجباتى فراهم مى سازد كه شفاعت شونده از يك وضع نا مطلوب و در خور كيفر بيرون آمده و به وسيله ارتباط با شفيع (كه مجرى رحمت الهى است) خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگى گردد4 آن چنان كه پرنده، جوجه خود را تمرين مى دهد تا جوجه خودش پرواز كند كه «الشفيع جناح الطالب»5.
3- اهداف شفاعت؛ هدف شفاعت تحريك بر گناه نيست، بلكه عبارت است از: 1- اميد دادن به انسان و ريشه نااميدى او را از بين بردن، چرا كه انسان اميدوار مى شود كه زمينه نجات هست و سعى مى كند خود را به آن مرحله برساند. 2- ارتباط معنوى و شيعيان با اولياء خدا پيدا نمودن6.
4- شرايط شفاعت: از قرآن استفاده مى شود كه شفاعت درباره هر كس ممكن نيست، خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: «درباره آنها كه ستم كردند شفاعت مكن كه آن ها غرق شدنى هستند7. لذا شفاعت شرايطى دارد: 1- شفاعت شده ظالم نباشد «ما للظالمين من حميم ولا شفيع8». 2- شفاعت مرضى خداوند متعال باشد «ولا يشفعون الا لمن ارتضى»9. 3- شفاعت شده، پاى بند به عهد الهى باشد «لا يملكون الشفاعة الّا من اتخذ عند الرحمن عهداً»10. گاهى در روايات از آن به ايمان تفسير شده است11. 4- پشيمانى از گذشته و توبه نمودن12. 5- توقف خلاف كارى ها و نشكستن سد قوانين الهى13. 6- پيوند معنوى با شفيع داشتن (تفسير نمونه، ج 10، ص 354) 7- مشرك نباشد خداوند مشرك را نمى بخشد14».
5- اصل شفاعت مورد اتفاق علماى شيعه و اهل سنت مى باشد غير از گروه وعيديه (كه اعتقاد به خلود مرتكبان گناهان كبيره در جهنم دارند) و روايات آنرا حتى مانند ابن تيميه و محمد بن عبدالوهاب و ... متواتر مى دانند15.
- بعد از بيان نكات پنجگانه، جواب قسم اول سئوال اين است كه، چه كسى گفته است عزادارى حرام مى باشد و شما كه اين نسبت را به شيعه مى دهيد، چه مدركى بر آن داريد؟ آيا يك نظر از علماى شيعه را مى توانيد پيدا كنيد كه اين حرف را زده باشد و يا كتابى را مى توانيد نشان دهيد كه چنين سخنى را نوشته باشد؟ حتى آيا يك نفر غير عالم، ولى آگاه از مبانى شيعه را مى توانيد نشان دهيد، كه چنين نسبتى را به شيعه داده باشد؟
ممكن است بعضى عوامهاى بى اطلاع از مبانى شيعه، و بنام شيعه چنين حرفى را زده باشد، اينكه نمى تواند مدرك شود، والا در بين عوام شما هم سخنهاى خلاف واقع بسيار وجود دارد، از اين گذشته پيامبر اسلام (ص) در مرگ خديجه و ابوطالب جزع و ناله نمود16 و در شهادت حمزه شير خدا بيتابى و گريه كرد17 و در شهادت جعفر بن ابى طالب گريه كرد و فرمود: على مثل جعفر فليبك البواكى «بر مانند جعفر بايد زنان نوحه گر گريه كنند18». و فاطمه زهرا (علیها السلام) در مرگ مادر اشك ريخت19 و همچنين مگر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مرگ فرزندش گريه نكرد، مگر حضرت يعقوب (علیه السلام) در فراق فرزندش اشك نريخت20. و مگر فاطمه زهرا (علیها السلام) در رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عزادار نبود21.
آن مواردى كه عزادارى مشتمل بر حرام باشد همه علماء از آنها نهى نموده اند، كه فتواى بعضى از آنها را نقل مى كنيم: «استفاده از آلات لهو و لعب (در عزاردارى) حرام است22» و همچنين «تعزيه و شبيه خوانى اگر مشتمل بر حرام نباشد و موجب وهن مذهب نباشد مانعى ندارد23». حتى زنها بدون اجازه شوهر حق بر پا كردن مجلس عزا را ندارند24 در عزادارى از اعمالى كه عنوان حرامى بر آن منطبق مى شود بايد پرهيز كرد25 در قصيده خوانى اگر عنوان محرمى مانند غنا بر آن منطبق شود ... اشكال دارد26.
چگونه مى شود با توجه به آنكه روايات بسيارى (كه در نكته اول مقدمه بدان اشاره رفت) درباره اجتناب از حرام از طريق ائمه (علیه السلام) وارد شده باشد، آنگاه شيعه بگويد عزادارى حرام را انجام مى دهيم ... اين امكان ندارد. كدام يك از علماى شيعه چنين حرفى زده اند؟ ممكن است شخص عوامى يك چنين حرفى زده باشد ولى اين ربطى به مذهب تشيع ندارد، و شايد اگر كسى گفته باشد مرادش اين بوده كه حرمت عزادارى امتناع دارد و اين نكته هم بايد يادآورى شود كه در جريان حادثه كربلا تحريفاتى صورت گرفته است كه علماى ما شديداً با آن مقابله نموده اند.
مرحوم حاجى نورى در كتاب لؤلؤ و مرجان، و استاد مطهرى در كتاب فريادهاى شهيد مطهرى بر تحريفهاى عاشورا بر عليه تحريف فرياد سر داده اند.
اما قسمت دوم سئوال «به سبب شفاعت امامان خود در قيامت» قبلا گفتيم در مقدمه، كه شفاعت شرايط عديده دارد و شامل هر كس نمى شود مخصوصاً اگر عمداً حرام و ظلمى را انجام دهد و از آن توبه نكند به اميد شفاعت، قطعاً شفاعت شامل او نمى شود.
اما جواب قسمت پايانى سئوال «آيا اميد به شفاعت مجوز انجام حرام مى شود؟» اين است كه خير باعث چنين مجوزى نمى شود و هيچ كسى هم اين حرف را نگفته است. در نكته سوم مقدمه، اهداف شفاعت را اميدوار شدن و نا اميد نشدن از آينده و ارتباط معنوى با اولياء خدا پيدا نمودن، دانستيم- گذشته از اين، علماى اهل سنت همه بايد از اين سئوال جواب بدهند كه آيا شفاعت باعث جرأت بر گناه نمى شود؟ ...
علماى ما از جمله استاد مطهرى جواب داده است كه «همانطورى كه اعتقاد به مغفرت خداوند موجب تجرى نمى گردد و تنها ايجاد اميدوارى مى كند، اعتقاد به شفاعت هم موجب تشويق به گناه (حرام) نيست، توجه به اين نكته كه «شرط شمول مغفرت و شفاعت، مشيّت خدا و رضاى او است»، روشن مى كند كه اثر اين اعتقادات تا اين اندازه است كه دلها را از يأس و نااميدى نجات مى دهد و همواره بين خوف و رجاء نگه مى دارد27.
خلاصه اين كه در مذهب تشيع بر دورى از حرام و داشتن تقوى و حتى اجتناب از شبهات تأكيد فراوان شده است و شفاعت هم اهداف تربيتى دارد، و شمول آن هم شرايط عديده دارد، و اصل شفاعت مورد اتفاق علماى شيعه و عامه است جز گروه وعيديه.