امام على عليه السلام از زبان ياران

ياران امام عليه السلام بسيارند و ما در اينجا به خواست خدا نام چند تن از مردان و زنان آنها را كه پس از وفات آن حضرت بر معاويه وارد شدند و سخنانى ميانشان رد و بدل شده است مى آوريم ، زيرا داستان آنها مشتمل بر جلالت و موقعيت آن حضرت در نظر آنان و نيز بازگو كننده بخشى از سيره و عدالت آن حضرت و وفادارى آنان به امام خويش است .
علامه شيخ جعفر نقدى رحمة اللّه گويد: چون مردم به گرد معاويه جمع شدند، وى نامه اى به زياد بن سميه كه عامل او در كوفه بود بدين مضمون نوشت : سران ياران على بن ابى طالب را نزد من فرست و من آنها را امان دادم ، و بايد ده نفر باشند؛ پنج نفر از كوفيان و پنج نفر از بصريان .
چون نامه به دست زياد رسيد، سراغ حجر بن عدى ، عدى بن حاتم طائى ، عمرو بن حمق خزاعى ، هانى بن عروه مرادى و عامر بن واثله كنانى مكنى به ابوطفيل فرستاد و آنان را فرا خواند و گفت : آماده حركت به سوى امير مؤمنان (معاويه ) شويد كه او شما را امان داده و مشتاق ديدار شماست .
و به جانشين خود در بصره نوشت : احنف بن قيس ، صعصعة بن صوحان ، جارية بن قدامه سعدى ، خالد بن معمر سدوسى و شريك بن اعور را نزد من فرست . چون نزد ابن زياد رفتند همه را دسته جمعى نزد معاويه فرستاد. هنگامى كه بر معاويه وارد شدند يك شبانه روز آنان را به خود راه نداد و در پى سران شام فرستاد و چون آمدند و هر كدام در جاى خود قرار گرفتند، معاويه به دربان گفت : حجر بن عدى را داخل ساز.