مقالات

دعبل بن علي خزاعي در سال 148 هجري قمري در شهر كوفه متولد شد . روز و ماه تولد ايشان مشخص نيست . دعبل از سن نوجواني سرودن شعر را آغاز كرد . در اوايل جوانی بود كه به درخواست هارون الرشيد خليفه عباسي به دربار او رفت تا شعر بسرايد . اما پس از مدتي از دربار هارون الرشيد خارج شد . با وجود هداياي فراواني كه هارون براي دعبل فرستاد، دعبل به دربار بازنگشت . مسير زندگاني دعبل از اين زمان عوض شد . او بيش از گذشته شيفته اهل بيت شده بود و از اين زمان به بعد شروع به سرودن شعر در مدح اهل عصمت (ع) نمود .
پیامبر گرامی هم در سخن معروف خود در غدیر از کلمه مولا استفاده کرده اند و نه امام. اینجا می خواهیم به دو کلمه امام و مولا دقیقتر نگاه کنیم و ببینیم که معنای هر کدام چیست و کدامیک پرمعناتر و عظیم تر است.
در مقاله حاضر به عنوان مطلع سخن در باب امیرالمؤمنین، علیه السلام، به موضوع «حدیث غدیر» و مفهوم «ولایت» در حدیث غدیر پرداخته شده و با بهره گیری از روایات اهل سنت نشان داده شده که کلمه «مولی» در حدیث غدیر درست به همان معنا که در آیه شریفه قرآن: «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم » آمده است.
 جدال و اختلاف بر سر مسأله‏ ى امامت و جانشینى حضرت محمّد﴿ص﴾ ، عمرى به تاریخ ظهور اسلام دارد و مسلمانان از زمان رحلت پیامبر گرامى اسلام﴿ص﴾، بر اثر همین اختلاف به دو فرقه مهم و عمده تقسیم شده ‏اند: سنّیان؛ که معتقدند در مورد امامت و خلافت بلافصل هیچ گونه نصِّ صریحى از جانب پیغمبر﴿ص﴾ درباره‏ ى شخص خاصّى صورت نگرفته است و پیامبر﴿ص﴾ تعیین خلیفه و امام مردم را به عهده‏ ى خود آنان گذارده است تا با مشورت یکدیگر شخصى را به این مقام برگزینند. شیعیان؛ که از نظر آنها جایز نیست، امر خلافت را در اختیار افراد امّت یا عدّه‏ اى از آنان -که اهل حَلّ و عَقد هستند- واگذار نمود؛ زیرا عقل سلیم حکم مى ‏کند که امام باید ویژگى ها و شرایطى داشته باشد که عصمت و قداست روحى و سرشت پاک از جمله‏ ى آنهاست.(1)
مقدمه: پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در طول دوران رسالت، پیوسته به موضوع جانشینی بعد از خود اشاره کرده و به صورت مکرر آن را امری مربوط به خدا دانسته است. صرف نظر از کتب تفسیر و تاریخ و حدیث شیعه که بر انتصابی بودن امام از سوی خداوند تصریح و تاکید دارند، این مطلب را می توان به روشنی از کتب اهل سنت نیز اثبات نمود.
استدلال با حديث غدير بر اصلى از اصول دين در گرو قطعى بودن حديث از نظر سند، و دلالت است. خوشبختانه هر دو شرط در اين حديث به نحو روشن متحقق مى باشد، اما از نظر سند تنها از علماى اهل سنت 360 تن اين حديث را در طول چهارده قرن نقل كرده و در هر قرنى حديث حالت تواتر داشته است حتى گروهى درباره سند اين روايت كتابهاى جداگانه نوشته اند، مثلا طبرى(متوفاى 310) در كتابى به نام «الولايه فى طرق حديث الغدير» اين حديث را از 75 طريق نقل كرده است. ابن عقده كوفى(متوفاى 333) در رساله ولايت اين حديث را از 105 طريق نقل كرده است.
حدیث غدیر از قطعی ترین روایات اسلا می و مصداق روشن حدیث متواتر است، تا آن جا که محقق بزرگ، علا مه امینی، در کتاب الغدیر آن را از۱۰۲نفر از صحابه و یاران پیامبر (ص)،۸۴نفر از تابعین و۳۶۰نفر از دانشمندان و مؤلفان معروف اسلا می، با اسناد و مدارک زنده، نقل کرده است. همچنین۲۶نفر از دانشمندان بزرگ اسلا می را نام برده که کتاب مستقلی درباره  آن نوشته اند.(۱)