(اهميّت عيادت از مريض مخالف )

محدّثين و مورّخين در كتاب هاى مختلفى آورده اند:
پس از رحلت حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله ، ياران حضرت اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام نزد زيد بن ارقم كه يكى از اصحاب رسول خدا صلوات اللّه عليه بود و در جريان غدير خم نيز حضور داشت آمدند و از او گواهى خواستند؛ ولى چون او از طرف حكومت براى خود احتمال خطر مى داد از بيان حقيقت و جريان غدير خوددارى كرد.
بعد از گذشت مدّتى ، همين شخص مريض شد و در بستر بيمارى افتاد، وقتى اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام شنيد كه زيد بن اءرقم مريض حال است به عيادت و ديدار او آمد.
همين كه زيد بن ارقم چشمش به جمال نورانى حضرت افتاد، گفت : مرحبا به امير مؤ منان ، كه از من عيادت مى نمايد، با اين كه وى ما را قبول ندارد و از ما دلگير و آزرده خاطر مى باشد.
امام علىّ عليه السلام فرمود:اى زيد! آن ناراحتى كه براى ما به وجود آوردى هرگز مانع آن نمى شود كه ما شرط انسانيّت و حقّ دوستى را فراموش نموده ؛ و تو را در حال بيمارى عيادت نكنيم .
و پس از آن افزود: هركس مريضى را براى رضاى خداوند عيادت كند، تا هنگامى كه در كنار مريض نشسته باشد، در سايه رحمت و لطف الهى خداوند قرار خواهد داشت .
و چون بخواهد برخيزد كه از نزد مريض بيرون رود، خداوند متعال هفتاد هزار ملك را ماءمور مى نمايد تا براى او درود و تحيّت فرستند؛ و مشمول رحمت الهى قرار مى گيرد.
سپس افزود:اى زيد! من دوست داشتم كه چنين فضيلتى شامل حالم گردد؛ و به همين جهت از تو عيادت كردم .(61)

پاورقی

61-مستدرك الوسائل : ج 2، ح 3، دعائم الا سلام : ج 1، ص 218، بحار الا نوار: ج 81، ص 228، ح 41.