صفات و خصال امام على (ع )

امام باقر فرمود: ((قسم به خداوند، روش و شيوه حضرت على (عليه السلام ) چنين بود: همانند بنده ها غذا مى خورد و بر زمين مى نشست و اگر دو پيراهن سنبلانى مى خريد خدمتكارش را خبر مى كرد تا هر كدام را مى خواهد بهترينش را انتخاب كند و خود آن ديگر را مى پوشيد، هرگاه پيراهنى آستينش بلندتر بود خود آن را قطع مى كرد و اگر دامن لباس عربى اش از برآمدگى و قوزك پاشنه پا مى گذاشتآن را كوتاه مى كرد: پنج سال خليه بود (براى خود) نه آجرى بر آجر و نه خشتى بر خشت نهاد، و نه مالك دهى ، و نه طلا و نقره اى شد تا از خود به ارث گذاشته باشد. به مردم نان گندم و گوشت مى خورانيد ولى خودش به منزل مى رفت و از نان جو و سركه استفاده مى كرد؛ اگر دو كار خداپسند برايش پيش مى آمد، سخت ترين را انتخاب مى كرد و هزار بنده را از دسترنج دستى كه به خاك آلوده و با چهره اى عرق كرده ، خريد و آزاد كرد.
هيچ كس طاقت كار او را نداشت و در شب و روز هزار ركعت نماز مى خواند، و شبيه ترين مردم به آن حضرت ، امام زين العابدين (عليه السلام ) بود و بعد از او كسى را طاقت عمل او نبود)) يكى از تابعين از انس بن مالك شنيد كه اين آيه : ((اءمن هو قانت آناه الليل ساجدا و قائما يحذر الاءخرة ويرجو رحمة ربه ))(210) ((آيا آن كس كه شب را به سحده و قيام و طاعت پردازد از عذاب آخرت ترسان است و به رحمت خدا اميدوار است )) درباره حضرت على (عليه السلام ) نازل شده است . آن مرد گويد: ((آمدم به نزد على (عليه السلام ) تا ببينم چگونه عبادت پروردگار را مى كند؛ خدا را شاهدمى گيرم كه وقت مغرب نزد او رفتم ، ديدم با اصحابش نماز مى خواند، وقتى نماز تمام شد شروع به خواندن تعقيبات نمود تا اين كه براى نماز عشا برخاست ؛ بعد حضرت به منزلش آمدو من هم با او به منزلشدرآمدم و او در طول شب تا طلوع فجر، مشغولنماز و تلاوت قرآن بود، پس وضو را تجديد كرد و به سوى مسجد رهسپار شد، با مردم نماز جماعت را برقرار كرد، بعد مشغول تعقيب شد تا آفتاب طلوع كرد؛ بعد از آن مردم به حضرتش رجوع كردند از جمله دو مرد براى محاكمه ، نزدش نشستند و پس از آن دو مرد ديگر آمدند، تا وقت ظهر حضرت مشغول قضاوت و دادرسى بود؛ وضويى براى نماز ظهر گرفت و نماز را به جماعت برقرار كرد، بعد مشغول تعقيبات شد تا نماز عصر را با آنها خواند. بعد وقت مراجعات مردم مى رسيد، دو نفر دو نفر مى آمدند تا حضرت در موردشان فتوا دهد و قضاوت كند تا آفتاب غروب كرد. من گفتم : خدا را شاهد و گواه مى گيرم كه اين آيه درباره حضرتش نازل شده است )).(211)

پاورقی

210- زمر 9.
211-امالى الصدوق ص 232؛ نقل از داستانهايى از زندگانى حضرت على (عليه السلام )، ص ‍ 182.