آیه 55، سوره مائده : اطيب البيان في تفسير القرآن

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4 ، ص 400

[سوره المائدة (5): آيه 55]
إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ (55)
منحصرا ولى و صاحب اختيار شما مؤمنين خدا و رسول خدا و كسانى كه ايمان آوردند و اقامه نماز كردند و اتيان زكاة كردند در حالى كه ركوع مي كردند.

اين آيه از ادله بارزه است بر ولاية امير المؤمنين عليه السّلام و كلام در اين آيه در چند مقام واقع مي شود:

(مقام اول)
در مورد اين آيه شريفه و شأن نزول آن، و مقدمة عرض مي كنيم كه اين آيه شريفه از قضاياى كليه حقيقيه نيست كه بتوان گفت عام است و مورد مخصص نيست بلكه قضيه شخصيه خارجيه است كه خبر مي دهد كه ولى شما در خارج كيان هستند: خدا و رسول و مؤمنين كه در خارج اين صفات از آنها بروز كرده، و اخبار

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 401

متواتره از عامه و خاصه كه اين آيه شريفه در موردى نازل شد كه امير المؤمنين عليه السّلام در حال ركوع انگشتر بسائل دادند، در غايت المرام بيست و چهار حديث از طرق عامه روايت كرده و نوزده حديث از طرق خاصه كه مجموعا 43 حديث مي شود و علماء اعلام در كتب خود مثل بحار مجلسى، عبقات مير حامد حسين هندى، الغدير امينى رحمت اللَّه تعالى عليهم، و ساير كتب معدة در باب امامت بسط بسيطى در اين موضوع داده و كتابهاى ضخيمى نوشته كه ديگر جاى انكار بر احدى باقى نمانده شكّر اللَّه سعيهم.

(مقام دوم)
در دفع اشكالاتى كه معاندين كرده ‏اند و اين چند اشكال است:

1- اينكه اين اخبار مخالف است با آنچه شما نقل مي كنيد كه على عليه السّلام در حال نماز تير از پاى مباركش بيرون كشيدند و متوجه نشد.

جواب- اينكه هيچ منافاتى ندارد زيرا ما انبياء و اوصياى انبياء را اولين شرط و مهمترين شرط آنها را عصمت مي دانيم و نه فقط معصوم از گناه باشند بلكه غفلت، نسيان، سهو، شك در آنها راه ندارد و ادلّه عصمت را در محل خود بيان كرده ‏ايم مخصوصا در مجلّد اول كلم الطيب در باب عصمت صفحه 197 بيان شده، و امير المؤمنين (ع) ابدا بر او غفلت عارض نمي شود به خصوص در احكام شرع و عبادات مثل ايتاء زكاة و عدم ردّ سائل و متوجه است كه اين عبادت بزرگ از او فوت نشود، و اما مسئله اخراج تير از پاى مبارك نه از جهت غفلت بوده بلكه آن حالت شوق با خدا و حالت خوف به اندازه‏ اى بوده كه الم اخراج تير در مقابل او صفر بوده و همين است معناى آنكه در مورد بعض اصحاب امام حسين عليه السّلام دارد

لا يمسون الم الحديد
نه اينكه تيرها و شمشيرها و نيزه‏ ها را نمي ديدند يا توجّه نداشتند بلكه الم آنها در مقابل شوق شهادت و لقاء پروردگار هيچ بود چه رسد به مقام على (ع)

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 402

2- اينكه ولىّ معانى بسيارى دارد از كجا مراد ولايت كليه باشد.

جواب- اولا به مناسبت حكم و موضوع و عطف باللّه و رسوله مراد همين ولايت كليه است چنانچه مي فرمايد اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا بقره آيه 257، و نيز مي فرمايد هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِ‏ كهف آيه 44، و نيز مي فرمايد النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ‏ احزاب آيه 6، و ثانيا ولاية به معانى ديگر انحصار به اين سه: خدا و رسول و على ندارد، و كلمه انّما از ادات حصر است.

3- اگر مراد على بود مناسب بود به لفظ مفرد بياورد و الذى آمن و اقام الصلاة و آتى الزكاة و هو راكع نه بلفظ جمع.

(جواب) اين اخبار از قضيه خارجيه است كه قبل از نزول آيه واقع شده و به اصطلاح نشانى و علامت است و اين عمل قبل از نزول آيه از احدى صادر نشده جز على عليه السّلام واحدى ادّعاء آن نكرده لذا در خبر است پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم تشريف آورد در مسجد و پرسيد با اينكه مي دانست براى اينكه همه اقرار كنند كه از كه هم  چه عملى صادر شده همه گفتند از على بتوهّم اينكه آيه در مذمت اين عمل نازل شده پس از اقرار آيه را تلاوت فرمود، و اينكه به لفظ جمع آورده براى اينكه علاوه بر اثبات ولاية دلالت دارد بر اينكه اين عمل شايسته و مرضى الهى بوده كه صاحب اين عمل لياقت اين منصب را داشته.

4- اينكه شما شيعيان مى ‏گوييد انگشترى كه على (ع) داده قيمت گزافى داشته و با آن فقر كه مسلمين خاصه مثل على داشتند در اول اسلام از كجا براى او فراهم مي شد.

جواب- اولا ما نمي خواهيم بازار جواهر فروشان برويم و انگشتر على (ع) را بفروشيم فرض كنيد يك فلس قيمتش بوده نشانه است كه خدا خبر داده كه صاحبش ولىّ شما است، و ثانيا در موضوع جهاد يكى از احكامش اينست كه (من قتل قتيلا

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 403

فله سلبه) و على (ع) چه اندازه از شجعان و اعاظم كفار را به قتل رسانيد ممكن است از آنجا به دست آورده باشد و چون جواهرات با خاك در نظر على يكسان است به سائل داده.

5- در بعض اخبار حوله دارد و اين معارض با اين اخبار است.

جواب- در قرآن معين نكرده كه چه بوده فقط صاحب اين عمل لياقت اين منصب را دارد و او على (ع) بوده و بس.

6- شما شيعيان ولايت را منحصر به على نمي دانيد تمام ائمّه اثنى عشر (ع) را داراى اين ولايت مى ‏گوييد و آيه باعتراف خودتان انحصار مي رساند.

جواب- در موقع نزول آيه منحصر به اين سه بوده، خدا و رسول و على، و ولايت ساير ائمه (ع) بعدا بوده به دليل خاص ديگر، هذا ما عندنا.

(مقام سوم)
در شرح الفاظ آيه شريفه‏ إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ‏ انّما ادات حصر و ولايت خداوند ذاتيست خالق و رازق و قادر و محيط و ساير صفات را دارا است و مخاطب به اين خطاب به لفظ (كم) مؤمنين هستند كه در آيه قبل فرمود يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا (سؤال) از مخالفين كه آيا اولى و دومى و سومى مشمول اين خطاب بودند و جزو مؤمنين محسوب بودند چنانچه شما مخالفين معتقد هستيد پس على (ع) بر آنها ولايت دارد و بايد در تحت فرمان او باشند و اگر از زمره مؤمنين خارج و در عداد منافقين هستند لياقت كوچكترين منصب را ندارند حتى ولايت بر فرزندان خود چه رسد به مقام ولاية كليه و رسوله كه ولايتش به جعل الهى بود در آيه شريفه‏ النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ‏ احزاب آيه 6، به علاوه لازمه نبوت و رسالت ولايت است بر كسانى كه بر آنها مبعوث شده و چون حضرتش بر كافه جنّ و انس تا قيامت مبعوث شده بر همه آنها ولايت دارد و همين آيه هم دليل است.

اطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص 404

وَ الَّذِينَ آمَنُوا ايمان على عليه السّلام به اندازه‏ اى بود كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود اگر ايمان جنّ و انس را در يك كفه ترازو بگذارند و ايمان پسر عمّم على را در كفه ديگر بر تمام آنها سنگين‏ تر است، و اين عبارت شامل اعلى مراتب ايمان تمام به استثناء خود حضرتش مي شود و در روز تقابل على (ع) با عمرو بن عبد ود فرمود
(برز الايمان كله الكفر كله)

و خود حضرتش هم فرمود
(لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا).
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ‏ اقامه صلوة و ايتاء زكاة دو امر مهم اسلاميست كه در آيات شريفه در بسيارى از موارد تأكيد شده حتى در امم سابقه از زمان آدم الى يوم القيامة لكن بر احدى از سابقين و لاحقين اتفاق نيفتاده كه جمع بين اين دو عبادت بزرگ را در آن واحد بفعل واحد انجام دهند جز بر على امير المؤمنين عليه السّلام آنهم در حال ركوع كه حدّ وسط بين قيام و سجود است.

نسخه شناسی

درباره مولف

کتاب شناسی

منابع: 

طيب سيد عبد الحسين‏، اطيب البيان في تفسير القرآن‏، تهران‏، انتشارات اسلام‏، 1378 ش، چاپ دوم‏، صص 400 - 404