حافظ- ابو عمر- يوسف بن عبد اللّه بن محمّد بن عبد البرّ- نمرى- قرطبى

(در سال 368 متولد و در 463 وفات يافته)، كتاب «استيعاب» تأليف او است، ذهبى در جلد 3 تذكره‏اش ص 324 گويد: امام- شيخ الاسلام- حافظ مغرب- ابو عمر- در ميان (علماء) عصر و زمان خود در حفظ و اتقان آقائى و سرورى يافت، و ابو الوليد باجى گويد: مانند ابى عمر در علم حديث، در اندلس نبود، نامبرده در طلب و بدست آوردن حديث مداوم كوشيد و چنان تسلّط و تخصصى در آن يافت كه بر پيشينيان خود از رجال اندلس برترى و تفوق يافت، و در عين تفوّق و برترى كه، در علم بروايت و اثر و بينش كامل بفقه و معانى احراز نموده بود- در علم انساب و اخبار نيز بسط و تسلط بسيارى يافت و نامبرده پاى‏بند به دين و داراى شهرت فراوان و مورد وثوق و داراى حجيّت و صاحب سنّت و پيروان بود، نامبرده در آغاز امر (از حيث عقيده) ظاهرى و اخبارى بود، سپس بروش مالكى درآمد و در عين حال بفقه شافعى ميل و رغبت بسيارى داشت، حديث او بطرق مختلف در صفحات 40 و 48 و 49 و 72 گذشت و روايات مذكوره را از آثار ثابته شمرده است.