حضرت آیت الله خامنه ای و واقعه غدیر (5)

بيانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع مردم مشهد
1380/1/1
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين والصلاه والسلام علي سيدنا و نبينا ابي القاسم المصطفي محمد و علي اله الاطيبين الاطهرين المنتجبين الهداه المهديين سيما بقيه الله في الارضين
عيد نوروز و عيد غدير و توفيق تشرف به زيارت حضرت اباالحسن الرضا (عليه الصلاه والسلام) را به همه شما برادران و خواهران عزيز- چه مردم عزيز و گرامي مشهد و چه زايران عزيزي كه در اين روزها از شهرهاي ديگر به اين آستان مقدس تشرف پيدا كرده اند- تبريك و تهنيت عرض مي كنم.
اميد است كه اين سال نو و اين اعياد مبارك، براي همه ملت ايران منشأ بركات و بهروزي باشد و آغاز اين سال، آغازحوادث و تحركاتي در جهت نفع و صلاح اين ملت و موجب آسايش عمومي و جلب كننده رضاي الهي باشد.
از نظر ما سال 80 هم مانند سال 79، سال امام علي بن ابي طالب (عليه الصلاه والسلام) است
سال علوي براي ملت علوي و مخلص علي بن ابي طالب (عليه الصلاه والسلام) مي تواند حامل پيامهاي بسيار مهمي باشد.
سال گذشته هم به نام آن بزرگوار مزين شد؛ اما آرزوي قلبي اين جانب اين است كه امسال ما به شعار اكتفا نكنيم.
شعار علوي، عزيز است؛ اما شعار بايد مقدمه ي رفتار باشد.
اگر سال گذشته شعار علوي داديم، امسال رفتار علوي پيشه كنيم.
علي بن ابي طالب (عليه الصلاه والسلام)، هم داراي شخصيت فردي به عنوان يك مسلمان و يك انسان است، هم به عنوان يك شهروند در جامعه اسلامي است، و هم به عنوان يك حاكم، يك سياستمدار، يك تدبيركننده امور و يك مجاهد في سبيل الله مطرح است، او از همه اين جهات قابل تأسي است.
ما به تأسي و پيروي كردن از اميرالمؤمنين احتياج داريم.
اميرالمؤمنين درشخصيت خود، مظهر خصوصياتي است كه امروز اگر ما مردم و مسئولان اين خصوصيات را در رفتار و گفتار خودمان منعكس كنيم، جامعه ي اسلامي ما اوج واعتلاء پيدا خواهد كرد.
راه تعالي و پيشرفت و اصلاح دنيا وآخرت يك ملت، يك راه پيمودني است.
درمقابل انسان مؤمن و معتقد به خدا و به رسالت انسان، بن بست وجود ندارد.
يك ملت مي تواند همه ي مشكلات وهمه ي سنگ راهها و خار راهها درطريق كمال را از جلوي پاي خود بردارد، به شرط آن كه خصوصياتي را كه براي اين حركت عظيم و همه جانبه لازم است، درخود به وجود بياوردو اميرالمؤمنين مظهر اين خصوصيات بود.
اميرالمؤمنين، هم مظهر تقوا و امانت و هم داراي صدق و صراحت بود.
آن بزرگوار با اين كه يك سياستمدار و رئيس دنياي اسلام بود و تدبير امور يك جمعيت عظيم چند ده ميليوني آن زمان با نبود وسايل امروزي براي ارتباط،بردوش او بود وجامعه و امت اسلامي را اداره مي كرد، اما سياستمداري علي موجب اين نمي شد كه از جاده ي صداقت و صراحت كنار رود.
علي، صادق و صريح بود؛ آنچه مي گفت؛ به آن معتقد بود وبراي او راهنماي عمل بود.
براي اين است كه كلمه كلمه ي گفتار اميرالمؤمنين درطول تاريخ مثل نورافكني براي زبدگان و نخبگان فكري عالم درخشيده است.
كاري راكه سياستمداران دنيا- چه امروز و چه درطول قرنهاي گذشته- انجام مي دادند وحرفي را كه برزبان مي آوردند و به آن اعتقاد قلبي نداشتند و چهره و قيافه يي را كه به خود مي گرفتند و با باطن آنها بكلي متفاوت بود، در اميرالمؤمنين وجود نداشت.
امروز شما نگاه كنيد،حرفهاي زيبا و قشنگ بر زبان سياستمداران عالم بسيار جاري مي شود-نام انسان، نام حقوق بشر، نام مردم سالاري، نام صلح،نام قداست- امام دردلها و درعملها، ازاين حقايق هيچ گونه خبري وجود ندارد.
اين وضعيت، قبل از دوران اميرالمؤمنين هم بود، امروز هم وجود دارد.
اميرالمؤمنين - آن قله ي بلند انسانيت- دراين جهت برخلاف اغلب سياستمداران عمل كرده است.
خصوصيت او اين بود كه اگر اسم مردم را مي آورد، براي آنها حقيقتا ارزش قائل بود؛ نه مثل آن كساني كه درسطح بين المللي ازهرچه تروريست حرفه يي است- كه امروز حكام صهيونيست دردنيا تروريستهاي حرفه يي هستند- ازهرچه غارتگر بين المللي است- كه امروز پشت صحنه ي قدرتهاي استكباري، زرسالاران و چپاولگران بين المللي هستند- ازهرچه انسان نانجيب و متجاوز به حقوق انسان است،عملا حمايت وپشتيباني مي كنند و خجالت هم نمي كشند و برزبان نام حقوق بشر و انسان و مردم سالاري را جاري مي كنند وطلبكار ملتها هم مي شوند! نظام جمهوري اسلامي راكه يقينا يكي از مردمي ترين نظامهاي عالم و متكي به آراي قشرهاي عظيم مردم و گره خورده ي با عواطف و احساسات و ايمان آنهاست، به عنوان نظام مردم سالار قبول ندارند؛ اما نظامهاي حكومت مطلقه ي فردي و سلطنتهاي موروثي و نظامهاي كودتا و آن جايي كه بچه هاي دبستاني آن از آسيب نيروهاي امنيتي شان درامان نيستند و به دست آنها به قتل مي رسند، آنها را به عنوان نظامهاي معتقد به حقوق بشر مي شناسند، اين يك مضحكه سياسي و جهاني است.
سياستمداران نظامهاي غيرالهي مايلند همه ي انسانهاي عالم دستخوش چنين بازيچه هايي باشند.
اميرالمؤمنين نام مردم را مي آورد، اما به معناي حقيقي كلمه طرفدار مردم و ضعفا بود.
توجه به ضعفا، قدرت و قاطعيت درمقابل زورگويان و ناحق طلبان و بهره مندي كم ازمنابع اموال عمومي، خصوصيات ديگر اميرالمؤمنين است.
هركس كه بيت المال مسلمين را ملك خود به حساب مي آورد - يا به زبان بگويد، و يا اگر نمي گويد، درعمل اين طور وانمود كند كه ما اين قدرها حق داريم- و با بيت المال مثل اموال شخصي خود رفتار كند- يا بخورد يا ببخشد يا در راه اغراض شخصي از آن استفاده كند- نمي تواند دنباله رو علي به حساب بيايد.
رفتار علوي درهمه اين ابعاد، وظيفه ماست، كار زياد، بهره مندي كم.
اميرالمؤمنين، هم درآن زماني كه وظيفه حكومت بردوش او بود، هم درآن زماني كه انزوا و كناربودن ازحكومت را براو تحميل كرده بودند، وسط ميدان بود و كار مي كرد.
هيچ وقت علي نرفت درخانه بنشيند و با مردم و جامعه و كشورقهر كند؛ اين خصوصيت اميرالمؤمنين نيست.
خصوصيت ديگر آن بزرگوار، ارتباط با خداست.
البته زبان انسانهاي كوچك و قاصري مثل من خيلي نارساتر از اين است كه حتي بتواند تفوه كند و كلياتي از عبادت آن بزرگوار را بيان نمايد.
وقتي امام سجاد -كه زين العابدين است- درمقابل عبادت اميرالمؤمنين به شگفتي وادار بشود، امثال ما اصلا بايد سخني بر زبان نياوريم.
بسيج نيروها در راه حق و دربرابر ناحق، خصوصيت ديگر اميرالمؤمنين است، نگويند چرا مردم را نسبت به استكبار و مظالم آن وعوامل و ايادي دشمنان خدا حساس و بسيج مي كنيد؛ اميرالمؤمنين هم اين خصوصيت را داشت.
ما هم بايد مانند اميرالمؤمنين، همه نيروها و همه دلها و همه تن ها و همه توانها را درمقابل ناحق و در راه حق بسيج كنيم؛ هم بايد خودمان آماده باشيم، هم بايد دلها و جانهاي آماده و جوانهاي نوراني را - كه امروز جامعه ما به وجود جواناني كه دلهاشان پاك است، داراي نشاط و طراوت است- در راه خدا و در راه حقيقت و در راه تلاش مخلصانه- كه دراين دوران، ايران اسلامي به آن نيازمند است- بسيج كنيم.
مبارزه با مقدس مآبيهاي متحجرانه و بي مبنا هم يكي ديگر از خصوصيات اميرالمؤمنين است.
همان اميرالمؤمنين عابد پارساي ذاكر خداوند- كه نخلستانهاي كوفه انعكاس فرياد دعا وتضرع او را تا ابد درسينه ي خودشان حفظ كرده اند- با آن كساني كه با تنسك و تعبد متحجرانه و بي مبنا مي خواستند شخصيت فردي خودشان را به رخ مردم بكشند، و اگر اخلاص هم داشتند، ابعاد گوناگون شخصيت خود و ديگران را معطل گذاشته بودند، مقابله كرد اميرالمؤمنين انساني است كه مرّ حقيقت را بيان مي كرد؛ چه به مذاق جناحهاي مختلف خوش بيايد يا نيايد؛ چه به مذاق آن كساني كه مي خواهند به ظواهر بچسبند و باطن را رها كنند، خوش بيايد يا نيايد؛ چه به مذاق آن كساني كه مي خواهند با سلايق شخصي خودشان دين خدا را تعبير و تفسير كنند، خوش بيايد يا نيايد؛ همه ي اينها در زمان اميرالمؤمنين بودند؛ اينها شخصيتهاي مشخصي هستند كه در تاريخ نمونه دارند؛ در زمان اميرالمؤمنين هم نمونه داشتند.
اسلام اميرالمؤمنين، اسلامي است كه در آن، ذكر و شور و حال و طراوت و حركت و سازندگي و جهاد و فداكاري و ايثار هست، امروز كه ما نمونه هايي از آن انسانهاي جور واجور را مي بينيم، وظيفه پيدا مي كنيم.
هيچ كس نمي تواند خودش را با علي مقايسه كند؛ اما همه مي توانند به سمت آن قله حركت كنند.
اميرالمؤمنين شاخص است.
در درجه ي اول، ما مسئولان وظيفه و تكليف داريم كه خودمان را با رفتار اميرالمؤمنين تطبيق دهيم و جهت حركت خودمان را با او بسنجيم؛ آحاد مردم هم همين تكليف را دارند.
عرض كرديم، اميرالمؤمنين، هم يك سياستمدار و يك مدبر امور است، هم يك شهروند معمولي است.
همه ي ابعاد در زندگي اميرالمؤمنين وجود دارد پير و جوان، زن و مرد و قشرهاي مختلف مي توانند از اميرالمؤمنين درس بگيرند؛ ولي وظيفه ي مسئولان سنگين تر است.
من آن روز گفتم، امروز هم مي گويم؛ وظيفه ي مسئولان سنگين است؛ بايد رفتار علوي در ميان ما مسئولان نظام جمهوري اسلامي نهادينه شود؛ آن روز است كه هيچ گونه آسيب و خطري اين نظام را تهديد نخواهدكرد.
انقلاب اسلامي براساس الگو قرار دادن همين شخصيت همه جانبه كامل به وجود آمد.
آنهايي كه خواستند از انقلابهاي گذشته و از بعضي حوادث كشورهاي ديگر براي انقلاب اسلامي شبيه سازي كنند، به اين نكته توجه نكردند انقلاب اسلامي الگو و نمونه ي خود را از اميرالمؤمنين گرفت و نظام جمهوري اسلامي به وجود آمد.
امام بزرگوار ما كه يك شاگرد و رهرو مكتب اميرالمؤمنين (عليه الصلاه والسلام) بود، در رفتار و گفتار خود، همين توصيه ها را مي كرد.
اگر نگاه كنيد، در تعاليم امام بزرگوار، جا به جا شاخصهاي علوي را مشاهده مي كنيد.
به خاطر همين بوده است كه دشمنان نقطه ي مقابل راه امام را هدف فعاليت خودشان قرار داده اند.