دكتر محمد صادقى

*اساتيد
*ديدگاه قرآنى
*آثار قرآنى

دكتر محمد صادقى
فقيه قرآنى مفسر عاليقدر آيت الله دكتر محمد صادقى تهرانى از قرآن پژوهان و مفسران معاصر در حوزه علميه قم مي باشد.

وى در سال 1346 ق در تهران چشم به جهان گشود. پدرش يكى از سخنوران و خطيبان مشهور بود. در 12 سالگى پدرش را از دست داد. درس قرآن را نزد مادرش آموخت. تحصيلات رسمى را پشت سر گذاشت. سپس براى فراگيرى علوم دينى به حوزه علميه قم رفت.

وى در اين‏باره مى‏ گويد:
« آغاز تحصيلات حوزوى بنده در حدود سنه 1318 بوده و سنه 1320 وارد قم شدم، در دو، سه سال قبل از ورود به قم با مرحوم آيت الله العظمى آقاى شاه ‏آبادى مأنوس شدم و انس با جلسات معارف و تفسير ايشان موجب شد كه وارد حوزه شوم... بحث‏ها(ى ايشان) به قدرى عميق، دقيق، روحانى، معنوى و متحول كننده بود كه در همان سنين تحولى عظيم يافتم. در مجموع دو سه سال جلسات منزل و مسجد ايشان را مرتب پيگيرى مى ‏كردم و مباحث ايشان را مى ‏نوشتم و گاهى به خودشان ارائه مى ‏دادم كه موجب تعجب ايشان مى ‏گرديد.»

*اساتيد       ابتدا
عالم عارف كامل محمد على شاه ‏آبادى به گفته ايشان اولين و موثرترين استاد دكتر صادقى بوده است. پس از آن به درس هاى فلسفى ميرزا مهدى آشتيانى حاضر شده است و در جلسات عرفانى شيخ احمد آشتيانى و محمد فيض همدانى در تهران شركت نموده و در مشهد مقدس در دروس معارف ميرزا مهدى خراسانى توفيق مى ‏يابد.

در ابتداى ورود به قم به درس حكمت و شرح منظومه يگانه شاگرد نامدار شاه- آبادى يعنى حضرت امام خمينى بدون اجازه و هماهنگى قبلى شركت مى ‏نمايد و در سنين جوانى و اوايل طلبگى هم درس شهيد مطهرى و آيت الله منتظرى مى ‏گردد.
وى مى‏ گويد «در حقيقت دروس كه ما خوانديم نزد بزرگترين اساتيد نيم قرن اخير بوده آيات عظام مرحوم آقاى حجت، حاج سيد احمد خوانسارى، سيد محمد تقى خوانسارى، مهم‏تر از همه مرحوم آيت الله العظمى بروجردى و... بودند. و عمده استفاده قرآنى من در قم از محضر آيت الله العظمى علامه طباطبايى بود. حدود هشت نه سال در درس (تفسير) ايشان شركت مى‏ كردم.»

*ديدگاه قرآنى       ابتدا
مهمترين ويژگى استاد صادقى ديدگاه ويژه ايشان نسبت به قرآن و نقش چشمگير قرآن در علوم دينى و حوزوى است. ولى به صراحت اعلام مي دارم تنها معيار در تفسير و ميزان سنجش و قبولى آراء و نظرات اسلامى و دينى قرآن مجيد مي باشد.

وى در اين زمينه مي فرمايد «آرى مجموع اين جلسات (كه در محضر اساتيد تهران شركت داشتم) موجب شد كه من وارد حوزه شوم. ولى با دو چشم، چشم اصلى راست، چشم قرآنى، و چشم (فرعى) چپ حوزوى وارد حوزه قم شدم... البته با چشم فرعى چپ به دروس فلسفه و ديگر دروس نگاه مى ‏كردم.

يعنى كل دروس حوزه، از فقه، اصول، حتى ادبيات، منطق، عرفان، فلسفه، عقايد و... را مى‏ خواندم. با دقت هم درس مى‏ خواندم، هم دريافت مى‏ كردم و هم مى ‏نوشتم، ولى همه اينها- بجز قرآن- در حاشيه بود.

يعنى محور اصلى من قرآن بود. آنچه را كه با قرآن موافقت داشت قبول مى ‏كردم و آنچه كه نداشت، هرگز.

من فلسفه، اصول، فقه ادبيات، منطق، عرفان و همه چيز را قبول ندارم، مگر آنچه كه موافق با قرآن است. با اين دو چشم به حوزه نگاه مى ‏كردم.

يك چشم راست كه حوزه با آن موافق نبود كه چشم قرآنى باشد،( و ديگر) چشم چپ كه حوزه صد در صد مربوط به آن بود.

مطالعه من در تفسير داراى دو بعد بود، يك بعد روايات و نظرات مفسران و بعد ديگر محور قرآن بود. فقط آنچه با قرآن موافق بود مورد قبول بود.

به تهران كه رفتم تدريس تفسير قرآن شروع كردم و از دانشگاه ليسانس و دكترا در رشته فلسفه و حقوق گرفتم.»

*آثار قرآنى       ابتدا
1- تفسير« الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنة» به زبان عربى در 30 جلد
2- تفسير« البلاغ فى تفسير القرآن بالقرآن» به زبان عربى در يك جلد
3- ترجمه فارسى قرآن آخرين اثر قرآنى مفسر است كه به تازگى منتشر گرديده است.
4- خلاصه تفسير: پنج جلد تفسير آياتى از قرآن كه خلاصه 60 سال تفكر قرآنى است اميد است به زودى در دسترس قرآن‏پژوهان قرار گيرد.
5- تفسير موضوعى 22 جلد چاپ نشده است.
6- ستارگان از نظر قرآن. پايان‏نامه دكتراى مفسر
7- حكومت قرآن
8- مسيح از نظر قرآن و انجيل