زيارت اميرالمؤمنين در روز غدير

آرزوى هر شيعه است كه اى كاش زمان به عقب برمى گشت و در غدير حاضر بود و با مولايش دست بيعت مى داد و به آن حضرت تبريك مى گفت. اى كاش اميرالمؤمنين عليه السلام اكنون زنده بود، و هر ساله در روز غدير به حضورش شرفياب مى شديم و با او تجديد بيعت مى كرديم و بار ديگر به او تهنيت مى گفتيم.

تحقق اين آرزو چندان مشكل نيست. زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در نجف اشرف و حضور در حرم مطهر آن حضرت و عرض ادب به ساحت قدس او و سخن گفتن با او از صميم جان و باز گفتن اين آرزوى قلبى در پيشگاهش از نظر شيعه، تجديد بيعت حقيقى و تبريك و تهنيت واقعى است. سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مى شنود و پاسخ ما را مى دهد در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارك اوست.
امام صادق و امام رضا عليهماالسلام سفارش اكيد فرموده اند كه تا حد امكان در روز غدير كنار قبر اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر باشيم و اين يادبود عظيم را در حرم صاحب غدير بپا كنيم. حتى اگر نمى توانيم در حرم او حاضر شويم در هر جايى كه باشيم كافى است به سوى قبر حضرت اشاره كنيم و به او سلامى دهيم و قلب خود را در حرم او حاضر كنيم و با مولايمان سخن بگوييم، [ عوالم: ج 3:15 ص 220. ] كه او سلام ما را سلامى گرم مى دهد و دست بيعت ما را با دستان يداللهى خويش مى فشارد.
اين يادبود سالانه، تجديد خاطره ى غدير و بيعت مجدد با صاحب آن است، و از زمان ائمه عليهم السلام تا كنون همواره برگزار شده است. سالانه هزاران نفر در شب و روز غدير در حرم اميرالمؤمنين عليه السلام حضور يافته اند و بند رقّيت او را به دست مباركش زينت گردن خود ساخته اند و به صاحب اختيارى مطلق او بر همه ى هستى شان افتخار نموده اند، و اين را به عنوان بيعت با فرزندش حضرت قائم آل محمد عجل اللَّه تعالى فرجه تلقى نموده اند.
امام هادى عليه السلام- در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا تبعيد كرد- در روز غدير به نجف آمدند و در حرم جدشان اميرالمؤمنين عليه السلام حضور يافتند و زيارت مفصلى خطاب به آن حضرت انشا فرمودند. [ بحارالانوار: ج 97 ص 360. ] اين زيارت از نظر محتوا، دوره ى كامل عقايد شيعه درباره ى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام و فضايل و سوابق و محنتهاى آن حضرت را بيان مى كند. در اينجا جملاتى از اين زيارت را كه تجديد عهدى با عقايد ريشه دارمان است و نيز برخى دعاها كه در آن مسئله ى غدير مطرح شده مى آوريم:

 

در دعاى ندبه مى خوانيم

فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقامَ وَلِيَّهُ عَلِىَّ بْنَ أَبي طالِبٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِما وَ آلِهِما هادِياً إِذْ كانَ هُوَ الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ، فَقالَ وَ الْمَلَأُ أَمامَهُ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، أَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ.
آنگاه كه دوران رسالت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سرآمد ولىّ خود على بن ابى طالب عليه السلام را به عنوان هدايتگر مردم منصوب نمود، چرا كه او ترساننده ى مردم بود و هر قومى هدايتگرى مى خواهد. لذا در حالى كه مردم در برابر او بودند فرمود: هركس من صاحب اختيار او هستم على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد و يارى كن هركس او را يارى كند و خوار كن هركس او را خوار كند.

 

در دعاى عديله مى خوانيم

آمَنَّا بِوَصِيِّهِ الَّذي نَصَبَهُ يَوْمَ الْغَديرِ وَ أَشارَ بِقَوْلِهِ 'هذا عَلِيٌّ' إِلَيْهِ.
ما ايمان مى آوريم به جانشين پيامبر صلى اللَّه عليه و آله كه او را در روز غدير منصوب كرد و با كلمه ى 'اين على' به او اشاره كرد.

 

در قسمتى از زيارت غدير مى خوانيم

السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ وَمَوْلَى الْمُؤْمِنينَ.
السَّلامُ عَلَيْكَ يا دينَ اللَّهِ الْقَويمَ وَصِراطَهُ الْمُسْتَقيمَ.
أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله... وَأَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما أَنْزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَأَوْجَبَ عَلى أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَوِلايَتِكَ وَعَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَجَعَلَكَ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَكَفى بِكَ شَهيداً وَ حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الإِقْرارِ وَناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْميثاقِ.

سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين.
سلام بر تو اى دين محكم خداوند و راه مستقيم او.
شهادت مى دهم كه تو برادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستى... و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره ى تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت را چنين مقامى داده بود.
سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم.
عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى كنى.
خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده ى عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.

 

در قسمت ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم

أَشْهَدُ أَنَّكَ أَميرُالْمُؤْمِنينَ الْحَقُّ الَّذي نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزيلُ وَأَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْاُمَّةِ بِذلِكَ الرَّسُولُ.
أَشْهَدُ يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ أَنَّ الشَّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَأَنَّ الْعادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانَدَ عَنِ الدّينِ الْقَويمِ الَّذي ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَأَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ. ضَلَّ وَاللَّهِ وَأَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِواكَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقَّ مَنْ عاداكَ.

شهادت مى دهم تو اميرالمؤمنينِ بر حقى هستى كه قرآن به ولايت تو گوياست و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بر سر آن از امت عهد و پيمان گرفته است.
يا اميرالمؤمنين، شهادت مى دهم كه شك كننده در باره ى تو به پيامبر امين صلى اللَّه عليه و آله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است.
به خدا قسم كسى كه تابع غير تو شد گمراه شده و گمراه كرده و هر كس با تو دشمنى كند با حق عناد ورزيده است.

 

در فراز ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم

أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضارِعاً وَلا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جازِعاً وَلا أَحْمَجْتَ عَنْ مُجاهَدَةِ غاصِبيكَ ناكِلاً وَلا أَظْهَرْتَ الرِّضا بِخِلافِ ما يُرْضِى اللَّهَ مُداهِناً وَلا وَهَنْتَ لِما أَصابَكَ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا ضَعُفْتَ وَلاَ اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُراقِباً.
مَعاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذلِكَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَفَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَوَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَخَوَّفْتَهُمْ فَما تَخَوَّفُوا.

شهادت مى دهم كه تو از روى ذلت تقيه نكردى، و به خاطر ترس از حق خود امساك نكردى، و به عنوان عقب نشينى از جهاد با غاصبان حقت خوددارى نكردى، و به عنوان سازشكارى مطلبى بر خلاف رضاى خدا اظهار نكردى، و در مقابل آنچه در راه خدا به تو رسيد سستى نكردى و ضعف نشان ندادى و به عنوان انتظار از طلب حق خود بيچارگى نشان ندادى.
معاذ اللَّه كه تو چنين باشى! بلكه وقتى مظلوم شدى براى خدا صبر كردى و كار خود را به او سپردى و ظالمان را متذكر شدى ولى نخواستند به ياد بياورند و آنان را موعظه كردى ولى در آنان اثر نكرد و آنان را از خدا ترسانيدى ولى نترسيدند!

 

در قسمت ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم

لَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَأَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فيها كالِحُونَ.
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ساواكَ بِمَنْ ناواكَ.
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ.

خدا لعنت كند آنان كه حرمت تو را شكستند و حقت را از تو دور كردند. شهادت مى دهم كه آنان از همه زيان كارترند، آنان كه حرارت آتش به صورتهايشان مى خورد و در آن با روى گرفته و عبوس هستند.
خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كه در مقابل تو ايستاد مساوى بداند.
خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آنكه خداوند ولايتت را بر او واجب كرده مساوى بداند.

 

در فراز ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم

إِنَّ اللَّهَ تَعالى اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلى اللَّه عليه و آله فيكَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهارِ ما أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ وَإِعْلاناً لِبُرْهانِكَ وَ دَحْضاً لِلْأَباطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذِيرِ.
فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَاتَّقى فيكَ الْمُنافِقينَ أَوْحى إِلَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ: 'يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ'. فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ أَوْزارَ الْمَسيرِ وَ نَهَضَ في رَمْضاءِ الْهَجيرِ فَخَطَبَ وَأَسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقالَ: هَلْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: أَلَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ فَقالُوا: بَلى. فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قالَ: 'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ'. فَما آمَنَ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ إِلاَّ قَليلٌ وَلا زادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ.

خداوند تعالى دعاى پيامبرش صلى اللَّه عليه و آله را درباره ى تو مستجاب كرد، و به او دستور داد تا ولايت تو را بر امت اظهار كند تا مقام تو را بلند مرتبه و دليل تو را اعلام كرده باشد و سخنان باطل را كوبيده و عذرهاى بيجا را ريشه كن كرده باشد. آنگاه كه از فتنه ى فاسقان احساس خطر كرد و از منافقان درباره ى تو ترسيد، پروردگار جهان به او چنين وحى كرد: 'اى پيامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانى رسالت او را نرسانده اى، و خداوند تو را از شر مردم حفظ مى كند'.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سختىِ سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپا خاست و خطبه اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه ى آنها پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم.
عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ام؟ گفتند: آرى. پس دست على عليه السلام را گرفت و فرمود: 'هركس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند'. ولى به آنچه خداوند درباره ى تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده ى كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.

 

فراز ديگرى از زيارت غدير چنين است

اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هذا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ، فَالْعَنْ مَنْ عارَضَهُ وَاسْتَكْبَرَ وَكَذَّبَ بِهِ وَكَفَرَ وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.
لَعْنَةُ اللَّهِ وَلَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ أَجْمَعينَ عَلى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَسَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ- يا أَميرَالْمُؤْمِنينَ- مِنَ الْمُشْرِكينَ وَالْمُنافِقينَ إِلى يَوْمِ الدّينِ، وَعَلى مَنْ رَضِيَ بِما ساءَكَ وَلَمْ يُكْرِهْهُ وَأَغْمَضَ عَيْنَهُ وَلَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَجَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ.

خدايا، ما مى دانيم كه اين حقى از جانب توست. پس لعنت كن هر كس با آن معارضه كند و در مقابل آن سر تعظيم فرود نياورد و آن را تكذيب كند و كافر شود. و بزودى آنان كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كجا باز خواهند گشت.
يا اميرالمؤمنين، لعنت خدا و لعنت همه ى ملائكه و انبيائش بر كسى كه تو بر او شمشير كشيدى و كسى كه بر تو شمشير كشيد از مشركان و منافقان تا روز قيامت، و بر كسى كه به آنچه تو را ناراحت مى كند راضى باشد و او را ناراحت نكند، و بر كسى كه چشم خود را بسته و انكار نمى كند، و بر كسى كه عليه تو با دست يا زبان كمك كرده يا از يارى تو خوددارى كرده يا از جهاد همراه تو ديگران را منع كرده يا فضيلت تو را كوچك شمرده و حق تو را انكار نموده يا كسى را كه خداوند تو را صاحب اختيار بر او قرار داده با تو برابر بداند.

 

بخش ديگرى از زيارت غدير چنين است

وَالْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَالْخَطْبُ الْأَفْزَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقِّكَ غَصْبُ الصِّدّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ النِّسأءِ فَدَكاً وَرَدُّ شَهادَتِكَ وَشَهادَةُ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَعِتْرَةِ الْمُصْطَفى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ، وَقَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعالى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ وَرَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَأَبانَ فَضْلَكُمْ وَشَرَّفَكُمْ عَلَى الْعالَمينَ.
مسئله ى عجيب تر و كار سوزناك تر بعد از انكار حق تو، غصب فدك از صديقه ى طاهره سيدة النساء حضرت زهرا عليهاالسلام و رد شهادت تو و دو آقا از نسل و عترت تو امام حسن و امام حسين عليهماالسلام است كه صلوات خدا بر شما باد، و اين در حالى بود كه خداوند تعالى درجه ى شما را بر امت بالا برده و منزلت شما را بلند قرار داده و فضل شما را روشن كرده و شما را بر عالميان شرافت داده است.

 

فراز ديگرى از زيارت غدير چنين است

ما أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ.
فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِما مِحَنَ الْأَنْبِياءِ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَعَدَمِ الْأَنْصارِ.
ما يُحيطُ الْمادِحُ وَصْفَكَ وَلا يُحْبِطُ الْطاعِنُ فَضْلَكَ.
تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنانِكَ وَتَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيانِكَ وَتَكْشِفُ لَبْسَ الْباطِلِ عَنْ صَريحِ الْحَقِّ.

چقدر متحير است از حق كسى كه به تو ظلم كرده است.
محنت تو به آن دو "ابوبكر و عمر" به گرفتاريهاى انبياء عليهم السلام هنگام تنهايى و كمك نداشتن شباهت پيدا كرد.
مَدح كننده ى تو به اوصافت احاطه پيدا نمى كند، و طعن زننده بر تو فضيلتت را پائين نمى آورد.
آتش جنگها را با انگشتانت خاموش مى كردى، و پرده هاى شبهه را با بيانت پاره مى نمودى، و پوشش باطل را با حق صريح منكشف مى كردى.

 

در فراز ديگرى از زيارت غدير مى خوانيم

اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيائِكَ وَأَوْصِياءِ أَنْبِيائِكَ بِجَميعِ لَعَناتِكَ وَأَصْلِهِمْ حَرَّ نارِكَ وَالْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ وَأَنْكَرَ عَهْدَهُ وَجَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقينِ وَالْإِقْرارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدّينَ.
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَمَنْ ظَلَمَهُ وَأَشْياعَهُمْ وَأَنْصارَهُمْ.
اللَّهُمَّ الْعَنْ ظالِمِى الْحُسَيْنِ وَقاتِليهِ وَالْمُتابِعينَ عَدُوَّهُ وَناصِريهِ وَالرَّاضينَ بِقَتْلِهِ وَخاذِليهِ لَعْناً وَبيلاً.

خدايا، قاتلان انبياء و جانشينان انبيائت را با همه لعنتهايت لعنت كن، و گرمى آتش را به آنان بچشان. و لعنت كن كسانى را كه حق وليّت را غصب كردند و پيمان او را انكار نمودند و بعد از يقين و اقرار به ولايت او در روزى كه دين را برايش كامل كردى، آن را انكار كردند. خدايا قاتلان اميرالمؤمنين و كسانى كه به او ظلم كردند و پيروان و يارانشان را لعنت فرما.
خدايا، ظالمان حسين عليه السلام و قاتلان او و تابعان دشمنِ او و يارى كننده ى دشمنش را و راضيان به قتل او و خواركنندگان او را لعنتى فرما كه عاقبتى بد دنبال آن باشد.

 

فراز ديگرى از زيارت غدير چنين است

اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَمانِعيهِمْ حُقُوقَهُمْ.

اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظالِمٍ وَغاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِما سَنَّ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِييّنَ وَعَلى عَلِيٍّ سَيِّدِ الْوَصِييّنَ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ وَاجْعَلْنا بِهِمْ مُتَمَسِّكينَ وَ بِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفائِزيْنَ الْآمِنينَ الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ.
خدايا اولين ظالمى كه به آل محمد ظلم كرد و مانعان حقوق ايشان را لعنت فرما.
خدايا اولين ظالم و غاصب حق آل محمّد و هركس كه بدعتهاى او را تا روز قيامت عمل مى كند لعنت مخصوص فرما.
خدايا، بر محمد خاتم پيامبران و بر على آقاى اوصياء و آل طاهرينش صلوات فرست، و ما را متمسك به آنان قرار داده و با ولايتشان ما را از رستگاران و از صاحبان امان كه بر آنان ترسى نيست و محزون نمى شوند قرار ده.

 

در دعاى روز عيد غدير مى خوانيم

اللَّهُمَّ صَدَّقْنا وَ أَجَبْنا داعِيَ اللَّهِ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ في مُوالاةِ مَوْلانا وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ أَميْرِالْمُؤمِنينَ عَلِيِّ بْنِ أَبي طالِبٍ... أَللَّهُمَّ رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْايمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا... فَإِنَّا يا رَبَّنا بِمَنِّكَ وَ لُطْفِكَ أَجَبْنا داعيكَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَ صَدَّقْناهُ وَ صَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ وَ كَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ، فَوَلِّنا ما تَوَلَّيْنا...

خدايا ما تصديق كرديم و اجابت نموديم دعوت كننده ى تو را و پيرو پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شديم درباره ى ولايت مولايمان و مولاى مؤمنان اميرالمؤمنين على بن ابى طالب... خدايا، پروردگارا، ما شنيديم مناديى براى ايمان ندا مى كند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد. ما نيز ايمان آورديم... پروردگارا، ما- به منت و لطف تو- دعوت كننده ات را پاسخ مثبت داديم و پيرو پيامبر صلى اللَّه عليه و آله شديم و او را تصديق كرديم و همچنين مولاى مؤمنان را تصديق كرديم، و به جبت و طاغوت كافر شديم. خدايا ولايتى را كه پذيرفته ايم همراهمان قرار ده.

 

در فرازى ديگر از دعاى روز غدير مى خوانيم

اللَّهُمَّ إِنّي أَسْأَلُكَ... أَنْ تَجْعَلَني في هذَا الْيَوْمِ الَّذي عَقَدْتَ فيهِ لِوَلِيَّكَ الْعَهْدَ في أَعْناقِ خَلْقِكَ وَ أَكْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ، مِنَ الْعارِفينَ بِحُرْمَتِهِ وَ الْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ... اللَّهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عيدَكَ الْأَكْبَرَ وَ سَمَّيْتَهُ فِى السَّماءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِى الْأَرْضِ يَوْمَ الْميثاقِ الْمَأْخُوذِ وَ الْجَمْعِ المَسْؤُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أقْرِرْ بِهِ عُيُونَنا وَ أَجْمِعْ بِهِ شَمْلَنا وَ لاتُضِلَّنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ اجْعَلْنا لِأَنْعُمِكَ مِنَ الشَّاكِرينَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
خدايا از تو مى خواهم مرا در اين روزى كه براى وليت عهدى برگردن خلقت بسته اى و دين را برايشان كامل كرده اى، مرا از عارفان به حرمت آن و اقرار كنندگان به فضيلت آن قرار دهى...
خدايا همانگونه كه آن را عيد بزرگ خود قرار داده اى و در آسمان روز عهد معهود ناميده اى و در زمين روز پيمان گرفته شده و اجتماع سؤال شونده نامگذارى كرده اى، بر محمد و آل محمد درود فرست و چشم ما را بدان روشن فرما و كارهاى ما را به بركت آن منظم فرما و بعد از هدايت ما را گمراه مفرما و ما را نسبت به نعمتهايت از شاكران قرار ده، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان.

 

در فراز ديگرى از دعاى عيد غدير مى خوانيم

الْحَمْدُللَّهِِ الَّذي عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا اليَوْمِ وَ بَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَ كَرَّمَنا بِهِ وَ شَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَ هَدانا بِنُورِهِ... اللَّهُمَّ إِنّي أَسْأَلُكَ... أَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيَوْمِ وَ أنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبيلِكَ لِإِطْفاءِ نُورِكَ.
حمد خدايى را كه فضيلت اين روز را به ما شناسانيد و ما را نسبت به حرمت آن بصيرت داد و به وسيله ى آن به ما كرامت بخشيد و با معرفت آن به ما شرف داد و به نور آن ما را هدايت كرد.
خدايا، از تو مى خواهم لعنت كنى كسانى را كه حق اين روز را انكار كردند و حرمت آن را نپذيرفتند و براى خاموش كردن نور تو راه تو را بستند.

 

در فراز ديگرى از دعاى عيد غدير مى خوانيم

الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذي جَعَلَ كَمالَ دينِهِ وَ تَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلايَةِ أَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِىِّ بْنِ أَبي طالِبٍ عليه السلام.
شكر خدايى را كه كمال دينش و تمام نعمتش را با ولايت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام قرار داد.