سوره البقرة (2): آيه 40

تفسير اثنا عشري، ج‏1، ص: 127

يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ (40)

 

ترجمه:

اى بنى اسرائيل، به ياد آريد نعمتهايى كه به شما عطا كردم، و به عهد من وفا كنيد تا به عهد شما وفا كنم، و تنها از من بر حذر باشيد. (40)

بعد از آن خطاب به اهل كتاب فرمايد كه:

يا بَنِي إِسْرائِيلَ: اى پسران يعقوب، اسرائيل عليه السّلام! اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ: ياد بياوريد نعمتهاى مرا كه به فضل و كرم انعام نمودم بر شما. و مراد به يادآورى تفكر در آن قيام به شكر آن باشد. و چون در آيات قرآنى اعتبار به عموم لفظ است، پس آيه شريفه شامل اهل اسلام مى‏باشد كه ياد بياوريد نعمتهائى كه به شما انعام فرمودم. وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي: و وفا كنيد به عهد و پيمان من كه در شأن پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با شما بسته‏ام كه به او ايمان آريد و پيروى او نمائيد، أُوفِ بِعَهْدِكُمْ: تا وفا نمايم به عهد شما به نيكوئى ثواب، يعنى تا جزاى وفادارى را به احسن وجه رساندم. وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ: و مرا بترسيد در وفاى به عهد و نقض عهد.

تنبيه: از آيه شريفه قاعده كليه استفاده شود به اينكه: آنچه را كه به توسط پيغمبر مرسّل و كتاب منزل از امّت عهد گرفته شده به وفاى آن، هر آينه البته لازم و واجب است وفاى به آن و ملازم باشد وفاى به آن عهود، وفاى حق تعالى را به آنچه وعده فرموده است از عطاى جزيل و ثواب جميل در دنيا و آخرت. و لذا وفاى به عهد يكى از قوائم دين مى‏باشد، چنانچه ابى مالك گويد: به حضرت سجاد عليه السّلام عرض كردم: اخبرنى بجميع شرايع الدّين. فرمود: قول الحقّ و الحكم بالعدل و الوفاء بالعهد «1». يعنى: خبر ده‏ مرا به آنچه جامع است شرايع دين را. فرمود: قبول به حق، و حكم به عدل، و وفاى به عهد است.

و على بن ابراهيم قمى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه شخصى از آن حضرت سؤال نمود كه فدايت شوم، به درستى كه خداوند مى‏فرمايد: «بخوانيد مرا تا اجابت كنم» و ما مى‏خوانيم، پس استجابتى نيست براى ما. فرمود: به جهت آنست كه وفا نمى‏كنيد به عهد خدا، اگر وفا مى‏نموديد شما، هر آينه وفا مى‏فرمود خدا براى شما «2».

تتمه: و از جمله عهد الهى و مصاديق فرمايش سبحانى، ولايت عهد حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است كه حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در غدير خمّ از امّت اخذ فرمود. چنانچه عياشى روايت نموده كه از حضرت صادق عليه السّلام سؤال شد از اين آيه شريفه، فرمود: اوفوا بولاية علىّ فرضا من اللّه أوف لكم بالجنّة «3».

يعنى: وفا كنيد به ولايت على عليه السّلام كه واجب است از جانب خدا تا وفا كنم براى شما به بهشت.

نكته: در آيه شريفه سابقه فرمود: فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ، و در اينجا فرمود:

وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ. اين براى آنست كه در آيه سابق بيان مبادى تقوى بود، لذا مختتم است به رهبت كه مقدمه تقوى مى‏باشد، و در اين آيه چون مقدمات تقوى حاصل شد، امر فرمود به اقدام بر آن و نيز چون خطاب اوّليه شامل عالم و مقلّد است، ايشان را امر به رهبت فرمود كه مبدء سلوك است و خطاب دوم چون خصوص اهل علم بود، آنها را امر به تقوى فرمود كه منتهاى سلوك مى‏باشد.

 

پی نوشت:

(1) بحار الانوار، جلد 75، صفحه 92، حديث اوّل (بنقل از خصال صدوق).

(2) تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 90، حديث سوّم.

(3) همان مدرك، حديث ششم.