سوره القيامة (75): آيات 31 تا 36
تفسير جامع، ج7، ص: 297
فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلَّى (31) وَ لكِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى (32) ثُمَّ ذَهَبَ إِلى أَهْلِهِ يَتَمَطَّى (33) أَوْلى لَكَ فَأَوْلى (34) ثُمَّ أَوْلى لَكَ فَأَوْلى (35)
طبرسى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده فرمود چون بنده در حال سكرات موت باشد اعضاء بدن او هر يك بر ديگرى سلام ميكنند و ميگويند اين مفارقتى است تا روز قيامت.
واى از آنروز براى كسانيكه حق را تصديق نكردند و ايمان نياوردند و نماز بجا نياوردند- سبب نزول آيات فوق آن بود كه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت ميكرد روز غدير خم بسوى بيعت كردن با امير المؤمنين عليه السّلام چون رسانيد بمردم آنچه را مأمور بود از جانب پروردگار در باره آنحضرت و مردم از امر پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم بر گشتند معاويه ملعون تكيه كرده بود بر مغيرة بن شعبه و ابى موسى اشعرى متوجه عشيره خود شد و گفت بخدا قسم من هرگز ايمان و اقرار بولايت على عليه السّلام نخواهم آورد و تصديق نميكنم گفتار محمّد صلّى اللّه عليه و آله را در باره على عليه السّلام خداوند آيات فوق را حكايت از گفتار او نازل نمود و فرمود واى بر او كه امر ما را تكذيب ميكند و از حكم ما بر ميگردد و بسوى اهلش با تكبر و نخوت روى آورد واى بر چنين شخصى كه بعذاب و مرگ سزاوارتر است و عرب كلمه اولى فاولى را بكسى اطلاق ميكند كه به بلا و عذاب نزديك است پس از مرگ هم واى از عذاب برزخ و روز محشر بر او و چون آيات نازل شد معاويه برگشت بخانه و اهل خود تنقيد و مسخره ميكرد پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را آنحضرت بالاى منبر تشريف برد خواست بيزارى بجويد از معاويه خداوند آيه لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ را نازل نمود پيغمبر سكوت اختيار كرد بامر خداوند