شيخ طوسى‏

«ابوجعفر محمد بن حسن طوسى» معروف به «شيخ طوسى» يا «شيخ الطائفه»، در خراسان، در سال 385 ق متولد شد. وى از ستارگان بسيار درخشان جهان اسلام است و در فقه و اصول، حديث، تفسير، كلام و رجال، تاليفات فراوان دارد.

شيخ در سال 408 ق يعنى در 23 سالگى به بغداد مهاجرت كرد و تا پايان عمر در عراق ماند و پس از استادش سيد مرتضى علم الهدى، رياست علمى و فتوايى شيعه به او منتقل شد.

وى مدت پنج سال نزد شيخ مفيد درس خوانده و ساليان دراز از خدمت شاگرد مبرز شيخ مفيد، سيد مرتضى بهره‏ مند شده است. استادش سيد مرتضى در سال 436 ق درگذشت و او دوازده سال بعد از سيد در بغداد ماند، ولى بعد به علت يك سلسله آشوب‏ها كه در نتيجه خانه و كاشانه ‏اش به تاراج رفت، به نجف مهاجرت كرد و حوزه علميه نجف را در آنجا تاسيس نموده و در سال 460 ق در همان‏جا درگذشت. مقبره ايشان در نجف معروف است.

ايشان بيش از 300 شاگرد داشته است، در اين ‏باره حاج شيخ عباس قمى مى ‏گويد:« شاگردان خبره او كه جملگى مجتهد بودند، افزون بر 300 تن و از اهل سنت بى‏ شمار و نامحدود بودند.» از جمله مشاهير تلاميذ شيخ، مى‏ توان از ابوعلى طوسى فرزند وى، ملقّب به مفيد ثانى( 515 ق) و شهرآشوب سروى جد صاحب معالم العلماء و ابوالفتح كراجكى ياد كرد.

وى كتابى در فقه دارد به نام « النهاية» كه در قديم الايام كتاب درسى طلاب بوده است. كتاب ديگر او،«المبسوط» نام دارد كه فقه را وارد مرحله جديدى كرده و در زمان خود مشروح‏ترين كتاب فقهى بوده است.

وى در كتاب ديگر خود به نام « الخلاف» آراى فقهاى اهل سنت و شيعه را بيان كرده است. شيخ طوسى كتاب‏هاى ديگرى نيز در فقه دارد.

وى يكى از چند چهره معروفى است كه در سراسر فقه نام او مى ‏درخشد. قدما تا حدود يك سده پيش، اگر در فقه «شيخ» را به طور مطلق مى‏ گفتند، منظور شيخ طوسى بوده و اگر شيخان مى‏ گفتند مقصود شيخ مفيد و شيخ طوسى بوده است.

بعد از رحلت سيد مرتضى، رهبرى و پرچمدارى شيعه به شيخ طوسى رسيد. در اين هنگام منزل شيخ در محله كرخ بغداد، پناهگاه و مقصد و مقصود مسلمانان بود. جهت درك محضر او علما و دانشمندان بسيارى از سراسر سرزمين اسلامى، قصد بغداد را مى‏ نمودند تا افتخار مجالست و شاگردى او را دريابند و از چشمه خروشان علم الهى كه بر زبان او جارى مى شد، استفاده برند. وى در تمام علوم اسلامى و قرآنى، در فقه، اصول، كلام، رجال، حديث، تفسير و ادبيات، متبحّر داشته و صاحب نظر بود.

رواج انديشه اخبارى‏ گرى و نقل‏ گرايى تا عصر شيخ، حركت پويايى اصول و فقه را كند و به ايستايى كشانده بود. شيخ با درك موقعيت خطير، به مبارزه با اين‏خط كهنه انحرافى پرداخت و كتاب عدّة الأصول را تأليف نمود.

آوازه علم، دانش، ورع، زهد و تقواى شيخ طوسى، همچنان كه از مرزهاى عراق گذشته و به اقصى نقاط دنيا رسيده بود، از ديواره هزار كنگره قصر با عظمت خليفه عباسى نيز گذشت، به طورى كه «القائم بامر الله» خليفه عباسى، با همكارى آل بويه، كرسى تدريس كلام را در مركز خلافت به او داد.

در آن روزگار براى اين كرسى، عظمت و رتبه والايى قائل بودند و آن را به بزرگترين دانشمند كشور واگذار مى‏ كردند و اين نشانه آن است كه در آن زمان بالاتر و والاتر از شيخ طوسى در تمام بغداد و سرزمين ‏هاى اسلامى، كس ديگرى نبود كه شايستگى تدريس را داشته باشد.

تركان سلجوقى در سال 447 ق با استفاده از ضعف آل بويه به بغداد حمله كردند و با اشغال آن، حكومت آل بويه را برانداختند. در اين زمان عبدالملك وزير متعصب طغرل بيك، به محله‏ هاى شيعه‏ نشين حمله كرده، به قتل و غارت آنان پرداختند و به خانه شيخ حمله كردند تا وى را به قتل برسانند، ولى چون او را نيافتند، وسايل منزل و كتاب‏هاى او را آتش زدند و نابود ساختند. بعد از اين حادثه اسفبار كه ضايعات جبران‏ ناپذيرى به جهان علم وارد ساخت، شيخ از بغداد خارج شد و به نجف اشرف رفت.

نجف در آن هنگام ده كوچكى بود كه تعداد كمى از شيعيان مشتاق، در جوار بارگاه اميرالمؤمنين ( ع) زندگى مى ‏كردند. بعد از فروكش كردن خشم و طغيان جاهلان، شيخ در نجف اشرف حوزه علميه‏ اى تاسيس نمود كه بزرگترين حوزه علميه در ميان شيعيان گرديد.

ايشان در شب دوشنبه 22 محرم سال 460 ق به رحمت ايزدى پيوست و در نجف اشرف در خانه خويش به خاك سپرده شد.

تاليفات:
شيخ طوسى مؤلف دو كتاب از كتب اساسى و مرجع چهارگانه شيعه به نام‏هاى« تهذيب الاحكام» و« الاستبصار» است كه هر دو در زمينه روايات و احاديثى مى‏باشد كه جنبه فقهى و حكمى دارند. از ديگر تأليفات اوست:
1- النهاية؛
2- المبسوط؛
3- الخلاف؛
4- عدة الأصول؛
5- الرجال؛
6- الفهرست؛
7- تمهيد الأصول؛
8- التبيان‏