عمر بن خطاب

(در سال 23 كشته شد) حافظ ابن المغازلى در «المناقب» بدو طريق از عمران بن مسلم از سويد بن ابى صالح از پدرش از ابى هريره از عمر بن خطاب (رض) با ذكر سند روايت نموده كه گفت: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هر كه من مولاى اويم على عليه السّلام مولاى او است. و اين روايت را سمعانى در «فضايل الصحابه» باسناد خود از ابى هريره از او ذكر نموده و محب الدين طبرى در جلد 2 «الرياض النضره» ص 161 نقل از مناقب احمد و ابن سمّان بطريق آندو و از او آورده (زيادتى چاپ دوم) و در ص 244 بآن اشاره نموده و در «ذخاير العقبى» ص 67 نقل از مناقب احمد و از شعبه باسناد آندو از او روايت شده و حافظ محمّد خواجه پارسا در كتاب «فصل الخطاب» آنرا ذكر نموده و خطيب خوارزمى در مقتلش و ابن كثير شامى در جلد 7 «البداية و النهايه» ص 349 و شمس الدين جزرى در «اسنى المطالب» او را از جمله راويان حديث غدير از صحابه بشمار آورده‏اند.
و در «مودّة القربى» تأليف شهاب الدين همدانى. از عمر بن خطاب مذكور است كه گفت: رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله- على عليه السّلام را بطور نمايان منصوب داشت و فرمود:
هر كس كه من مولاى اويم على عليه السّلام مولاى او است. بار خدايا دوست بدار آنكه را كه او را دوست دارد و دشمن دار آنكه را كه او را دشمن دارد و خوار گردان آنكه را كه او را خوار گرداند و يارى فرما آنكه را كه او را يارى نمايد. بار خدايا تو گواه منى بر ايشان. عمر بن خطاب برسول خدا صلّى اللّه عليه و آله عرض كرد: يا رسول اللّه در حاليكه شما اين سخن مى‏فرمودى جوان زيبا و خشبوئى پهلوى من بود و به من گفت:
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بطور تحقيق رشته‏اى را بست و استوار ساخت كه جز منافق (دو رو) آنرا نميگشايد، پس رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله دست مرا گرفت و فرمود: اى عمر، اين جوان كه پهلوى خود يافتى و اين سخن را از او شنيدى از جنس آدميان نبود. بلكه او جبرئيل بود كه خواست گفتار مرا- درباره على عليه السّلام- بر شما استوار و مؤكد نمايد و اين داستان را قندوزى حنفى در «ينابيع» ص 249 از عمر روايت نموده و ابن كثير در جلد 5 ص 213 از جزء اول از «كتاب غدير» تأليف ابن جرير روايت نموده كه در آنجا از قول محمود-در نسخه‏هاى كتاب چنين مذكور است و صحيح آن: محمد است- ابن عوف طائى و او از عبد اللّه بن موسى و او بطور اخبار از اسماعيل بن كشيط -چنين مذكور است و درست آن: نشيط است( زيادتى چاپ دوم)- از جميل بن عماره -چنين مذكور شده و در تاريخ بخارى چنانكه درس 64 خواهد آمد عامر مذكور است( زيادتى چاپ دوم- از سالم بن عبد اللّه بن عمر (ابن جرير گويد: گمان دارم كه گفت: از عمر، و اين جمله در كتاب من نيست).
روايت نموده كه گفت: شنيدم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در حاليكه دست على عليه السّلام را گرفته بود فرمود: هر كس من مولاى اويم پس اين على عليه السّلام مولاى او است.
بار خدايا دوست دار آنكه را كه او را دوست دارد و دشمن دار آنكه را كه او را دشمن دارد.