کتاب شناسی الجديد في تفسير القرآن المجيد
اثر شيخ محمد سبزوارى نجفى( 1318- 1409 ق) و به زبان عربى است.
معرفى تفسير و روش آن
سبك اين تفسير، تحليلى و توضيحى است و تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بر دارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهلبيت( ع) و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است.
روش مفسر، توضيح جمله ها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت؛ مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد؛( مثلا ر. ك:« أميون»، ذيل آيه 78 بقره، ج 1، ص 98). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند.
روش كلى ايشان در ابتداى سوره ها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره، به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مى پردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سورهاى واقع شده به همراه تعداد آيات، از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مى دهد. در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد. وى اسماء سور را امرى تعبدى مى داند.
روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سوره ها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مىكند( مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم، در ج 1، ص 13). مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هريك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مىنمايد( مانند ج 1، ص 109، ذيل آيه 90 سوره بقره).
نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مى شود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مى پردازد، مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر.
در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مىنمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مىپردازد. در اين بخش، شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مى باشد. ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهلبيت( ع) دنبال مى كنند( مانند ج 1، ص 81، ذيل آيه 58 بقره و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1، ص 62).
مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده؛ بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكرده اند و تلاش نموده اند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند؛ البته بهگونهاى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيهاى، لازم به ذكر ديده باشند، بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كرده اند.
شأن نزول، از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى به آن مى پردازند( مانند ج 1، ص 116، ذيل آيه 97 سوره بقره).
در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مى پردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مى دهد( مانند ج 1، ص 116، ذيل آيه 97 بقره).
مفسر به ندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مى نمايد كه در آن، مطلبى را كه به طور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمىشود، توضيح مى دهند( مانند ج 1، ص 67، ذيل آيه 37 سوره بقره).
تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشاره به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است؛ بر اين اساس و به طور موردى، مطالبى را مطرح مى كنند( مانند ج 1، ص 20، ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»).
مشرب مؤلف، در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مىباشد. وى برخى از ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مى نمايد؛ از جمله طهارت ذاتى اهل كتاب و جواز نكاح آنان را با استفاده از آيه 5 سوره مائده و روايات اهلبيت( ع) برداشت مى نمايد( ج 2، ص 422 و 425).
ايشان در بحثهاى اعتقادى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اين چنين، بيان مىدارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى دارند( مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، در ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1، ص 186). استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد و وجوب تحصيل علم در آنها، از مباحث مطرحشده در اين آيات است.
مفسر، تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مىدهد و با اجمال، ملايمت و صراحت آن را بيان مى دارد؛ براى نمونه در ذيل آيه 253 سوره بقره، در ج 1، ص 319، آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياى الهى( ع) اثبات مىكند، فضل اهلبيت( ع) را نيز بر انبياى ديگر با استفاده از روايات مطرح مى نمايد.
ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب)، در ج 5، ص 436 به صراحت بيان مى دارد كه اين آيه در حق ائمه اهلبيت( ع)، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين دال بر اين مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف، در ذيل آيه 9 سوره حجر، در ج 4، ص 172 مىفرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است.
ايشان در مورد «بسم الله الرحمن الرحيم»در ابتداى سوره حمد، ج 1، ص 12 مى فرمايد: بسمله جزء هر سوره، بلكه آيهاى از هر سوره مى باشد. وى اين قول را مورد قبول تمام شيعيان مى داند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آن هستند.
مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمى توان از آن دست برداشت؛ بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره، ج 1، ص 52 مى فرمايد: ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه در آينده خلق مى شود؛ مگر اينكه گفته شود ماضى، كنايه از وقوع حتمى است.
منابع تفسير
يكى از نقص هاى تفسير« الجديد»، عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مى باشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مى كند. با اين وصف، به طور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است. ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى و مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است.
از ميان تفاسير شيعه، در روايات، از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه، مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لايحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، إكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الأعمال و عيون الأخبار، نقل روايت مىنمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مى كند و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مى كند.
فهرستى به ترتيب دسته آيات مطرح شده، در انتهاى اغلب مجلدات كتاب موجود مى باشد كه راهنماى خوانندگان تفسير خواهد بود.
در پاورقى هاى مختصر كتاب، به تكميل احاديث، نقد يا تكميل مطالب، ذكر برخى موارد شأن نزول و بعضى تنبيه ها، پرداخته شده است.
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب.
2. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، ج 2، ص 1186، به كوشش بهاءالدين خرمشاهى.
3. المفسرون حياتهم و منهجهم، سيد محمدعلى ايازى، ص 414.