کتاب شناسی تفسير جامع

اثر سيد محمد ابراهيم بروجردى

انگيزه مؤلف از نوشتن تفسير جامع
تفسير جامع اثر سيد محمد ابراهيم بروجردى فرزند سيد محمد حسين و از اعيان تفسيرى قرن چهاردهم هجرى ساكن تهران مى ‏باشد.

ايشان در مقدمه خود بر تفسير انگيزه خود را چنين مى‏ نويسند:« دير زمانى بود شوق و آرزو داشتم كه اي كاش پروردگار جهانيان، اين بنده ضعيف را به لطف و كرم خود مفتخر مى‏ فرمود و عنايت سبحانى و توفيق رحمانى شامل حالم مي شد تا تفسيرى فارسى با بيانى سهل و ساده از فرموده ‏هاى ائمه اطهار و اولياى بزرگوار مي نوشتم تا شيعيان فارسى زبان و تابعان آن محمد صلّى اللّه عليه و آله از آن بهره ‏مند شوند و ذخيره ‏اى براى روز معاد بشود، ليكن ابتلاآت روزگار و آلام روحى و جسمى موجب تأخير مى‏ شد تا بر سبيل اتفاق به منزل يكى از دوستان متدين گذارم افتاد و صحبتى از تفسير قرآن و ودايع پيغمبر اكرم و اهميت آن دو ثقل بزرگ شد، مرا تحريص و ترغيب نمودند، در همان مجلس توفيق حضرت كبريايى و توجه نظر حضرت ولى عصر حجة ابن الحسن عسكرى روحى و ارواح العالمين له الفداء كه روز مولود مسعودش بود قرينم شد و به نام نامى آن امام همام از همان روز شروع به كار نمودم و آرزوهاى گذشته را به مرحله عمل درآوردم.»

ديدگاه مفسر نسبت به تفاسير موجود 
البته اين انگيزه مبتنى بر ديدگاه مفسر نسبت به تفاسير نوشته شده مى ‏باشد،

ايشان در همان مقدمه مى ‏نويسند:« كتابهاى زيادى به نام تفسير به زبان عربى و فارسى از طرف خاصه و عامه نگاشته شده، ليكن در حقيقت بيشتر آنها را نمى ‏توان تفسير ناميد. زيرا اكثر آنها تفسير به رأى بوده و تفسير به رأى حرام است چنانچه بعد از اين شرح داده خواهد شد، در قرآن كريم خداوند عظيم فرموده, تأويل قرآن را نمى‏ داند كسى غير از خدا و راسخون در علم كه ائمه اطهار عليهم السلام مى ‏باشند و تفسير منحصرا بيان ائمه و روايات رسيده از آنهاست و اين گونه تفسير معدود و آنهم بيش از چند تفسير نيست و در بعضى از آنها هم به ذكر ادبيات و اعراب قرآن پرداخته و از معانى صرف نظر شده و در اطراف قشر دور زده و از لب قرآن دور گشته ‏اند.»

معرفى تفسير و روش آن
اين تفسير به زبان فارسى و در هفت جلد، عهده‏دار تفسير تمامى قرآن به روش ترتيبى مى‏ باشد. از تفاسير روايى معاصر كه از زاويه حديث به تفسير نگريسته محسوب مى ‏گردد، همواره معانى آيات را با جستجو در روايات دنبال كرده است، از اين روى، نقش و روش اين تفسير، گردآورى روايات اهل بيت عصمت ( ع) و گزينش آن بوده است.

بنابراين هر جا موضوع و سخنى مربوط به آيه و سوره ‏اى از قرآن بوده به روايات استشهاد كرده است.

ايشان در مقدمه مى ‏نويسند:« ما به خواست خداوند آنچه را اهل نزول و خاندان وحى و تنزيل بيان و تفسير فرموده‏ اند، عينا نقل به معنى نمائيم و به زبان فارسى بيان كنيم و از هر گونه اظهار نظر (چون به نص روايات متواتره حرام است) خوددارى مى ‏نماييم».

در مقدمه كوتاه خود بر جلد دوم تفسير پس از ذكر روش خود با استناد به آيات و روايات سعى مى ‏نمايد كه اظهار نظر در تفسير آيات را حرام و كفر بنماياند و براى اجتناب از اين حرام مى ‏نويسد:

«از اين جهت ما در اين تفسير از نقل آراء فاسده مردمان و بيانات فلاسفه و عرفاء و از سخنان ابو حنيفه و قتاده و عضدى مسلكان دورى جسته و صرف نظر نموديم و هرگز بيان نخواهيم كرد، چه اين عمل تجاوز كردن از امر و دستور خداوند و ائمه باشد.»

تفسير يا ترجمه كتب روايى؟
از سوى ديگر تفسير جامع در حقيقت گردآورى شده روايات تفسير منسوب به امام حسن عسكرى ( ع) به تفسير عياشى و تفسير منسوب به على بن ابراهيم قمى است، نه جامع معانى و روش هاى تفسيرى، به همين دليل، تفسير جامع را بايد نوعى ترجمه اين چند كتاب روايى دانست، زيرا مؤلف در اين تفسير جز ترجمه و نقل روايات و ديدگاه ها، در نقد و بررسى و تحليل كلمات، سخنى و توضيحى از خود نياورده است.

منابع تفسير
ايشان در مقدمه دوازدهم خود، كتابهايى را كه از آنها روايات را نقل مى‏نمايد به شرح ذيل مى‏ نويسد:« اول كتاب كافى شيخ كلينى، دوم فقيه و توحيد و اعتقادات و علل و ساير كتب ابن بابويه شيخ صدوق، سوم كتاب بصائر الدرجات محمد بن حسن صفار و سعد بن عبد الله قمى و تفسير عياشى، فرات بن ابراهيم، مناقب ابن شهرآشوب، كامل الزياره ابن قولويه و كتاب تفسير آيات ولايت اهل بيت( ع) محمد بن عباس ماهيار معروف بابن حجام است كه از كتب متقنه اخبار مى ‏باشد.

ديگر اصل سليم بن قيس هلالى، كتاب تهذيب و استبصار شيخ طوسى، كتاب خصال و اكمال الدين و محاسن شيخ برقى و تفسير مجمع البيان طبرسى و تفسير برهان سيد هاشم بحرانى و اختصاص شيخ مفيد.»

در دنباله مطلب مى‏ نويسند:« بايد دانست آنچه علماى شيعه تفسير نوشته‏اند در بيشتر آيات از تفسير شيخ ثقه ابى الحسن على بن ابراهيم بن هاشم قمى نقل نموده‏ اند،

زيرا تفسيرى است كه در زمان غيبت صغرى جمع آورى شده و آن بزرگوار استاد كلينى است. چنانكه قبلا بيان نموديم تفسير قرآن بايد فقط از ناحيه مقدسه ائمه طاهرين باشد و ما هم از گفتار ايشان ابدا تجاوز ننموده ‏ايم، چه آن بزرگوار ثقه و در زمان غيبت صغرى مى ‏زيسته و مسلما بذيل عنايت ولى عصر« عج» دسترسى داشته و تجاوز نكرده و به اندازه ‏اى تسليم مقام مقدس ائمه( ع) بوده كه اگر در آياتى از ائمه معصومين روايتى به نظرش نرسيده و يا به آن دسترسى نداشته، اصولا در تفسيرش بحثى از آن آيات ننموده و سرتاسر آن تفسير كلمه يا جمله ‏اى از خود او ديده نشده و تمام آن رواياتى است كه نقل نموده است،

لذا اينجانب تفسير ايشان را عينا ترجمه نموده ‏ام، كه در حقيقت احاديثى است كه آن مرحوم به سند خود از ائمه ( ع) نقل مى‏ نمايد و آياتى را كه ايشان تفسير ننموده ‏اند، ما تمام آنها را با رواياتى كه در بيان و تفسير هر يك وارد شده بيان خواهيم نمود و همچنين روايات و احاديثى كه آن مرحوم در دسترس نداشته يا به نظرش نرسيده بوده، در آن آياتى كه ذكر نموده، نيز بيان مى ‏نمائيم، در ذيل ترجمه تفسير آن مرحوم با فاصله خطى. علاوه، ترجمه قرآن را نيز به طور خلاصه در مقابل هر صفحه به ترتيب و نظمى كه بستگى به آيات دارد، بيان خواهيم نمود.»

با توجه به بيان ايشان تفسير جامع ترجمه تفسير قمى مى‏ باشد كه با منابع روايى ديگر( كه از مؤلف ذكر شد) آن را تكميل نموده و با ضميمه كردن ترجمه آيات و برخى اطلاعات مختصر، نام آن را تفسير جامع نهاده و منظور، جامع تفسير قمى و روايات كتب روايى شيعه، مى ‏باشد.

مقدمات دوازده‏ گانه تفسير جامع
مفسر محترم قبل از ترجمه تفسير قمى و در واقع آغاز تفسير، مقدماتى را در دوازده بخش ارائه داده كه به ذكر عنوان آنها( براى آشنايى با تفسير و روش و محتويات آن) اكتفا مى ‏كنيم.

مقدمه اول: فرق بين تفسير و تأويل و ترجمه.
دوم: حرام بودن تفسير به رأى و اظهار نظر نمودن در قرآن
سوم: علم و دانش قرآن منحصرا نزد ائمه( ع) مى‏ باشد و ديگران را خداوند از اين دانش بهره‏ اى نداده.
چهارم: در قرآن بيان هر چيزى است و از براى قرآن ظاهر و باطن هايى متعدد مى ‏باشد.
پنجم: كيفيت و زمان جمع قرآن و بيان عدم تحريف قرآن و مراد از تحريف، بيان جمع اول، جمع دوم و جمع سوم قرآن.
مقدمه ششم: فضيلت قرآن و ثواب تلاوت آن.
هفتم: نامها و اسامى قرآن و چگونگى نزول آن.
هشتم: آداب تلاوت و صحيح‏ترين قرائت و ثواب قرائت قرآن
نهم: بيان آنكه تمام قرآن در شأن ائمه و دشمنان ايشان وارد شده است.
دهم: احاديثى كه مخالف قرآن است از ائمه( ع) نمى ‏باشد.
يازدهم: معناى سوره و آيات و خواص قرآن به طور اختصار
دوازدهم: كتابهائي كه از آنها روايت مى ‏كنيم.
پس از بيان مقدمات دوازده‏ گانه به ترجمه مقدمات تفسير قمى مى ‏پردازد.

ديدگاه مفسر در عدم تحريف قرآن 
ايشان معتقدند علمائى كه قائل به تحريف قرآن شده و نيز علمائى كه به طور كلى تحريف را رد مى ‏كنند هر دو به افراط و تفريط رفته ‏اند، بنابراين هم روايات تحريف را مى ‏پذيرد و هم رواياتى كه قائلند قرآن موجود همان قرآنى است كه بر پيامبر( ص) نازل شده است و هيچ كم و كاستى و زيادى در آن راه نيافته است.

منتهى مى ‏فرمايد:« آنچه از قرآن به وسيله منافقين ساقط شده از قبيل تفسير و بيان و تأويل و شأن نزول بوده و از اجزاء و متن قرآن نبوده، پس تبديل و تحريف آن از لحاظ معنى مى ‏باشد، يعنى قرآن را در تفسير و تأويل تحريف و تغيير دادند و آيات را بر خلاف تنزيل و معنى و فرموده ائمه( ع) حمل كرده‏ اند و بيان آنان كه مى ‏فرمودند« كذا نزلت» يعنى اين آيه اينطور نازل شده، مراد تنزيل و شأن آن است، نه آنكه با زيادتى نازل شده، پس اخبار تحريف تماما نظر به تأويل و شأن نزول دارند و ميان آنها و ظاهر آيه شريفه و اخبار ديگر مباينتى وجود ندارد،

زيرا آيه و اخبار مى ‏گويد، از لفظ قرآن چيزى ساقط نشده و اخبار تحريف مى‏ گويد، شأن نزول قرآن را ساقط نمودند، پس هيچكدام مخالف با يكديگر نمى ‏باشند. و ما از خود اخبار اين معناى تحريف و جمع اخبار را گرفته و اخذ نموده ‏ايم، نه از رأى خود و شاهد بر اين جمع دلائلى چند است.» كه در دنباله مبحث، دلائل اين جمع را بيان مى ‏كند. (ج 1 ص 24)

روش كلى مفسر در تفسير
پيش از اين گذشت كه روش اصلى مفسر در اين تفسير، روش روايى و مأثور است، كه با ذكر روايات اهل بيت « عليه السلام» به تفسير آيات و فرازهاى آنها مى ‏پردازد. امّا از نظر ترتيب و ورود و خروج در مباحث، شيوه ايشان بدين گونه است كه: ابتداى سوره ‏ها با ذكر نام سوره و احيانا، اشاره به وجه تسميه آن وارد بحث شده، اطلاعاتى راجع به مكى، مدنى بودن، ترتيب نزول، عدد آيات ( به شمارش كوفيين و غير آنها)، تعداد كلمات و حروف، ارائه مى ‏دهند، پس از آن به بيان فضيلت سوره و خواص آن مى ‏پردازد.

سپس دسته آيات مورد نظر را مطرح و ترجمه آن را بازگو مى ‏كند. اين بخش قسمت بالاى صفحه را تشكيل مى ‏دهد، در قسمت دوم صفحه به تفسير آيات با كمك روايات مى ‏پردازد و با ذكر منبع روايات و قائل آن ترجمه آن را بدون متن عربى مى ‏آورد، قسمت سوم صفحه، ترجمه تفسير قمى است كه به تناسب دسته آيات، بيان مى‏ گردد.

مفسر به تناسب برخى آيات، از مباحث موضوعى در حد لزوم، غفلت نورزيده و به بيان آن مى‏ پردازد، مانند بحثى در حقيقت سحر و اقسام آن، عمل مرتاضان، سحر ساحران فرعونى و... كه در ذيل آيه 102 سوره بقره ج 1 ص 231، مطرح كرده ‏اند.

در توضيح قصص قرآنى نيز، تابع روايات بوده و نظر شيعه را پيروى مى ‏نمايد، بر اين اساس وارد جزئياتى مى شود كه روايات اهل بيت « عليهم السلام» مطرح كردند، مانند چگونگى ولادت يحيى و مريم( س) و حضرت عيسى( ع) در ج 1 ص 420 ذيل آيه 35 به بعد سوره بقره، كه تا ص 439 به آن مى ‏پردازد.

مفسر مباحث فقهى را نيز با تفصيل بيان مى‏ دارد، و احكام فقهى را با ديدگاه فقهاى شيعه از طريق روايات متعرض مى ‏شود، مانند بحث خمس و احكام مختلف آن ذيل آيه 42 سوره انفال « و اعلموا انما غنمتم...» كه حدود ده صفحه در جلد 3 ص 54 به آن اختصاص مى‏ دهد.

و نيز مطرح كردن احكام وضو و غسل و تيمم و جنابت ذيل آيه 6 سوره مائده در ج 2 ص 174 تا ص 188.

با توجه به روايى بودن تفسير بطور طبيعى، مباحث مربوط به ولايت ائمه« عليهم السلام»، به خصوص ولايت حضرت امير المؤمنين على « عليه السلام» به طور مفصل بيان شده است، مانند نزول آيه اكمال دين( 3 مائده) در ج 2 ص 157 تا 163 و بحث غدير خم.

و نيز با توجه به روايى بودن تفسير، تفاوتى اساسى بين تفسير، تأويل، بيان مصداق و موارد تطبيق، ديده نمى ‏شود و روايات همه با هم و با يك نظر، مطرح مى ‏شوند، مانند تفسير عروة الوثقى در آيه 258 سوره بقره ج 1 ص 371، به امير المؤمنين عليه السلام و ائمه( ع)، كه در واقع اين بزرگواران، از مصاديق عروة الوثقى مى ‏باشند.

در مواردى نيز كه امام معصوم« عليه السلام» به آيه توسل جسته استدلال مى‏نمايد يا به آيه استشهاد مى ‏فرمايد، با ديده تفسير و شرح و توضيح آيه به آن نگريسته مى ‏شود و از بقيه موارد تفكيك نشده است، مانند نقل روايت امام جواد عليه السلام ذيل آيه 38 سوره مائده در جلد دوم صفحه 207 به بعد.

نسخه‏ شناسى
تفسير جامع به زبان فارسى در هفت جلد چاپ و منتشر شده است، چاپ نخست آن توسط كتابخانه صدر تهران ميان سالهاى 1334 تا 1340 شمسى انجام گرفته است، هر جلد آن حدود 550 صفحه وزيرى و مجموعا حدود 4000 صفحه مى‏باشد. فراغت مفسر از تأليف آن به تاريخ 5 / 10 / 1340 ش و 17 رجب 1381 قمرى مى ‏باشد.

نسخه حاضر، چاپ سوم كتاب مى ‏باشد كه در سال 1366 ش توسط همان ناشر انجام گرفته است. در پايان جلد اول، گواهى اجتهاد مؤلف محترم كه توسط آيت ا... سيد ضياء الدين اراكى « ره» صادر شده، درج گرديده است در ابتداى آن نيز مقدمات دوازده‏گانه مؤلف و مقدمات تفسير قمى آورده شده است.

انتهاى هر جلد فهرست مفصلى از موضوعات مطرح شده بر اساس ترتيب آيات موجود مى‏ باشد.

 

منابع: 

1- مقدمات تفسير جامع جلد 1 و ساير مجلدات آن
2- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى ج 1 ص 689 بهاء الدين خرمشاهى
3- طبقات مفسران شيعه ج 4 صفحه 395 دكتر عقيقى بخشايشى