ايمان

166 - مولاى من ، چه كسى مغبون و زيان كرده است ؟
قال عليه السلام المغبون من فسد دينه . (181)
مغبون (واقعى ) كسى است كه دينش تباه و فاسد شده باشد. (زيرا كسى كه مالش فاسد شود، هر چند مغبون است ، ولى ضرر مالى قابل جبران است و جبران هم كه نشود به جايى بر نمى خورد ولى مغبون دين قابل جبران نخواهد بود.)
167 - عرض كردم آيا ايمان فقط به گفتار است يا گفتار و كردار با هم ؟
الايمان قول و عمل ام قول بلا عمل ؟
فقال عليه السلام : الايمان تصديق بالجنان و قول باللسان و عمل بالاركان و هو عمل كله . (182)
امام عليه السلام فرمودند: ايمان (عبارتست از) اعتقاد قلبى (به مبدا و معاد و انبياء) و گفتار با زبان (شهادتين ) و كردار و عمل با اعضاء و جوارح و تمام اين ها مراحل عمل است . (پس ايمان كردار است و نه گفتار تنها.)
168 - عرض كردم : آيا كسانى كه خود را مومن مى دانند ولى در عمل سست هستند و يا در آرزوى ايمان هستند كه اى كاش ما هم مقدس بوديم آيا مومن هستند؟ و آيا با اين ادعا ايمان و قداست محقق مى شود؟
فقال عليه السلام : الايمان و العمل اخوان توءمان و رفيقان لا يفترقان لا يقبل الله احدهما الا بصاحبه . (183)
فرمودند: ايمان و عمل مانند دو برادر دو قلو و دو رفيق جدا ناشدنى اند كه خداوند هيچكدام را بدون ديگرى نمى پذيرد.
و به قول امام صادق عليه السلام : ليس الايمان بالتحلى و لا بالتمنى ، ولكن الايمان ما خلص فى القلوب و صدقته الاعمال . (184)
ايمان نه به جلوه هاى ظاهرى و رنگ عوض كردن است و نه به آرزو كردن بلكه ايمان چيزى است كه در دلها خالص گردد و دلها باور كند و كردار آدمى آنرا تصديق نمايد. (اعتقاد و عمل ).

پاورقی

181- غرر.
182- مستدرك ، ج 2، ص 271.
183- غرر.
184- تحف العقول ، ص 272.