مجالس بدنام

132 - پرسيدم : مولاى من ، آيا انسان مجاز است به هر مجلسى و هر مكانى هر چند مضر و بدنام باشد، برود و با هر كس مجالست نمايد؟
فقال عليه السلام : ... و اياك مواضع التهمه و المجلس المظنون به السوء فان قرين السوء يغير جليسه . (137)
فرمودند: (هرگز) از مراكز بدنام پرهيز كن ، از مجالسى كه مورد سوء ظن و بدنامى است دورى نما و بدان كه رفيق بد (كه در اين گونه جلسات عيش و نوش حضور دارند) دوست خود را فريب مى دهد و ميل او را به كارهاى ناپسند تحريك مى كند و سرانجام آلوده اش مى سازد.
و رسول خدا صلى الله عليه و آله نيز فرموده اند: اولى الناس بالتهمه من جالس اهل التهمه . (138)
شايسته ترين مردم براى بدنامى و ننگ اجتماعى كسانى هستند كه با بدنامان رفيق مى شوند و با آنان مجالست مى نمايند.
133 - پرسيدم : يعنى مى فرماييد از آدمهاى بدنام و نادرست هم دورى كنيم ؟
فقال عليه السلام : واحذر مصاحبه من يفيل و ينكر عمله فان الصاحب معتبر بصاحبه . (139)
فرمودند: (بله ، بيشترين ضربه را به انسان همين دوستان ناسالم مى زنند) از رفاقت با كسانى كه افكارشان خطا، و اعمالشان ناپسند است برحذر باش ‍ زيرا، آدمى رويه و روش رفيقش خو مى گيرد و به افكار و اعمال وى معتاد مى شود.
134 - عرض كردم : چه كنيم كه در دام آدمهاى شرور و پست نيفتيم ؟
فقال عليه السلام : من اتخذ اخا من غير اختيار الجاه الاضطرار الى مرافقه الاشرار . (140)
فرمودند: (نسنجيده و ناشناخته با كسى دوست نشويد زيرا:) كسى كه نسنجيده ، با ديگران پيمان دوستى مى بندند، ناچار به رفاقت اشرار و افراد فاسد تن دردهد.
135 - عرض كردم : چگونه مى توان رفيقى شايسته و هميشگى پيدا كرد؟
فقال عليه السلام : من اتخذ اخا بعد حسن الاختيار دامت صحبته و تاكدت مودته . (141)
فرمودند: كسى كه پس از آزمايش صحيح كسى را به دوستى برگزيند رفاقتش پايدار و مودتش استوار خواهد ماند.
136 - عرض كردم : براى تكميل سوالها و پاسخ ‌هاى قبل مطلب جامعى بفرماييد.
فقال عليه السلام : قل الحق على كل حال و وادا المتقين واهجر الفاسقين و جانب المنافقين و لا تصاحب الخائنين . (142)
فرمودند: در هر حال به حق سخن بگوى ، پرهيزكاران را دوست بدار گناهكاران را ترك گوى ، با منافقين مياميز و با خيانتكاران رفاقت مكن .
137 - دريغمان شد در اين رابطه سخن امام باقر عليه السلام را كه از لقمان حكيم نقل مى كنند بيان نكنيم .
حضرت فرمودند: كان فيما وعظ به لقمان ابنه ان قال : يا بنى من يشارك الفاجر يتعلم من طرقه ، من يحب المراء يشتم ، من يدخل مداخل السوء يتهم و من يقارن قرين السوء لا يسلم ، و من لا يملك لسانه يندم . (143)
از اندرزهاى لقمان حكيم به فرزندش اين بود كه : فرزند عزيزم ، كسى كه با گناهكار شريك شود راه ناپاكى را از وى ياد مى گيرد، كسى كه مجادله را دوست داشته باشد مورد فحش و دشنام واقع مى شود، كسى كه در جايگاه هاى بدنام قدم بگذارد متهم خواهد شد، كسى كه با رفيق بد همگام گردد از فساد اخلاقى سالم نمى ماند، كسى كه مالك زبان خود نباشد سرانجام پشيمان خواهد شد.
138 - پرسيدم : شما سعادت را در چه مى بينيد؟
فقال عليه السلام : من كمال السعاده السعى فى اصلاح الجمهور . (144)
فرمودند: از كمال سعادت اين است كه آدمى در راه اصلاح جامعه سعى و تلاش نمايد.

پاورقی

137- وسائل ج 3، ص 206؛ نهج البلاغه .
138- مستدرك ، 65.
139- نهج البلاغه ، نامه 69.
140- غررالحكم .
141- غررالحكم .
142- مستدرك ، ج 2، ص 362.
143- بحار، 322.
144- غررالحكم .