آيا جريان غديربه دستور خداوند انجام گرفته است و اين مدعى باكدام آيه اثبات مى گردد ؟

پـيـامـبـران الـهى كه در طول تاريخ براى هدايت بشر آمده اند, همواره به دستور وحى جانشينان خـويـش را به مردم معرفى نموده اند, و پيامبر گرامى اسلام نيز به دستوروحى به اين سنت الهى عـمل نمود و در مناسبت هاى مختلف به مسئله وصايت و جانشينى خويش و چه بسا به الهى بودن آن نيز اشاره نموده است . آنگاه كه قبايل عرب به محضر پيامبر مشرف شدند و اظهار داشتند كه در صورتى كه جانشينى امت را به مردان قبيله ما بسپارى , به آيين تو ايمان مى آوريم و ندايت را لبيك خـواهـيـم گفت ,پيامبر(ص ) در پاسخ مى فرمودند : اين امرى است كه به دست خداى من است . پيامبر اسلام (ص ) منتظر وحى الهى بود تا جانشين خويش را رسما و علنا به مردم بشناساند , از ايـن رو, در پـايـان مـراسـم حج آخرين سال عمر مبارك پيامبر (ص ) كه به حجه الوداع معروف و مـشـهـور اسـت , انـبوه جمعيت كاروانى را كه به شوق همسفر شدن با رسول خدا(ص ) و آموختن مناسك و احكام حج همراه آن حضرت بودند, در محلى به نام غدير خم به دستور پيك وحى متوقف نـمـود و دسـتـور داد كـه هـمـه از حركت باز ايستندتا بازماندگان فرا رسند . كاروانيان از توقف ناگهانى پيامبر اكرم (ص ) در اين منطقه بى آب و داراى آفتاب بسيار سوزنده در شگفت ماندند , و بـا خـود مى گفتندحتما فرمان بزرگى از جانب خداوند رسيده است كه به پيامبر(ص ) ماموريت داده اسـت كـه در ايـن وضـع نـامـسـاعـد هـمـه را از حـركت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ كند. فرمان خداوند طى اين آيه به رسول گرامى اسلام نازل شد كه ( يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته , (67/مائده) اى پيامبر آنچه را كه ازپروردگارت بر تو فرود آمده است , بـه مـردم بـرسان و اگر ابلاغ نكنى رسالت خدا رابه جا نياورده اى و خداوند تو را از گزند مردم حـفـظ مـى كـنـد ) .مـحـدثـان شيعه و به نقل علامه امينى سى تن از بزرگان اهل سنت , مانند ابـونـعـيم اصفهانى , ابواسحق حموينى , جلال الدين سيوطى معتقدند كه آيه شريفه فوق در غدير خم نازل شده است و طى آن به پيامبر(ص ) ماموريت داده كه حضرت على (ع ) را به عنوان مولاى مـومنان معرفى كند . اراده حكيمانه خداوند بر اين تعلق گرفت كه پايدارى نهضت را با نصب حـضـرت عـلـى (ع )تـعـيـيـن كـنـد و رسالت جهانى اسلام را با تعيين رهبر و راهنما و جانشين پـيـامـبـرتـكـمـيـل سازد.پيامبر گرامى اسلام (ص ) براى اصحاب بزرگوار خويش در غدير خم خطبه اى ايرادفرمودند كه پس از حمد و ستايش و ثناى خداوند سبحان , خطاب به مردم فرمودند :هان اى مردم نزديك است كه من دعوت حق را لبيك گفته و از ميان شما بروم , آنگاه فرمود من دو چيز گرانبها را به وديعت مى گذارم چگونه با آنها معامله مى كنيد ؟شخصى در ميان جمعيت بـرخـاسـت , عـرض كرد : يا رسول اللّه (ص ) مقصود از اين دو چيزگرانبها چيست ؟ پيامبر (ص ) فـرمـود : ثـقـل اكبر كتاب خداست كه يك طرف آن در دست خدا و طرف ديگرش در دست شما است , به كتاب خدا چنگ بزنيد تا گمراه نشويد و ثقل اصغر كه عترت و اهل بيت من است . خدا به من خبر داده كه دو يادگار من تا روزرستاخيز از هم جدا نمى شوند . هان اى مردم بر كتاب خدا و عـتـرت مـن تـمسك بجوئيد واز آن دو عقب نمانيد تا نابود نشويد.در اين موقع رسول اكرم (ص ) دست حضرت على (ع ) را بالا گرفت و فرمود : اى مردم سزاوارترين مومنان از خود آنان كيست ؟ ياران پيامبر اكرم (ص ) پاسخ دادند: خدا وپيامبرش بهتر مى دانند, پيامبر فرمود: خدا مولاى من و من مولاى مومنان هستم و برآنها از خودشان اولى و سزاوارترم . هاى اى مردم هركس من مولاى او هستم على هم مولاو رهبر او است , پيامبر (ص ) اين جمله را سه بار تكرار فرمود و در مسند احمد بـن حـنـبل آمده است كه اين جمله چهار بار تكرار شد . آنگاه رسول خدا(ص ) در حق على (ع ) دعـا فـرمـود و سپس گفت : لازم است حاضران به غايبان خبر دهند و ديگران را از اين امر مطلع سـازند . هنوز اجتماع با شكوه به حال خود باقى بود و جمعيت متفرق نشده بودند كه فرشته وحى نـازل شـد و بـه پيامبر گرامى بشارت داد كه ( اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضـيـت لـكم الاسلام دينا ) . (3/مائده)از آن روز تاكنون غدير جاودانه مانده است و به قول طبرسى در الاحـتجاج يكى از علل جاودانه بودن اين واقعه و اين حديث نزول دو آيه از آيات قرآن كريم درباره ايـن واقعه است و تا روزى كه قرآن باقى است اين واقعه نيز باقى خواهد بود. ازمراجعه به تاريخ به خوبى روشن مى شود كه روز هجدهم ذى الحجه در ميان مسلمانان به نام غدير خم معروف است , تا آن جا كه ابن خلكان درباره مستعلى بن المستنفرمى گويد : در سال 487 هجرى در روز غدير خـم بـا او بيعت كردند . همچنين مسعودى و ثعالبى آن را از اعياد معروف در ميان مسلمانان شمرده اند . بنابر اين , انتصاب و معرفى اوصيا همواره از ناحيه انبيا مرسوم بوده است ودليلى بر انـصـراف از آن از سـوى پـيامبر گرامى اسلام (ص ) وجود ندارد , از اين رو ,آن حضرت در موارد مـتعددى مى فرمود : جانشينى من به دست خداوند است , بر همين اساس به دستور وحى در روز هـيـجـدهـم ذى الحجه در غديرخم على بن ابيطالب را به رهبرى امت و جانشينى خويش معرفى فرمود.