آیا ابوسفیان از صحابه ی نامدار بوده است؟

ابوسفيان از نامداران صحابه بوده و از جمله فضايل او، شكستن بت‏هاي كعبه (در جريان فتح كعبه) به دستور پيامبر اسلام بود كه نشانگر عظمت و توجه خاص پيامبر اسلام به وي بود و ...؟

جواب اجمالي:
در هيچ يك از كتب تاريخي معتبر ذكري از شكستن بت‏هاي مكه توسط ابوسفيان به ميان نيامده است. بلكه بعضي از مورّخين صريحاً نقل كرده‏اند كه ابوسفيان تا آخر عمر خود اسلام واقعي نياورد و اگر چه در ظاهر خود را مسلمان جلوه مي‏داد ولي در باطن بر شرك خود باقي بود و همواره در صدد اختلاف و فتنه بين مسلمانان بود.
جواب تفصيلي:
ابوسفيان به عنوان يكي از بزرگان قريش، بيشترين دشمني را با اسلام انجام داد. در هيچ كتاب تاريخي معتبر ذكري از شكستن بت‏هاي مكه توسط ابوسفيان به ميان نيامده است. بلكه اسلام او از روي اجبار و ترس شمشير بود كه هنگام نزديك شدن سپاهيان اسلام به مكه رخ داد.
ابن هشام بعد از نقل واقعة آمدن ابوسفيان همراه عباس به ميان سپاه پيامبر (صلّي الله عليه و آله) مي ‏گويد:
«... چون عمر بن خطاب (خليفة دوم) ابوسفيان را ديد گفت: اين ابوسفيان دشمن خداست «الحمدالله الّذي امكن منك بغير عقد و لا عهد» ... و سپس خود را به پيامبر اسلام (صلّي الله عليه و آله) رسانيد و گفت: اي رسول خدا اين ابوسفيان است آن را به من واگذار كنيد تا گردن او را بزنم و ...1»
طبري، ابن اثير و يعقوبي نيز اين واقعه را بيان مي‏ كنند و مي‏ گويند كه: «... ابوسفيان از شهادت و گواهي رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) امتناع مي‏كرد تا اين‏كه شمشير مرگ را بالاي سرخود ديد و درآن صورت بود كه حاضر شد شهادتين را بر زبان جاري كند ...2»
ابوسفيان بعد از اين‏كه شهادتين را به ظاهر بر زبان جاري كرد باز در درون خود از اسلام متنفر بود و گاهي آن را جاري بر زبان مي‏ كرد. واقدي نقل مي ‏كند كه: ... چون اذان صبح گفتند همه سپاه اذان را تكرار كردند و ابوسفيان از اذان ايشان سخت ترسيد و گفت: اين‏ها چه مي كنند؟ عباس گفت: نماز است ... چون ابوسفيان ديد كه مسلمانان در مورد دسترسي به آب وضوي پيامبر- صلّي الله عليه و آله- بر يكديگر پيشي مي گيرند گفت: اي ابوالفضل (كنيه عباس) من هرگز سلطنتي اين چنيني نديده‏ام نه خسروان و نه پادشاهي قيصران. عباس گفت: اي واي بر تو، ايمان بياور و ... 3»
چون ابوسفيان به ظاهر ايمان آورد عباس از رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) خواست براي او امتيازي در نظر بگيرد و گفت: كه او امتياز را دوست دارد پس رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) فرمودند كه: هركس به خانة ابوسفيان وارد شود در امان است و ... 4»
در هيچ كدام از كتب تاريخي معتبر ذكري از شكسته شدن بت‏ها به دست ابوسفيان به ميان نيامده است.
«... پيامبر (صلّي الله عليه و آله) در حالي كه بالاي سر هبل ايستاده بودند، فرمان دادند كه تا آن را درهم شكنند و درهم شكسته شد، زبير بن عوّام به ابوسفيان بن حرب گفت: اي ابوسفيان بت هبل درهم شكسته شد و تو روز جنگ احد به آن شيفته و مغرور بودي و مي‏پنداشتي كه نعمت و بركت ارزاني خواهد داشت. ابوسفيان گفت: از اين مطلب دست بردار و ...  5».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) چون داخل كعبه شدند به بلال امر كردند كه اذان بگويد.
«... بلال به اذان پرداخت در حالي كه ابوسفيان بن حرب و عتّاب بن اسيد و حارث بن هشام در پشت كعبه نشسته بودند. ابن اسيد گفت: خدا را شكر كه امروز پدرم زنده نيست كه اين صدا را گوش دهد، حارث هم گفت: چه بدبختي بزرگي، كاش پيش از اين مرده بودم و ... ابوسفيان نيز گفت: امّا من هيچ نمي‏گويم چون اگر بگويم همين ريگ‏ها به محمّد (صلّي الله عليه و آله) خبر خواهند داد، جبرئيل رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) را از اين واقعه خبر داد ...  6»
در جنگ حنين نيز وقتي در اثر شكست، مسلمانان پراكنده شدند، بعضي از قريش آنچه را داشتند آشكار ساختند يكي از آن‏ها ابوسفيان بود كه چون چنين ديد گفت: «به خدا سوگند، شكست و گريزشان به دريا نرسيده پايان نمي ‏پذيرد و ...7»
ابن واقدي نيز نقل مي‏ كند كه: «ابوسفيان بن حرب هم از پي لشگر روان شد و اگر زره يا نيزه يا چيزهاي ديگري بر مي ‏خورد جمع مي‏كرد و تيرها را هم در تيردان قرار مي‏داد و بر شتر خود مي‏نهاد آن چنان كه بار سنگيني بر شترش جمع شد و ...8».
علاوه بر اين، احاديث بسياري از نبيّ اكرم (صلّي الله عليه و آله) از طريق شيعه و اهل سنّت نقل شده است كه دلالت مي ‏كند بر اين مطلب كه اسلام ابوسفيان واقعي نبوده است كه براي نمونه يكي از آن‏ها نقل مي‏ شود:
«... از پيامبر خدا (صلّي الله عليه و آله) روايت است كه: ابوسفيان را سوار بر شتري ديد كه معاويه آن را مي‏كشيد و يزيد (فرزند ديگر ابوسفيان) آن را مي‏راند. پس پيامبر اسلام (صلّي الله عليه و آله) فرمودند: لعن الله الراكب و القائد و السائق (خدا سوار و جلودار و راننده را لعنت كند ...9»
امّا واقدي در مغازي واقعه‏ اي را نقل مي‏ كند كه شايد اين واقعه باعث اين سؤال در ذهن اين پرسشگر محترم شده باشد. وي نقل مي‏ كند كه: «بعد از جنگ طائف، نمايندگان ثقيف همين كه ديدند مردم تسليم صلح شده و از پيامبر (صلّي الله عليه و آله) ترسيده و به اسلام راغب شدند ... ولي از پيامبر (صلّي الله عليه و آله) خواستند كه آن‏ها را از ويران ساختن بت لات معاف دارد. نبيّ اكرم (صلّي الله عليه و آله) فرمودند: باشد من كسي را مي‏فرستم تا آن را ويران كند ... پيامبر (صلّي الله عليه و آله) ابوسفيان و مغيره بن شعبه را كه با آن‏ها دوستي داشت براي اين كار تعيين كردند و ...  10»
ابوسفيان و مغيره براي خراب كردن بت‏هاي طائف از جمله خراب كردن بت لات حركت كردند ولي باز ابوسفيان چون دچار ترديد و دو دلي بود از اجراي دستور پيامبر (صلّي الله عليه و آله) خودداري كرد. واقدي نقل مي‏كند كه: «ابوسفيان و مغيره و همراهان براي خراب كردن لات حركت كردند. وقتي نزديك طائف رسيدند، مغيره به ابوسفيان گفت: براي اجراي دستور پيامبر (صلّي الله عليه و آله) به طائف برو! ابوسفيان گفت: آن‏ها خويشان تو هستند، خودت برو! پس مغيره پيش افتاد و ابوسفيان در ذي‏الهرم (جاي نزديك طائف) توقف كرد و ... 11»
ابوسفيان بعد از اسلام نيز دست از نيرنگ و توطئه برنداشت و هر زمان كه فرصت مي‏كرد سعي در تخريب اسلام داشت و همواره در صدد اختلاف بين مسلمانان بود كه براي روشن شدن اين موضوع بايد به كتب تاريخي رجوع كرد.

  • 1. السنيره النبويّه، ابن هشام، جلد 4، ص 45.
  • 2. همان منابع.
  • 3. مغازي واقدي، جلد دوم، ص 624- 623.
  • 4. تاريخ يعقوبي، ترجمة مرحوم آيتي، انتشارات علمي فرهنگي، جلد اول، ص 418.
  • 5. مغازي واقدي، جلد دوم، ص 637- 636.
  • 6. السنيره النبويه، جلد 4، ص 56 و ....
  • 7. سيرةالنبويه، جلد 4، ص 86، تاريخ يعقوبي، جلد 1، ص 424 و ....
  • 8. مغازي، محمد بن عمر واقدي، جلد سوم، ص 683.
  • 9. تاريخ طبري، جلد 5، ص 622، (در تاريخ 284)، تاريخ ابي الفداء، جلد 2/ 57، حوادث سنة 238 ه، و پيكار صفين، نصر بن مزاحم منفري، ص 247، و تذكرة الخواص، ابن جوزي، ص 115.
  • 10. مغازي، محمد بن عمر واقدي، جلدسوم، ص 736، 738 و 739.
  • 11. همان.
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 58