آیا اعتقاد به انجام دادن افعال غیر عادی توسط ائمه علیهم السلام منجر به شرک می شود؟
برخی مى گويند چون شیعه معتقد است ائمه مى توانند افعال غيرعاديى مانند زنده كردن مردگان را انجام دهند پس مشرك هستند.
جواب:
الف) تمام افعال با استفاده از قدرت الهى صورت مى گيرد. (لا حول و لا قوة الا بالله:، بحول الله و قوة اقوم و اقعد)
خداوند مى تواند دايره ى قدرت يك انسان را هر قدر كه بخواهد زياد كند اما اين قدرت لحظه به لحظه به فرد اعطا مى شود و قابل ذخيره نيست؛ از جهاتى انسان مانند يك وسيله برقى است كه باترى در خود ندارد و تا زمانى كه برق او تامين شود مى تواند كار كند و بعد از قطع برق قادر به انجام نيست مانند كسانى كه مى توانستند قبلا راه بروند اما در يك لحظه با يك تصادف اين قدرت را از دست مى دهند. بايد توجه داشت كه بزرگى يك عمل دليل آن نيست كه آن فرد خدا است. زيرا تشابه افعال باعث تشابه فاعلان آن عمل نمى شود. بعد از اعطاى قدرت در آن لحظه انسان با استفاده از قدرت اختيار تصميم مى گيرد كه از آن قدرت در آن لحظه استفاده بكند يا نه.
بديهى است كه با وجود اين كه قدرت از جانب خدا تامين مى شود فعل، فعل انسان است نه فعل خدا.
ب) در ضمن پيامبران نيز اين گونه اعمال را انجام داده اند و مدرك آنها بر پيامبريشان توانايى انجام اين گونه افعال است كه برخى از آنها عبارتست از:
سوره آل عمران، آیه 49: «وَ رَسُولًا إِلىَ بَنىِ إِسْرَ ءِيلَ أَنىِ قَدْ جِئْتُكُم بَايَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنىِ أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيَةِ الطَّيرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيرَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْىِ الْمَوْتىَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فىِ بُيُوتِكُمْ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لَايَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ»
ترجمه: «و به رسالت بر بنى اسرائيلش مىفرستد كه: من با معجزهاى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مىدمم، به اذن خدا پرندهاى شود، و كور مادرزاد را و برصگرفته را شفا مىدهم. و به فرمان خدا مرده را زنده مىكنم. و به شما مىگويم كه چه خوردهايد و در خانههاى خود چه ذخيره كردهايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانههاى حقانيت من است.»
بايد توجه داشت كه در آيات گفته مى شود كه" باذن الله" (با اذن خدا) نه اين كه خدا اين كار را انجام داده است.
سوره مائده، آیه 110: «إِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسىَ ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتىِ عَلَيْكَ وَ عَلىَ وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكلِمُ النَّاسَ فىِ الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ التَّوْرَئةَ وَ الْانجِيلَ وَ إِذْ تخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيَةِ الطَّيرِ بِإِذْنىِ فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيرَا بِإِذْنىِ وَ تُبرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنىِ وَ إِذْ تخْرِجُ الْمَوْتىَ بِإِذْنىِ وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنىِ إِسْرَءِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنهُمْ إِنْ هَاذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ»
ترجمه: «خدا به عيسى بن مريم گفت: نعمتى را كه به تو و مادرت ارزانى داشتهام ياد كن، آن زمان كه به روح القدس ياريت كردم تا تو چه در گهواره و چه در بزرگسالى سخن گويى، و به تو كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم. و آن گاه كه به امر من از گِل چيزى چون پرنده ساختى و در آن دميدى و به امر من پرندهاى شد و كور مادرزاد و پيسىگرفته را به فرمان من شفا دادى و مردگان را به فرمان من زنده بيرون آوردى و چون با اين دلايل روشن نزد بنى اسرائيل آمدى، من آنان را از آسيب رساندن به تو بازداشتم و از ميانشان كسانى كه كافر بودند گفتند كه اين جز جادويى آشكار نيست.»
سوره نمل، آیه 40: «قَالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا ءَاتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَءَاهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَاذَا مِن فَضْلِ رَبىِ لِيَبْلُوَنىِ ءَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبىِ غَنىٌّ كَرِيمٌ»
ترجمه: «و آن كس كه از علم كتاب بهرهاى داشت گفت: من، پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو مىآورم. چون آن را نزد خود ديد، گفت: اين بخشش پروردگار من است، تا مرا بيازمايد كه سپاسگزارم يا كافر نعمت. پس هر كه سپاس گويد براى خود گفته است و هر كه كفران ورزد پروردگار من بىنياز و كريم است.»
آصف برخيا قصر بلقيس را براى حضرت سليمان مى آورد در يك چشم به هم زدن و مى گويد اين از فضل خداست.
با توجه به دلايل بالا در مى يابيم كه انجام افعال غير عادى مشكلى نداشته و شيعيان هم كه اين اعتقاد را دارند به هيچ عنوان مشرك و كافر نمى باشند.
منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 1