آیا در خواست کردن از مردگان و ارتباط با آنان شرک است؟

برخی با استناد به آيات 80، سوره نمل، 22، سوره فاطر، 20 و 21 سوره نحل و برخى روايات كه خواب و مرگ به هم تشبيه شده اند درخواست كردن از مردگان و ارتباط برقرار كردن با آنها را شرك مى دانند.
سوره نمل، آیه 80: «انَّكَ لا تُسمِعُ المَوتى وَ لا تُسمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ اذا وَ لَّوا مُدبِرينَ»
«همانا تو نتوانى كه مردگان را سخنى بشنوانى و يا كران را كه از گفتارت روى مى گردانند به حقيقت شنوا كنى»
سوره فاطر، آیه22: «وَ ما يستَستَوِى الاحياءُ وَلَا الامواتُ انَّ اللهَ يُسمِعُ مَن يَشاءُ وَ ما انتَ بِمُسمِعٍ مَن فِى القُبُورِ»
«و ابداً زندگان با مردگان برابر نيستند. و خدا هر كه را بخواهد شنواى كلام حق سازد و تو آن كس را كه در گورستان فرورفته هرگز شنوا نتوانى كرد.»

سوره نحل، آیات20 و 21: «وَ الَّذينَ يَدعوُنَ مِن دوُنِ اللهِ لا يَخلُقوُنَ شَيئًا وَهُم يُخلَقوُنَ (20) امواتٌ غَيرٌ احياءٍ وَ ما يَشعُرُونَ ايّانَ يُبعَثُونَ»
«و بدانيد كه آنچه را غير از خدا به خدايى مى خوانيد او چيزى خلق نكرده و اثرى در عالم به نفع خلق ندارد و خود نيز مخلوقست اينها مرده و از حيات بى بهره اند و هيچ حس و شعور ندارند كه در چه هنگام مبعوث مى شوند.»

جواب:
ارتباط با مردگان اصلا شرك نبوده و در نهايت مى توانند آن را يك كار لغو و بيهوده قلمداد كنند زيرا كارى كه در زمان حيات پيامبر امرى رايج و مشروع بوده نمى تواند بعد از فوت ايشان به شرك تبديل شود.
اولًا: در سوره نمل، آیه 80 طبق مفردات، ص 477 مى توان گفت منظور از مردگان كسانى هستند كه قلب آنها مرده و گمراهند.
دوماً: اين حكم ممكن است فقط براى پيامبر باشد چون پيامبر مورد خطاب است. البته ما مى دانيم كه پيامبر هم طبق صحيح مسلم، جلد ،8 صفحه ى 163 قادر به شنيدن صداى مردگان و شنواندن آنها هستند.
سوماً: شايد خدا مى گويد كه اى پيامبر تو به خودى خودت مستمع نيستى و اين كار من است.
در ضمن بعد از مرگ، نابودى نيز و طبق آیات 99 و 100 سوره مؤمنون و 28 سوره نحل بعد از مرگ برزخ است و روح در آنجا به زندگى خود ادامه مى دهد.
سوره نحل، آیه 28: «الَّذينَ تَتَوَفّاهُمُ المَلائِكَهُ ظالِمى انفُسِهِم فَالقَوُا السَّلَمَ ما كُنّا نَعمَلُ مِن سُوءٍ بَلى انَّ اللهَ عَليمٌ بِما كُنتُم تَعمَلُونَ»
«آنها را فرشتگان ماموران غضب الهى جانشان را مى گيرند در حالى كه در دنيا به نفس خود ستم كردند در آن حال مرگ مجبوراً سر تسليم پيش دارند و گويند ما در به دنيا كار بد نكرديم آرى خدا به هر چه كرده ايد آگاهست»
سوره مؤمنون، آیات 99
و 100: «حَتى اذا جاءَ احَدَهُمُ المَوتُ قالَ رَبِّ ارجِعُونِ (99) لَعَلّى اعمَلُ صالحًا فيما تَرَكتُ كَلّا انَّها كَلِمَهٌ هُوَ قائِلُها وَ مِن وَرائِهِم بَرزَخٌ الى يَومِ يُبعَثُونَ(100)»
«تا آنگاه كه وقت مرگ هر يك فرا رسد در آن حال آگاه و نادم شده و گويند بارالها مرا به دنيا باز گردان تا شايد به تدارك گذشته عملى صالح به جاى آرم و به او خطاب شود هرگز نخواهد شد و اين كلمه را از حسرت بگويد و پشت آنها عالم برزخست تا روزى كه برانگيخته شوند.»

تشبيه مرگ به خواب دليل بر آن نيست كه اين دو در تمامى خصوصيات و حتى در خصوصيات زيادى به هم شبيه هستند زيرا وجود يك شباهت مانند اختيارى نبودن هم براى اين تشبيه كافى است.
در ضمن خود آنها در كتاب هايشان مداركى دال بر اين دارند كه ارتباط با مردگان اشكال نداشته و مردگان از احوال دنيا با خبر مى شوند كه برخى از آنها عبارتند از:
اگر مرده فرد صالحى باشد به تشييع كنندگان جنازه اش مى گويد زود مرا به قبرم ببريد و اگر مرده فرد بد كارى باشد مى گويد مرا كجا مى بريد واى بر من مرا بسوى قبرم نبريد1.
مرده معذب مى شود از گريه ى خانواده اش2 .
مرده كسى را كه او را حمل مى كند و مى شورد و در قبر مى گذارد را مى شناسد3.
بايد توجه داشت كه ما در سلام نماز خود مى گوييم: «السلام عليك ايها النبى و رحمه الله و بركاته» و به پيامبر سلام مى دهيم و او را مخاطب قرار مى دهيم پس ايشان بايد بتوانند با ما ارتباط بر قرار كنند و اين سلام در مذاهب اربعه يكى است.
حيات من براى زندگى شما خوب است شما با من صحبت مى كنيد و من با شما صحبت مى كنم و مرگ من هم براى شما خير است چون اعمال شما بر من عرضه مى شود اگر خيرى ديدم خدا را شكر مى كنم و اگر شرى ديدم براى شما استغفار مى كنم.
واضح است كه در صورت نابودى ديگر اين سخن پيامبر بى معنى بوده پس در مى يابيم كه انسان پس از مرگ نابود نمى شود .
از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است كه هر كس به حج بيايد و مرا زيارت نكند در حق من جفا كرده .
پيامبر فرمودند: هركس قبر من را زيارت كند بعد از مرگم مانند كسى است كه من را در زمان حياتم زيارت كرده.
در تاريخ داريم كه يكى از صحابه بعد از فوت پيامبر از ايشان براى نزول باران كمك خواسته و پيامبر نيز حاجت فرد را برآورده كرده است  ابن ابى شيبه (استاد بخارى) در مصنف جلد 7 ص 482، كنز العمال متقى هندى جلد 7 ص 431

  • 1. صحيح بخارى جلد 2 صفحه 87
  • 2. صحيح مسلم، جلد 3 ، صفحه 41
  • 3. مسند احمد، الامام احمد حنبل، ج 3، ص 3
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 8