بعضي از كساني كه دلالت حديث بر ولايت علي، عليه السلام، را پذيرفته اند چنين گفته اند: قبول داريم كه ...

بعضي از كساني كه دلالت حديث بر ولايت علي، عليه السلام، را پذيرفته اند چنين گفته اند: قبول داريم كه مقصود از مولي اولويت به امامت است ليكن چون حديث نسبت به زمان امامت تعرضي ندارد؛ پس مقصود اين است كه علي، عليه السلام، را به عنوان خليفه آينده معرفي مي كنم و آن هنگامي است كه مردم با او بيعت كنند و اين معني هيچ منافاتي با خلافت سه نفر ديگر ندارد و بدين ترتيب احترام صحابه گرانقدر پيامبر نيز حفظ مي شود. ر.ك: الاميني، عبدالحسين بن احمد، همان، الغدير، ج1، ص370. 

 

اولاً، اگر پيامبر، صلّي اللّه عليه وآله، مي خواستند علي، عليه السلام، را به عنوان خليفه چهارم معرفي كنند پس چرا اسمي از خليفه اول و دوم و سوم نبردند در حالي كه تعيين خليفه اول در آن زمان كه چيزي به وفات پيامبر نمانده بود لازمتر از خليفه چهارم بود. ر.ك: شرف الدين الموسوي، سيد عبدالحسين، همان، ص285. 

 

ثانيا، از اينكه كسي ابتدا از مرگ قريب الوقوع خود خبر دهد، سپس ولايت خود را نسبت به مردم به آنها يادآوري كند و بعد شخصي را به عنوان جانشين خود انتخاب كند، استفاده مي شود كه آن شخص جانشين بلافصل او مي باشد. 

 

ثالثا، لازمه ابن معنا اين است كه علي بر خلفاي ثلاثه ولايت نداشته باشد در حالي كه عمربن خطاب در روز غدير تصريح كرد كه: 

به به يا علي! گوارا باد تو را كه مولاي هر مرد و زن مومن گرديدي. 

كه بخوبي دلالت دارد كه اميرالمؤمنين علي، عليه السلام، مولاي همه مسلمانان در تمام اعصار و زمانها مي باشد و ولايت او منحصر به مدت كوتاه خلافت آن حضرت نمي شود.