حکومت امام علی ومبارزه عملی با فساد

بسمه تعالی

دکتر غفوری1 
سیده سمیه موسوی2

چکیده
هدف این مقاله پاسخ به این سوال اصلی است که امام علی (علیه السلام) طی دوران حکومت خود با استفاده از چه ابزارهایی عملا با فساد مبارزه می کردند؟ نگارنده ابتدا فساد را از دیدگاه های گوناگون از جمله فساد اقتصادی، اخلاقی و اداری تقسیم نموده و برای هر مورد راهکارهای عملی آن حضرت را تبیین نموده است. نتایج این مقاله می تواند برای کارگزاران نظام اسلامی، محققین و پژوهشگران و دانشجویان مفید باشد.     
واژگان کلیدی : فساد، فقر، مالیات، فرهنگ .

مقدمه
بررسی تاریخ بیانگر این معناست که فساد در هر عصری و در همه جوامع بوده است. برخی از دانشمندان علوم اجتماعی، فساد را به نادیده انگاشتن، یا عدول از هنجارهای اجتماعی تعریف می کنند. در فرهنگ فارسی معین، فساد از لحاظ لغوی ( فَ یا فِ ) به معنی 1. تباه شدن؛  2. متلاشی شدن، از بین رفتن؛  3. تباهی، خرابی؛  4. نابودی؛ 5. فتنه؛ آشوب؛  6. لهو و لعب؛ 7. کینه و دشمنی می باشد. در اصطلاح، فساد معانی گوناگونی دارد: ازجمله: به نادیده انگاشتن، یا عدول از هنجارهای اجتماعی و اقدامی که از انتظارات هنجاری کل جامعه منحرف شده است و با در نظر گرفتن اهداف شخصی، به عموم مردم ضرر می رساند. همچنین فساد شکلی از رفتار کجروانه است که با هدف رسیدن به منافع برای فرد یا گروهی خاص و با تأسی به رفتارهای مغایر با عملکرد صحیح انجام می شود. این رفتارها با قاعده مندی های معمول در رفتار رسمی یا غیر رسمی در تناقض هستند و به همین دلیل در فرآیند آنها استانداردهای معنوی و اخلاقی جامعه را نادیده می گیرند. به عنوان مثال آچام می گوید: فساد، اقدامی است که از انتظارات هنجاری کل جامعه منحرف شده است و با در نظر گرفتن اهداف شخصی، به عموم مردم ضرر می رساند3
همچنین در برخی از سوره های قران مانند سوره بقره ، شعراء ، اعراف و ...  درباره فساد بحث شده است. از دیدگاه قرآن، فساد و تجاوز به حقوق دیگران و لکه دار کردن اشخاص و مرزشکنی در حدود الهی همه از ضعف ایمان و تقوی است و با تقویت مذهب و اعتقاد و ملتزم شدن به اخلاق انسانی و ملکوتی، می توان از آن جلوگیری کرد4.
در این قسمت برخی آیات قرانی در این خصوص اشاره می شود:
1 . همانا که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند.( سوره شعراء آیه 152)
2 . خداوند مفسدان را از مصلحان باز می شناسد.( سوره بقره آیه 220)
3 . و آنها را اصلاح کن و از روش مفسدان پیروی منما. (سوره اعراف آیه 142)
4. آیا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند همچون مفسدان در زمین قرار می دهیم. (سوره ص آیه )28
5. فساد در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده اند، آشکار شده است.( سوره روم آیه 41)
6. هنگامی که روی برمی گردانند و از نزد تو خارج می شوند در راه فساد در زمین کوشش می کنند و زراعتها و چهارپایان را نابود می سازند با اینکه می دانند خدا فساد را دوست نمی دارد. (سوره بقره آیه 205)
7. اگر از این دستورها روی گردان شوید جز این انتظار می رود که در زمین فساد و قطع پیوند خویشاوندان کنید.(سوره محمد آیه 22)
8. پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند، آن را به فساد و تباهی می کِشند و عزیزان آنجا را ذلیل می کنند؛ آری، کار آنان همین گونه است.(سوره نمل آیه 34).5 
انواع فساد
فساد را می توان از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار داد در این مقاله با توجه به دیدگاه امام علی (علیه السلام) مهمترین نوع فساد را مورد برسی قرار می دهیم که عبارتند از:
الف)فساد اداری
در خصوص فساد اداري اصولاً تعريف قابل قبول همگاني وجود ندارد و معمولاً به گونه‌هاي متفاوتي با موضوع فساد اداري برخورد مي شود، برخي فساد اداري را سوء استفاده از موقعيت و جايگاه اداري براي مقاصد مشخصي دانسته‌اند، گروه ديگري رشوه گيري و پنهان كاري را فساد نامگذاري كرده‌اند وعده‌اي نيز هرگونه ارتباط و رد و بدل كردن منابع و امكانات براي انجام امور غير قانوني را در سازمان‌ها، فساد اداري تعريف كرده‌اند. اما آنچه در تمامي اين تعاريف مشترك است نوعي هنجار شكني و تخطي از هنجار‌هاي اخلاقي و قانوني در عملكرد اداري و سازماني است و از اين روست كه فساد اداري و تعريف آن تابعي از هنجار‌هاي مورد قبول در هر جامعه و فرهنگ مي شود6.
اخلاق اداری پدیده انتزاعی و آسمانی نیست بلکه امری واقعی و زمینی است. اخلاق اداری نیازمند اموری است که بستر تحقق آن را فراهم کند که این مقدمات هم مادی است هم معنوی، هم فردی و هم اجتماعی؛ که ما به مهمترین تمهیدات اشاره می کنیم .
1.شایسته سالاری و اهلیت گرایی که از مهمترین مقدمات اخلاق اداری است که هرکس باید بر اساس صلاحیتها و توانمندی هایش در جای مناسب خود قرار گیرد.
2.علاقمندی شخصی که انسان در جایگاه اداری و کاری مناسب، روحیات و انجام دادن کارش با عشق و علاقه باشد.
3.تأمین مالی که از عمده ترین تمهیدات است زیرا دغدغه معاش و نگرانی گذران زندگیِ آبرومند زمینه های تحقق اخلاق اداری را تباه می کند.
4.قانونگرایی و مرزبانی که باعث پاس داشتن حریم آدمی است .
5.امنیت شغلی که زمینه ساز و برپا دارنده اخلاق اداری است و ... 7.
آفات اداری
آفاتی که می تواند یک نظام مطلوب را تهدید کند و با ناکارآمد و ضعیف کردن حکومت، سبب دلسردی مردم می شود، عبارت اند از: صفات مدیران و مسئولان، روابط نهادهای حکومتی باهم، روابط مردم بانهادها وکارگزاران.
مهم ترین آفات عبارتند از: کارگزاران نالایق، احتجاب، رشوه خواری و کاغذبازی، خواص گرایی، ابهام سیاست و....8 .
همچنین دلايل گوناگوني را براي فساد اداري درجوامع مختلف بر شمرده اند: فقر اقتصادي و نابساماني هاي در آمدي كاركنان سازمان ها، فقر فرهنگي و عدم وجود باورهاي استوار اخلاقي و نبود مقررات و قوانين بازدارنده و نظام هاي كنترلي موثر از زمره دلايل  اصلي بروز فساد اداري بوده است؛ اما شايد مهمترين دليل اشاعه فساد اداري، نبود ساختار‌هاي شفاف و روشن انجام امور در سازمان‌هاست؛ در محيط هاي اداري غير شفاف و مبهم، امكان كجروي‌هاي اداري افزايش مي يابد و انجام رفتار هاي فساد آلود تسهيل مي شود.
راهکارهای مبارزه با فساد اداری
به جرأت بتوان ادعا كرد كه مؤثرترين و كاراترين شيوه‌هاي مبارزه با فساد اداري خروج از فضاي تاريك و سايه و شفاف سازي محيط و ساختار هاي اداري است. گام بعدي پس از شناخت عوامل و گلوگاه‌هاي بروز فساد اداري، پيگيري مجدانه راهكار‌هايي پيشگيرانه، باز دارنده و بهبود بخش در چارچوب برنامه هاي ميان مدت و بلند مدت مي باشد. بنابراین باید شناخت دقیق و علمی از علل و فساد بدانیم .  از منظر امام علی (علیه السلام) یکی از مهمترین ویژگی های اداره سالم به روایت نهج البلاغه، اصرار و تأکید بر حفظ و حراست از بیت المال است که باید دو جنبه را در نظر داشت :
1.حفظ بیت المال از به یغما رفتن توسط قدرتمندان و ویژه خواران
2.حفظ آن از حوادث روزگار و بحران های اجتماعی
لازم به ذکر است که در هرصورتی، مردم در شمار مهمترین دارایی جامعه هستند و رشد و تعالی آنها مدنظر است؛ لذا حکومتها حق ندارند به بهانه حفظ بیت المال، مردم را در تنگنا بگذارند9 .
مبانی اخلاق اداری
مهمترین مبنا در سامان یافتن اخلاق اداری، تصیحیح بینش کارکنان و به سامان آوردن نوع نگاه آنان به خودشان و مردمان و مسئولان و وظایفشان است. وقتی که نگاه انسان به خود و مردم و مافوق خود و کار اصلاح شود و با نگاهی توحیدی به آن بنگرند، کار کردن عین خدمت کردن و عبادت نمودن است.
آدمی دید است باقی گوشت و پوست                  هرچه چشمش دیده است آن چیز اوست            ارزش آدمی به نوع بینش اوست. آنچه موجب سلامت نفس است نگاه پارسایانه انسان به دنیاست10 .  فرهیختگی و دانایی ازمهمترین ملاکها می باشد که ارزش انسانها بدان است و ازبالاترین فضیلت های آدمی است؛ همچنین درسخنان امیرمؤمنان (علیه السلام)چنین آورده شده است :
رأَسُ الفضائِلِ العلمُ
سر فضیلتها علم و دانایی است11 .
ازجمله دیگر ملاکها این است که هرکسی درهر مرتبه ایی امانتدار مردم است. امانتداری ازچنان اهمیتی برخوردار است که حضرت علی (علیه السلام) آن را اساس و رأس اسلام و برترین ایمان معرفی کرده وفرموده است:
رأسُ الإِسلَامِ الأَمانَة ُ
رأس مسلمانی امانتداری است 12.
أَفضَلُ الإِیمانِ الأَمانَة ُ
برترین ایمان امانتداری است13 .
مهمترین کار در اداره امور، گزینش شایستگان و به کارگرفتن صاحبان اهلیت در جای مناسب خودشان است. در اندیشه و سیره امیر مؤمنان علی (علیه السلام) " شایستگی "معیار اصلی گزینش در هر زمینه ایی است و باید هرکسی در مقام متناسب با خودش باشد تا کارها قوام یابد و به درستی اداره شود. مهمترین وظیفه زمامداران و مدیران، انتخاب نیروهای توانا و صالح و گماشتن آنان در مناصب و مسئولیتهای مناسب است14
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) پس از آنکه به مالک اشتر می آموزد که درگزینش و انتخاب نیروها و کارگزاران خود معیارگرا باشد، میزانهای کلّی را مطرح می کند تا مالک برآن اساس عمل کند. بنابر روایت ابن شعبه حرّانی ، امام به مالک چنین فرمود :
«فَاص̊طِف لِولایةِ أَعمالِکَ أَهلِ الورعِ وَ العلمِ والسّیاسةِ »
برای سرپرستی کارهایت پرواپیشگان و دانایان و تربیت یافتگان (فرهیختگان)را برگزین15 .
همچنین آن حضرت در نامه53  به وی نوشته است: از ایشان کسانی را برگزین که دارای تجربه و باحیا باشند، و از خاندانهای پارسا و صلاحیت دار باشند که در مسلمانی قدمی پیشتر دارند و دلبستگی بیشتر. لیکن آنان را بیازمای به خدمتی که برای والیان نیکوکار پیش  از تو عهده دار بوده اند؛ و بر آن کس اعتماد کن که میان همگان اثری نیکو نهاده، و به امانت از همه شناخته تراست و امتحان خود را داده است. ایشان همچنین در گزینش فرماندهان و مدیران ارشد معیارهایی را ذکرکرده اند از جمله : پس از سپاهیان خود کسی را به فرماندهی بگمار که خیرخواهی وی برای خدا و رسول او و امام تو بیشتر بُود، دامنش پاکتر و بردباری اش بیشتر و دیر به خشم آید و زود به پذیرفتن پوزش گراید و برخی معیارهای دیگر. ایشان همچنین در نامه53 در مورد ملاکهای انتخاب مسئولان دفتر و کاتبان ، گزینش قاضیان هم بحث کرده اند که از جمله ملاک انتخاب قاضیان عبارت اند از: و برای داوری میان مردمان، ازآنان که در نظرت از همه برترند کسی را برگزین که دارای وسعت صدر باشد و تنگ حوصله نباشد، مخاصمه طرفین دعوی، او رابه لجاجت درنیندازد و در بند لغزش نپاید و چون به اشتباه خود پی ببرد از بازگشت به حق و اعتراف به آن درنماند، به دلایل و امارات توجه کافی داشته باشند و از کثرت مراجعه اطراف دعوی دلتنگ نگردند و در کشف امور ازهمه شکیباترباشند و برخی موارد دیگر16.  بنابراین از منظر پیشوای عدالت پیشگان علی (علیه السلام) خطر ناآموختگان و تربیت نشدگان از هرچیز برمردمان بیشتر است و فتنه ایشان سخت ترین و تباه کننده ترین فتنه هاست. لذا اداره امور در همه مراتب آن باید به دست کسانی باشد که به خوبی آموزش دیده و تربیت شده اند. در نتیجه حقوق ارزشها و کرامتهای مردمان را به درستی پاس می دارند و دست تعدی نمی گشایند و مردمان را به خواری نمی کشانند17.
بنابراین اگر جامعه به دست افراد آموزش ندیده و جاهل بیفتد عملکردی جز افراط و تفریط نخواهد داشت. به بیان حضرت امیر(علیه السلام) :
«لا تری الجاهل الّا مفرطاً أو مفرِّطا»
نادان را نمی بینی مگر اینکه یا افراط می کند یا تفریط
18 .
ب)فساد اقتصادی
درحکومت دینی مسائل مالی و اقتصادی، به دلیل تأثیر بسیارش بر فکر و روح و اعتقاد مردم، جایگاه ویژه ایی دارد. دقت در اموال عمومی و فعالیت اقتصادی از مهم ترین سیاستهای امام است. در نگاه آن حضرت، اساسی ترین آسیب نظام دینی در بخش اقتصاد عبارت اند از: فقر، ضعف اقتصادی، تبعیض وعدم نظارت براقتصاد19.
در نگاه امام علی(علیه السلام) مهم ترین عوامل فقرعبارت انداز: بیکاری و تن پروری، تکلیف گریزی ثروتمندان، غارت بیت المال، عدم صرفه جویی درمصرف بیت المال و نشناختن اولویت ها20.
1) فقر : فقر در لغت به معنی شکاف و بریدگی است و فقیر به کسی گویند که ستون فقراتش درد کند یا شکسته باشد21.  فقر به معنی نیازمندی و فقیر به محتاج و نیازمند گویند22.  و فقیر در معنی اصطلاحی که در دائرة المعارف‌ها آمده است عبارتست از: کسی که نتواند خود و خانواده‌اش را از نظر مالی تأمین کند و نیازمند مردم باشد23. حضرت امیر(علیه السلام) در مورد به وجود آمدن فقرا در حکمت 328 می‌فرمایند: خداوند سبحان روزی فقیر را در اموال توانگران مقرر داشته، پس هیچ فقیری گرسنه نماند مگر آنکه توانگری حق او را بازداشته است و خداوند تعالی توانگران را بدین سبب بازخواست می‌کند. مفهوم کلام امیرالمؤمنین در این حکمت این است که اولاً: توانگران و ثروتمندان مسئول تأمین نیازهای فقیران هستند، زیرا خداوند در اموال ایشان حقوقی را برای فقرا مقرر داشته است که باید ادا کنند. ثانیاً: وقتی که توانگران مانع رسیدن این حق به مستحقان می‌شوند، فقر به وجود می‌آید24.
2) ضعف اقتصادی : بدین معنی است که میزان تولید کشور درحد پایین باشد؛ به طوری که وابسته به خارج باشد . دراین صورت از استقلال کشور کاسته می شود. امیرمؤمنان می فرماید :
«لا تطلب سرعة العمل واطلب تجویدة فانّ الناس لایسألون فی کم فرع من العمل انّما یسألون عن جودة صنعة .»
دنبال آن نباش که عملی را به سرعت انجام دهی بلکه به خوبی و کیفیت آن توجه داشته باش؛ زیرا مردم از مقدار تولیدات نمی پرسند بلکه دنبال کیفیت ساخت آن هستند25.
3) تبعیض : از جمله عواملی که باعث فاصله بین فقیر وغنی می شود تبعیض می باشد. اولین کار حضرت (علیه السلام) ازبین بردن تبعیض به وجود آمده درجامعه بود که در دوران عثمان بیشتربه چشم می خورد؛ ایشان همه اموال بخشیده شده توسط عثمان را به بیت المال برگرداند. شهید مطهری از ابن ابی الحدید چنین نقل می کند: علی (علیه السلام) همه اموال را ضبط کرد مگر آنهایی را که حاضر نبودند و فرار کرده بودند و از تحت اختیارش خارج شده بودند26.
4) عدم نظارت براقتصاد: از وظایف حکومت نظارت برفعالیت اقتصادی می باشد. این کار باعث رونق اقتصاد و جلوگیری از افزایش قیمتها و احتکار می گردد. هم چنین از وظایف دولتها دقت در برنامه ریزی مالیات است و مقداری که تعیین می کنند. ازجمله در مواقع سختی بر مردم فشار تحمیل نکنند و برآنها تخفیف دهند . حضرت علی (علیه السلام) در نامه 53 برای رونق فعالیت اقتصادی جامعه  و به سامان شدن وضعیت زندگی مردم به مالک اشتر چنین سفارش نمودند:
مالیات و بیت المال را به گونه ایی وارسی کن که صلاح مالیات دهندگان باشد؛ زیرا بهبودی مالیات و مالیات دهندگان عامل اصلاح امور دیگر اقشارجامعه است. تا امور مالیات دهندگان اصلاح نشود کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت؛ زیرا همه مردم نان خور مالیات و مالیات دهندگان هستند. باید تلاش تو در آبادانی زمین بیشتر ازجمع آوری خراج باشد که خراج جز با آبادانی فراهم نمی گردد و آن کس که بخواهد خراج را بدون آبادانی مزارع به دست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود می کند و حکومتش جز اندک مدتی دوام نیاورد ...27 .  ما می دانیم که عمده  درآمد دولتها از طریق مالیات است بنابراین اگر نظام مالیاتی، نظام فاسدی باشد حیات نظام اجتماعی به خطر می افتد. اگر کسانی که مالیات می گیرند در حق مردم یا در حق دولت اجحاف کنند و یا هرکدام از اینها فاسد شوند ضرر به کل نظام است و راه نجات این است که نظام مالیاتی اصلاح شود. همان طور که دانستیم از جمله مبحث های ما در این مقاله، فقر بود که در مطالب فوق تا حدی بدان اشاره شد. اکنون ما به نمونه هایی از آن با توجه به سخنان حضرت علی (علیه السلام) در خطب، حکمتها و نامه هایشان اشاره می کنیم .
هنگامی که به حضرت علی (علیه السلام)خبر دادند که شریح قاضی خانه ایی به 80مبلغ دینار خریده است؛ وی را احضار کرد و بعد از نگاه غضبناک فرمود: این خانه را فریب خورده آزمند به مبلغی که او را از عزت و قناعت خارج کرده و به خواری و دنیاپرستی کشانده از کسی که خود به زودی از این جهان می رود خریداری کرده است. این خانه به 4 جهت منتهی می شود: یک سوی آن به سمت آفات و بلا، سوی دوم به سوی مصیبت ها، سوم هواوهوس و چهارم به سوی شیطان گمراه کننده است و درِ این خانه به روی شیطان گشوده است28.                                                     
همچنین وقتی که امام پس از جنگ بصره بر علا بن زیاد وارد شد که از یارانش بود، وقتی خانه بسیارمجلل و وسیع او را دید، فرمود: تو با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی؟ در حالی که در آخرت بدان نیازمندتری و سپس فرمود :
انّ الله فرض علی الائمة العدل ، ان یُقِّدروا انفسهم بِضعَفِةِ الناس کیلا یتبغ بالفقیر فقره
خداوند بر پیشوایان حق، واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند ، تا فقر ونداری ، تنگدست را به هیجان نیاورد و به طغیان نکشاند29
همچنین در حکمت 355 نهج البلاغه نیز آمده است: وقتی یکی از کارگزاران امام خانه باشکوهی ساخت، امام به وی فرمود: اطلعتِ الورقُ رووسها انّ البناءَ یصفُ لک الغنی؛ سکه های طلا و نقره سر برآورده خود را آشکار ساختند، همانا ساختمان مجلل، بی نیازی و ثروتمندی تو را می رساند30.
راهکارهای مبارزه با فساد اقتصادی
بنابراین با توجه به مطالب گفته شده مدیران و کسانی که مقامی و پستی دارند باید به دور از تجمل گرایی  و همانند مردم عادی باشند تا بتوانند تصمیم درست و بینش صحیحی از جامعه پیدا کرده و تصمیمات درستی اتخاذ کرده تا بتوانند رفاه اقتصادی نسبی را در جامعه پدید آورند و فاصله بین فقیر و غنی را کمتر کنند. بنابراین یکی از حقوق شهروندان تأمین نیازهای مادی و معیشتی آنان است. حکومت باید راهکارهای اساسی و بنیادی بیندیشد و با پرساختن اقتصادی شکوهمند و پویا، شهروندان را به رفاه و آسایش برساند. حکومت دینی با دو نگاه بر مسائل رفاهی و اقتصادی شهروندان خود می نگرد: ناپسند بودن فقر، ارتباط سببی فقر با ایمان.                                                                                                          
حضرت فقر را مرگ بزرگ، بدتر و دشوارتر از گور و مانع بیان حجت توصیف می کند و خطاب به محمدبن حنیفه می فرماید : پسرم من از فقر بر تو بیمناکم از این آفت به خدا پناه ببر؛ زیرا فقر می تواند عامل نقصان ایمانت گردد .
اهمیت فقر به عنوان یکی از اهداف حکومت امام بود؛ زیرا باعث اصلاح زندگی مردم است31.
امام یکی از اهداف حکومت را آبادی شهرها در پرتو اقتصاد سالم و پویا می داند و می فرماید : عمارة بلادها .              
  امام همچنین در تبیین نکات اقتصادی در نامه 53 نهج البلاغه به چگونگی دریافت مالیات اشاره می کند و به مالک توصیه می کند که نباید در اخذ آن به صاحبان اصلی حقوق اجحاف و ستمی گردد و دقیقا به نکات اصلی و حاشیه ایی مانند سیل ، آفت و ... توجه کرده و درصورت وجود آن، حکومت باید به مردم یاری رساند و تخفیف مالیات را سرلوحه خود قرار دهد32.
لازم به ذکر است که هدف امام از به دست گرفتن حکومت، حمایت از مستضعفین و جلوگیری از فساد و تبعیض در جامعه می باشد. با بررسی و تعمق در نهج البلاغه، در مورد بیت المال یک سری برنامه های کلی است که می توان به برخی از آنها اشاره کرد از جمله :
1. کوشش در آباد کردن زمین و گسترش تولیدات اقتصادی و محافظت از آنها
2. چگونگی گردآوری و نگهداری بیت المال
3. شرایط کسانی که بیت المال زیر دستشان اداره می شد
4. مصارف بیت المال 
هم چنین از جمله کارهای امیرمؤمنان هنگام ورود به خزانه بیت المال این بود که حضرت امیر (علیه السلام) بعد از اظهار تأثر به کشته شدگان و دلجویی از بازماندگان بصره، ضمن تنظیم امور حکومتی بصره، به خزانه بیت المال وارد شد و هنگامی که نگاهش به طلا و نقره هایی که در آنجا بود، افتاد و زرق و برق آنها را دید، فرمود: « یا صفراء غری غیری و یا بیضاء غری غیری » ای سفیدها و زردها دلربایی خود را درباره غیر من به کار گیرید و شخص دیگری را گول بزنید. سپس دستور داد که آن اموال را به پانصد پانصد تقسیم کنند. وقتی که پولها را شمردند، دیدند بدون یک درهم کم و زیاد 6000 درهم است؛ به هریک از اصحاب خود که 12 هزار نفر بودند به هر کدام پانصد درهم داد و آنچه در لشکرگاه مانده بود از سلاح جنگی و اسب و خوراک و اسباب دیگر را بین یاران خود قسمت کرد و برای خود یک سهم مانند دیگران برداشت. در آن هنگام مردی خدمت آن حضرت(علیه السلام) آمد و گفت: به من نیز چیزی بدهید چون قلب من با شما بود و به جهتی نتوانستم در وقت جنگ شرکت کنم؛ امیر هم سهم خود را به آن مرد داد33.
طرز مصرف بیت المال در زمان حضرت علی (علیه السلام)
از جمله نامه های آن حضرت(علیه السلام) به فرمانداران خویش را می آوریم که ایشان در آن می فرمایند:
ادقوا اقلامکم و قاربوا بین سطورکم و احذفوا من فضولکم واقصدوا المعانی و ایاکم و الاکثار فانّ اموال المسلمین لا تحتمل الاضرار
قلم های خود را نازک کنید و ریز کنید و بین سطرها را نزدیک بهم گردانید و زیادتی کلمات (عبارت پردازی و روده درازی ) را حذف کنید و مقاصد را در نظر بگیرید و بر حذر می دارم شما را از پرحرفی و پرنویسی؛ برای اینکه اموال مسلمین نمی تواند این گونه خسارتها را تحمل کند34. البته این سخت گیری، مخصوص فرمانداران است چون پول اداره، از بیت المال مسلمین مصرف می شود. لذا باید اقتصاد نمود به طوری که از فرمایش امام آشکار است. چون مسئولیت شرعی دارد؛ اما در مورد اموال شخصی اینطور هم لازم نیست به خود فشار آورد بلکه تا اندازه ایی انسان آزاد است. البته باید مراعات میانه روی کرد. چون اگر از حد اعتدال بگذرد به درجه اسراف و بعضاً تبذیر می رسد که حرام است.
هم چنین از علی ابن رافع نقل شده است که وی گفت: متصدی بیت المال حکومت علی (علیه السلام) و نویسنده او بودم. نقل شده که در بیت المال، گردن بند مرواریدی بود که از بصره بدست آمده بود. دختر علی (علیه السلام)کسی را نزد من فرستاد و گردن بند را برای روز قربان عاریه خواست؛ من هم گفتم: اگر نقصی در آن باشد دختر علی(علیه السلام) ضامن است و بعد از سه روز آن را برگرداند و او پذیرفت. امام علی (علیه السلام) گردن بند را در گردن دخترش دید و شناخت و پرسی : از کجا آوردی؟ گفت: از ابورافع متصدی بیت المال عاریه گرفتم و شرایطش را هم گفت. علی (علیه السلام) مرا احضار کرد و فرمود: به مسلین خیانت می کنی؟! چگونه بدون اجازه من و رضایت مسلمین گردن بند به دخترمن امانت می دهی؟ گفتم: یا علی، او دختر شماست و من آن را به عنوان امانت تضمین می کنم که سالم برگرداند. فرمود: همین امروز آن را پس بگیر و دیگر این کارها را تکرار مکن که مجازات می شوی. وقتی خبر به گوش دخترش رسید گفت: آیا سزاوار است که کسی جز من از این گردن بند استفاده کند وقتی که من دختر شما، پاره تن شما هستم. حضرت فرمود: دخترم، از حق فاصله مگیر. آیا همه زنان مهاجر و انصار در روز عید با چنین زیوری آرایش می کنند؟ ابورافع می گوید: من آن را از دختر امام گرفتم و به جای خود برگرداندم35.  از دیگر کارهای امام (علیه السلام) فرمان امام به استاندار آذربایجان (اشعث) می باشد. بنا بر نقل بعضی از تواریخ، اشعث بن قیس از طرف عثمان در آذربایجان حکومت می کرد. بعد از اینکه امام تصمیم گرفت با معاویه نبرد کند نامه ایی بدین مضمون به وی نوشت: ای اشعث، اگر برخی از کلمات ناهموار و حرکات ناشایست تو نبود که برای من نقل کرده اند، تو اولین کسی بودی که برای تقویت حکومت اسلامی از تو درخواست کمک می نمودم چون تو را زیرک و باشهامت می دانستم ولی گفتار و کردارت باعث به تاخیر انداختنت شد؛ اکنون از لغزش های بیهوده ات گذشتم و امید است که با سعی و جدیّت آینده ات، بتوانی گذشته را جبران کنی. همانا از قضیه عثمان و بیعت کردن مهاجر و انصار با من آگاهی و دانستی که طلحه و زبیر، عهد و پیمان با من را شکستند و عایشه را تا بصره کوچ دادند و به مخالفت برخاستند و من به دنبال آنها رفتم و خواستم که مخالفت را کنار بگذارند اما نپذیرفتند... . اکنون تو بدان که مالیات آذربایجان ملک شخصی تو نیست بلکه جزء اموال عموم مسلمین است و تو فقط نگهبان آن اموالی و اگر تو بر حسب دینی درست رفتار کنی و اخلاص داشته باشی در سمت خود باقی می مانی ... . امام نامه را به زیاد بن مرحب داد و، وی رهسپار گردید. اشعث وقتی از مضمون نامه خبردار شد به منادی اعلام کرد تا اهل شهر را گرد آورد و بالای منبر رفت و مردم را آگاه کرد و از آنها نظر خواست و مردم گفتند: ما علی را قبول داریم، وی رهبر و پیشوای ماست. در این وقت اشعث پایین آمد و مرحب بالای منبر رفت، بعد از حمد خدا گفت: لازم نیست درباره قضیه عثمان _ بیعت شکنی طلحه و زبیر و کار عایشه به گفتگو نشینید؛ خدا آنها را به سزای اعمالشان رسانید. اشعث به عشیره و طایفه خود گفت: هرچند علی(علیه السلام) جلیل القدر است اما می ترسم مرا از بابت مالیات مؤاخذه کند، بهتر است راه شام را برگزینم و به سمت معاویه بروم. در برابر این پیشنهاد، عشیره وی گفتند: تو هرگز نمی توانی دست از کسان خود برداری و خانه و زمین و ... را رها کنی؛ نزد معاویه از ترک زندگی دشوارتر است. باچنین اوصافی، اشعث شرمسار شد و در این حال شاعر سکونی که از خویشاوندان وی بود اشعاری سرود تا مبادا اشعث قلباً به سوی معاویه بود. از جمله دو بیت آخر :
واطع زیاداً انه لک ناصح                                       لاشک فی قول النصیح زیاد
 تو باید از زیاد اطاعت کنی همانا او نصیحت کننده و خیرخواه تو است و تردیدی در آن نیست
وانظر علیاً انه لک جنه                                        یرشد و یهدک للسعادة هاد
 همیشه علی را در نظر داشته باش که او همیشه پشت تو است و تو را به خیر و سعادت راهنمایی خواهد کرد
36
برگرداندن اموال بخشیده شده عثمان به خویشان توسط علی (علیه السلام)
در کلام 15 نهج البلاغه آمده است که درباره زمین ها و اموالی است که عثمان در خلافت خود به خویشاوندان خود و کسانی که سزاوار نبودند ، بخشیده بود و امام در زمان خلافت خود آنها را به بیت المال مسلمین بازگردانید که امام در این باره می فرماید : به خدا سوگند آنچه که از عطایای عثمان و آنچه بیهوده از بیت المال مسلمین به این و آن بخشیده است را اگر بیابم به صاحبش باز می گردانم ، اگرچه زنانی را به ازدواج درآورده یا کنیزانی را خریده باشد زیرا عدالت گشایش می آورد و آنکه عدالت بر او گران آید تحمل ظلم و ستم بر او گرانتر خواهد بود37.
ج)فساد فرهنگی
فرهنگ به معنی وسیع کلمه شامل عقاید و اخلاق، ارزشها، آداب و رسوم، تاریخ و ادبیات است که درواقع چهره جامعه محسوب می شود؛ زیبایی ها و زشتی های جامعه را در آئینه فرهنگ هر قوم و ملتی می توان مشاهده کرد لذا منظور از هجوم فرهنگی همان تاخت و تاز دشمنان بر ارزشهای اسلامی و عقاید و اخلاق جوانان و ویران کردن پایه های آن از طریق نشر فساد، لاابالی گری، بی ایمانی، هوی و هوسهای سرکش، یأس و ناامیدی و.... است38. درحکومت دینی، یافتن اصول صحیح فرهنگی و حساسیت نشان دادن در برابر آفات این مقوله از مسؤلیت های اصلی حکومت است؛ زیرا دراین نظام همه اموراقتصادی، اداری، نظامی و... در جهت رشد فرهنگی مردم قرار دارد. مهم ترین آفات فرهنگی نظام دینی عبارت اند از: تحریف و بدعت، دین گریزی، خرافات، شخص محوری، بی تفاوتی، تبدیل ارزش هاو الگوها و... است39.
1)تحریف و بدعت: از جمله آفت فرهنگی می باشد که چنان در نظر امام ناشایست بود که آن را مجوز شکستن بیعت خویش می دانست و مخالف با حاکمان بدعت گذار را وظیفه ای الهی می شمرد. طلحه و زبیر نخستین کسانی بودند که با من بیعت کردند و آن را نقض کردند بی آن که بدعتی مرتکب شده باشم40 . تحریف علاوه بر اعتقادات در شخصیت ها نیز اثر دارد وحکومت وظیفه دارد در این قسمت نیز هوشیار بوده و با اعتقادات ناسازگار با آموزه های دینی مقابله کند. برهمین اساس روایاتی داریم که پس از جنگ بصره بسیاری نزد حضرت علی(علیه السلام) شتافتند و ایشان را خدا خواندند؛ امام فرمود: من آن گونه که شما تصور می کنید، نیستم. بنده و مخلوق خداوندم. چنان چه ازاین فکرشیطانی برنگردید شما را اعدام خواهم کرد. چون آنان توجه نکردند حضرت (علیه السلام) دستور داد گودال هایی درزمین کندند و آنان را درگودال ها نهادند. سپس فرمان داد آتشی برافروختند و آنها را با دود به هلاکت رسانیدند 41.
بنابراین ازوظایف حکومت اسلامی این است که با بدعت گذاران به شدت مبارزه کند و مردمان را از رفتن به مسیر نادرست برحذر دارند.
2) دین گریزی : امام علی (علیه السلام) سعادت فرد و جامعه را درپیروی از اسلام و دین می دانند. ایشان در آغاز نامه اش به مالک اشتر می فرمایند: (نخست) او را به تقوا و ترس از خداوند، ايثار و فداكارى در راه اطاعتش ‏و متابعت از آنچه در كتاب خدا، قرآن به آن امر شده است فرمان مى‏ دهد: به‏ متابعت اوامرى كه در كتاب الله آمده، فرائض و واجبات و سنتها، همان‏ دستوراتى كه هيچكس جز با متابعت آنها روى سعادت نمى ‏بيند و جز با انكار و ضايع ساختن آنها در شقاوت و بدبختى واقع نمى‏ شود42. البته این سخن بدان معنا نیست که مردم همواره از فرهنگ دینی استقبال می کنند. دربرخی مواقع با اینکه دین به طور کامل عرضه می شود اما مردم از پذیرش آن سرباز می زنند و در این مواقع دولت وظیفه دارد عوامل دین گریزی را شناسایی کند و در جهت مقابله با آن برآیند. برخی از عوامل دین گریزی : هواپرستی و مدافعان ضعیف می باشد43.
3) خرافات: خرافه یعنی اعتقاد بی بهره از پشتوانه دینی و عقلی وعملی؛ مانند اعتقاد به شانس یانحس بودن عدد13. گاهی افراد شیاد از سادگی مردم سوء استفاده می کنند و برای رسیدن به اهداف خود به خرافه پراکنی روی می آورند. حکومت اسلامی باید از نشر خرافات در جامعه جلوگیری کند. حضرت علی (علیه السلام) نیز در سیره حکومتی خود با این مسائل برخورد می کرد. ریشه خرافه نادانی است. به عنوان مثال شخصی مدعی بود می تواند وقایع را براساس ستاره ها پیش بینی کند و علی (علیه السلام) را از حرکت برای جنگ مانع می شد، امام (علیه السلام) در رد حرف او به آیاتی از قرآن کریم استناد جست و برای جنگ حرکت کرد و برخلاف نظر آن شخص امام به پیروزی رسید44.
4) شخص محوری: امیرمؤمنان علی (علیه السلام) یارانش را به حق محوری فرا می خواند. در نهج البلاغه آمده است که روزی شخصی از اصحاب امیرالمؤمنان به نام حارث بن حوت که سابقه طلحه و زبیر را در اسلام می دانست و به خاطر داشت که این دو، سال ها در کنار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در جبهه اسلام شمشیر زده و تلاش کرده بودند، به همین جهت به شک افتاد که آیا حق با علی (علیه السلام) است یا با طلحه و زبیر وعایشه؟ این شخص با حالت اعتراض از امام سؤال کرد: «اترانی اظنّ اصحاب الجمل کانوا علی ضلاله» یعنی آیا فکر می کنی که من اصحاب جمل را گمراه می دانم؟ امام (علیه السلام) به او پاسخ  داد : ای حارث، تو زیر پای خود را دیدی اما به پیرامونت نگاه نکردی؛ پس سرگردان شدی. «انک لم تعرف الحق فتعرف من اتاه و لم تعرف الباطل فتعرف من اتاه» تو حق رانشناختی تابدانی اهل حق چه کسانی هستند وباطل را نیز نشناختی تا باطل گرایان را بشناسی45   
5)بی تفاوتی: امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در دوران 25 ساله سکوت هم به بی تفاوتی نسبت به جامعه مسلمین تن نداد. امام چه آن موقع که ازحق خویش گذشت و برای حفظ اسلام و مسلمین مصلحت دید که سکوت کند و چه در مواردی که بازهم برای جلوگیری از ضرر به اسلام تشخیص داد که باید وارد میدان شود. امام (علیه السلام) قضیه واگذاری خلافت را چنین بیان می کنند:  پس من رداى خلافت را رها ساختم، و دامن خود را از آن در پيچيدم (و كنار گرفتم) در حالى كه در اين انديشه فرو رفته بودم كه: با دست تنها (با بى ياورى) به پا خيزم (و حق‏ خود و مردم را بگيرم) و يا دراين محيط پر خفقان و ظلمتى كه پديد آورده ‏اند صبركنم؟ محيطى كه: پيران را فرسوده، جوانان را پير، و مردان با ايمان را تا واپسين دم زندگى ‏به رنج وا مى ‏دارد. (عاقبت) ديدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزديكتر است، لذا شكيبائى ورزيدم، ولى به كسى مى ‏ماندم كه: خاشاك چشمش را پر كرده، و استخوان راه گلويش را گرفته، با چشم خود مى ‏د يدم، ميراثم را به غارت مى‏ برند!.46                                                          
حضرت علی (علیه السلام) در دوران خلفای سه گانه هرگاه وجود نظرخود را ضروری می دید و مورد مشورت واقع می شد از تلاش فروگذار نمی کرد. به عنوان نمونه ابوبکر در آغاز خلافت در مورد برخورد با رومیان تردید داشت و تردید خود را با گروهی از صحابه در میان گذاشت اما پاسخ قانع کننده نشنید. سرانجام با امیرمؤمنان مشورت کرد. حضرت (علیه السلام) فرمود: پیامبر تصمیم به نبرد داشت تو هم راه آن حضرت را دنبال کن پیروزمی شوی. ابوبکر خوشحال شد و گفت :  فال نیکی زدی و به خیر بشارت دادی47.                                                                             
ایشان در مورد جنگ با سپاه ایران نیز به عمر سفارشی کرده اند که در خطبه146 نهج البلاغه آمده است که درآن جنگ نیز پیروزی های بسیار زیادی نصیب سپاه اسلام شد. ایشان نسبت به وضع اجتماعی و معیشتی هم اقدامات مهمی انجام دادند.هم چنین امام (علیه السلام) دسترنج خود را صرف  خدمت به مستضعفان می کرد . امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
 انّ علیا ٌ (علیه السلام) اعتق الف مملوک من کد یده: علی هزار بنده را از دسترنج خود آزاد کرد48.
6) تبدیل ارزشها والگوها: کسانی که در جامعه مسئولان و متولیان فرهنگی جامعه هستند وظیفه دارند تا الگوهای صحیح را به مردم ارائه دهند. قرآن کریم نیز با اسوه خواندن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابراهیم (علیه السلام) و پیروانش، ضرورت ارائه الگوی صحیح به جامعه را یادآور می شود :
ولقد کان فی رسول الله اسوة حسنه لمن کان یرجوالله و الیوم الاخر و ذکرالله کثیرا.
قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند .
( سوره احزاب ،آیه21)
قد کانت لکم اسوة حسنه فی ابراهیم و الذین معه
قطعا براى شما در [پيروى از] ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست.
( سوره ممتحنه،آیه4)
راهکارهای مبارزه با فسادفرهنگی :
حق و توقع مردم از حکومت به تأمین نیازهای مادی آنان منحصر نیست. تأمین و ترقی فرهنگ عمومی یا گسترش مدارس و رسانه های جمعی و مبارزه با بی سوادی و کم سوادی نیز در شمار حقوق اساسی مردم است. در کشورهای اسلامی، حاکم باید در مسیر توسعه فرهنگ ایمان و مبارزه با ناهنجاری دینی گام بردارد. امام علی (علیه السلام) آموزش و تربیت مردم را از حقوق مردم برحاکم می دانند. ایشان همچنین اولین حق مردم برحاکم را نصیحت مردم ذکر می کنند که حاکم باید نصیحت، تذکر و خیرخواهی و فرهنگ عمومی و دینی مردم را گسترش دهد. حضرت والیان خود را به هم نشینی با علما و حکما و مشاوره با آنان در کشورداری امر می کند49.
در فرهنگ اسلامی با محتوایی مانند ایمان به خدا که قدرت بی پایان و مراقبتش بربندگان، بی نظیراست و مفاهیمی مانند ایثار، شهادت، آزادگی و جهاد می توان از آفت فرهنگی جلوگیری کرد؛ تقویت بنیه های فکری و عقیدتی (( فرهنگی )) مهم است.
یکی از ارکان اصلی، مسأله تقویت مبانی اخلاقی است. زیرا اخلاق، عامل مهم بازدارنده در برابر مفاسداجتماعی است. اخلاق حد فاصل میان انسان و حیوان و فرشته و شیطان است. امروزه هر رنجی وعذابی که داریم به خاطر تزلزل مبانی اخلاقی است.  وقتی اخلاق درست باشد و در هرحال به یاد خدا باشیم ایمان سست نمی شود و از خطر سقوط در امان می ماند50.

نتیجه گیری
موضوع فساد امری است که متاسفانه در هرعصری و درهر زمینه ایی و درهر جامعه ایی وجود داشته است. در قرآن آیات زیادی راجع به فساد آمده است که برخی از آنها را درمقاله مطرح گردید. در این مقاله بیان شد که فساد درزمینه اداری، فرهنگی، اقتصادی ممکن است بروز کند و راهکارهایی هم برای مبارزه با آنها ارائه گردید. درخصوص فساد اداری از جمله راه های مبارزه با آن انتخاب کارگزاران شایسته، افرادی پیگیر، خوش اخلاق ...می باشد. در خصوص فساد اقتصادی موضوعاتی از جمله: فقر، ضعف اقتصادی، تبعیض و عدم ظارت اقتصادی و راههای مبارزه با آن مطرح گردید. در رابطه با فساد فرهنگی مواردی از جمله: تحریف و بدعت، دین گریزی، خرافات و بی تفاوتی مطرح گردید. امام علی (علیه السلام) هم در چندین مورد در نامه 53 به مالک اشتر به این طبقه سفارش کرده است. اگر ما توجه کنیم بیشتر شورش ها از همین فشاری است که به مردم آمده است. اگر حق طبقه ضعیف و محروم داده نشود و مورد بی اعتنایی حاکم و جامعه باشند باعث بهم ریختگی جوامع می شود و کم کم دایره فقر توسعه پیدا می کند و مثل عفونت باعث مرگ می شود ؛ لذا امام می فرماید: برای آنها حقی است یعنی حق آنها را بده و هیچ سستی هم نباشد چون این حق خودشان است و آبرویشان باید حفظ شود که حاکم فقط با استعانت از خدا می تواند این کار را انجام دهد .

  • 1. استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یزد
  • 2. دانشجوی کارشناسی ارشد نهج البلاغه دانشگاه یزد
  • 3. www.philosociology.ir
  • 4. بابازاده ،علی اکبر، زمینه های فساد درجامعه وراه درمان آن ، چاپ اول ، اتشارات قدس ،بهار1374،ص41
  • 5. قرآن کریم ، ترجمه مرحوم دکتر الهی قمشه
  • 6. http://saljughi-by.blogfa.com/post(حميدرضاصيدمحمدي)
  • 7. دلشادتهرانی ، مصطفی ، ارباب امانت ( اخلاق اداری در نهج البلاغه ) ، اتشارات دریا، چاپ6 زمستان 1379، ص143
  • 8. شکراللهی،مرتضی(نادر)،آسیب شناسی حکومت دینی،انتشارات کانون اندیشه جوان،چاپ دوم 1384،ص35
  • 9. پورعزت ، علی اصغر ، اداره سالم به روایت نهج البلاغه ، طرحی برای مبارزه بافساد اداری ، انتشارات بنیادنهج البلاغه ، 1390 ، ص40
  • 10. دلشادتهرانی،مصطفی،ارباب امانت(اخلاق اداری درنهج البلاغه)،انتشارات دریا،چاپ6زمستان1379،ص55
  • 11. خوانساری،جمال الدین محمد،بامقدمه وتصحیح وتعلیق میرجلال الدین حسینی ارموی،شرح غررالحکم و دررالکلم،جلد4،چاپ سوم ،انتشارات دانشگاه تهران،1360،ص49
  • 12. همان، ص47
  • 13. همان،جلد2،ص380
  • 14. دلشادتهرانی،مصطفی،دولت آفتاب اندیشه سیاسی وسیره حکومتی علی(ع)،انتشارات وزارت وفرهنگ وارشاداسلامی،دریا،چاپ3چاپ اول،پاییز80،ص382
  • 15. شعبة الحرانی ابومحمد الحسن بن علی بن الحسین ،تحف العقول،مکتبة بصیرتی،قم،1394ق،ص91
  • 16. نهج البلاغه،نامه53
  • 17. دلشادتهرانی،مصطفی،دولت آفتاب اندیشه سیاسی وسیره حکومتی علی(ع)،انتشارات وزارت وفرهنگ وارشاداسلامی،دریا،چاپ3چاپ اول،پاییز80،ص412
  • 18. نهج البلاغه، حکمت 70
  • 19. شکراللهی،مرتضی(نادر)،آسیب شناسی حکومت دینی،انتشارات کانون اندیشه جوان،چاپ دوم1384،ص63
  • 20. همان،ص65
  • 21. ترجمة المنجد، ترجمه مصطفی رحیمی اردستانی، تهران، انتشارات صبا، 1374، ص 830.
  • 22. همان، ص 831.
  • 23. حائری، سید محسن، اندیشه‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه، ترجمه عبدالعلی آل‌بویه لنگرودی، تهران، انتشارات بنیاد نهج‌البلاغه، 1378، ص 84.
  • 24. نهج البلاغه،حکمت328
  • 25. محمدی الری شهری،محمد،موسوعة الامام علی ابن ابی طالب (ع)فی الکتاب والسنة والتاریخ،قم،دارالحدیث،الطبعة الاولی،جلد4،1421ق،ص173
  • 26. مطهری،مرتضی،بیست گفتار،قم،انتشارات صدرا،1358،ص19
  • 27. نهج البلاغه، نامه 53
  • 28. نهج البلاغه ، نامه 3
  • 29. نهج البلاغه ، نامه 3
  • 30. همان ، حکمت 355
  • 31. قدردان قراملکی ، محمدحسن ، حقوق متقابل مردم و حکومت ( مجموعه چشم انداز امام علی ) ، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ، چاپ اول بهار 1381، ص40
  • 32. همان ، ص 42
  • 33. مطهری ، احمد ، طرحهای رسالت پیرامون خلافت و زمامداری ، جلد 3 ، انتشارات دارالتبلیغ اسلامی قم ، ص180
  • 34. علامه مجلسی ، محمدباقربن محمدتقی(1037-1111ق)، بحارالانوار ، جلد 41، ،الاسلامیه ،تهران ، 1362، ص 105
  • 35. رسولزاده ، سید اسماعیل ، قضاوتها و حکومت عدالتخواهی علی ابن ابیطالب ، انتشارات یاسین ، چاپ اول ،1366 ، ص 209
  • 36. مطهری ، احمد ، طرحهای رسالت پیرامون خلافت و زمامداری ، انتشارات دارالتبلیغ اسلامی قم ، جلد 3 ، ص 354
  • 37. اسرار ، مصطفی ، دانستنیهای نهج البلاغه ، انتشارات محیا ، چاپ 5 ، پاییز 1375 ، ص 44
  • 38. بابازاده ،علی اکبر ، زمینه های فساد درجامعه وراه درمان آن ، انتشارات قدس ، چاپ اول بهار1374، مقدمه ، آیت الله مکارم شیرازی ، قم ، اردیبهشت 1371
  • 39. شکراللهی،مرتضی(نادر)،آسیب شناسی حکومت دینی،انتشارات کانون اندیشه جوان،چاپ دوم1384،ص15
  • 40. منقری،نصربن مزاحم،وقعة صفین،تحقیق عبدالسلام هارون،قاهره1382ق،ص20
  • 41. حرعاملی،محمدبن حسن،وسائل الشیعه،مؤسسه آل البیت احیاءِ التراث،قم،1409ق، ج18،ص552
  • 42. نهج البلاغه،نامه53
  • 43. شکراللهی ،مرتضی(نادر)،آسیب شناسی حکومت دینی ،انتشارات کانون اندیشه جوان،چاپ دوم1384،ص22
  • 44. همان،ص24
  • 45. نهج البلاغه ،حکمت262
  • 46. همان ،خطبه3
  • 47. یعقوبی،ابن واضح، تاریخ یعقوبی ،جلد2، بیروت،دارصادر،ص123
  • 48. کلینی،محمدبن یعقوب،فروع کافی،بیروت،دارالاضواء،بی تا،جلد5،ص74
  • 49. قدردان قراملکی ،محمدحسن ، حقوق متقابل مردم وحکومت ( مجموعه چشم انداز علی ) ، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ، چاپ اول ، بهار 1381 ، ص43
  • 50. بابازاده ، علی اکبر ، زمینه های فساد درجامعه و راه درمان ، انتشارات قدس ، چاپ اول بهار 1374 ، مقدمه ، آیت الله مکارم شرازی ، قم ، اردیبهشت 71
منابع: 

منابع و پی نوشتها

1- یعقوبی،(احمدبن ابی یعقوب) ابن واضح، تاریخ یعقوبی ،جلد2،بیروت،دارصادر
2- شعبة الحرانی ،ابومحمد الحسن بن علی بن الحسین ،1394ق ،تحف العقول،قم ،مکتبة بصیرتی
3- مطهری ، احمد، 1360،طرحهای رسالت پیرامون خلافت و زمامداری ، جلد 3 ، قم، انتشارات دارالتبلیغ اسلامی
4- رسولزاده ، سید اسماعیل ،چاپ اول ،1366، قضاوتها و حکومت عدالتخواهی علی ابن ابیطالب،انتشارات یاسین
5- ترجمه رحیمی اردستانی، مصطفی، 1374،ترجمة المنجد، تهران، انتشارات صبا
6- خوانساری، جمال الدین محمد ، چاپ سوم ، 1360 ،شرح غررالحکم و دررالکلم بامقدمه وتصحیح وتعلیق میرجلال الدین حسینی ارموی، ،جلد4وجلد2، انتشارات دانشگاه تهران
7- بابازاده ، علی اکبر ، چاپ اول بهار1374، زمینه های فساد درجامعه وراه درمان آن ، ، اتشارات قدس
8- پورعزت ،علی اصغر،1390، اداره سالم به روایت نهج البلاغه(طرحی برای مبارزه بافساد اداری)،انتشارات بنیادنهج البلاغه
9- علامه مجلسی ، محمدباقربن محمدتقی(1037-1111ق)،1362،بحارالانوار ، جلد 41،تهران،الاسلامیه
10. دکترمعین،محمد،1360،فرهنگ فارسي، شش جلدي، چاپ4،امیرکبیر
11- قرآن کریم
12- حائری، سید محسن، 1378، اندیشه‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه، آل‌بویه لنگرودی، تهران، انتشارات بنیاد نهج‌البلاغه
13- محمدی الری شهری، محمد،1421 ق، موسوعة الامام علی ابن ابی طالب (ع)فی الکتاب والسنة والتاریخ،جلد4،قم،دارالحدیث،الطبعة الاولی
14- مرحوم حجةالاسلام دشتی، محمد، چاپ سوم 1385، نهج البلاغه ، انتشارات دارالعلم
15- قدردان قراملکی ، محمدحسن ، چاپ اول بهار1381،حقوق متقابل مردم و حکومت ( مجموعه چشم انداز امام علی ) ، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر
16- شکراللهی، مرتضی(نادر) ،چاپ دوم 1384 ،آسیب شناسی حکومت دینی،انتشارات کانون اندیشه جوان
17- مطهری، مرتضی، 1358،بیست گفتار،قم،انتشارات صدرا
18- حرعاملی، محمدبن حسن ، 1409 ق ،وسائل الشیعه ج18، قم ،مؤسسه آل البیت احیاءِ التراث
19- کلینی ،محمدبن یعقوب، فروع کافی جلد5،بیروت،دارالاضواء،بی تا
20- دلشادتهرانی ، مصطفی، چاپ6 زمستان 1379،ارباب امانت ( اخلاق اداری در نهج البلاغه )،اتشارات دریا
21- دلشادتهرانی، مصطفی،چاپ3چاپ اول،پاییز80 ،دولت آفتاب اندیشه سیاسی وسیره حکومتی علی(ع)،انتشارات وزارت وفرهنگ وارشاداسلامی،دریا
22- اسرار ، مصطفی ، چاپ پنجم ،پاییز 1375، دانستنیهای نهج البلاغه ، انتشارات محیا
23- منقری، نصربن مزاحم ،1382ق ،وقعة صفین،تحقیق عبدالسلام هارون،قاهره
www.philosociology.ir-24 ( فیلو جامعه شناسی ،پنج شنبه27 بهمن1390 ساعت16:17، مدیرسایت)
25- http://saljughi-by.blogfa.com/post(چهارشنبه هفتم فروردین 1387 ساعت 13:32 ،حميدرضاصيدمحمدي)