شفاعت با اصلي كه قرآن تأسيس فرموده و سعادت هر كسي را وابسته به عمل خويش دانسته است و فرموده «و ان ليس للانسان الا ما سعي» منافات دارد؟

جواب اجمالي:
شفاعت با آية مباركة «و ان ليس للانسان الا ما سعي» كه سعادت هر شخصي را وابسته به عمل آن دانسته است، تنافي ندارد،؛ زيرا شخصي كه مورد شفاعت قرار مي‏ گيرد، براي تحصيل مقدمات سعادت خويش به طور غير مستقيم سعي و كوشش نموده و شرايط و مقدمات شفاعت را تحصيل نموده است كه از جملة آنها ايمان، پرهيز از شرك، ظلم، غش، و خدعه و انجام اعمال صالح، مثل اهتمام به نماز، زيارت برادران مؤمن، حفظ چهل حديث، شركت در نماز جماعت و تشييع جنازة مؤمن، احترام به نعمتهاي الهي و ... مي‏ باشد، و اين گونه اعمال سعي و كوشش محسوب مي‏ شود، و شفاعت هم با اعمال صالح و سعي و كوشش انسان پيوستگي نزديك و رابطه علّي و معلولي دارد.
جواب تفصيلي:
شفاعتي كه در قرآن و احاديث اهل بيت بيان شده، با اين مطلب كه «سعادت انسان، وابسته به عملش مي باشد» منافاتي ندارد. و آية كريمه كه در شبهه به آن استناد شده، در مقام بيان و اعلام اين مطلب است كه: هيچ انساني بار گناه ديگري را بر دوش نمي‏ گيرد، و براي انسان بهره‏ اي جزء سعي و كوشش او نيست، هر انساني اجر و پاداش كردار خويش را مي‏ برد. و براي روشن شدن عدم منافات لازم است توضيحي دربارة شفاعت داده شود:
شفاعت چيست؟
شفاعت به اصطلاح لغويين درخواست عفو و گذشت از گناه و جرائم مجرمان است1 و نيز عبارت از كلام و گفت‏ و گوي شفيع با حاكم و سلطان در باب حاجت و نياز ديگران است.2
شفاعت درنزد متكلمان، به اين معنا است كه پيامبران و ساير شفيعان از خداوند مي‏ خواهند تا عذاب و عقاب را از مجرمان بردارند3، و در حقيقت شفاعت براي رفع و اسقاط عذاب از گناهكاران است4.

حد و مرز شفاعت:
ممكن است از مسألة شفاعت برداشت نادرست بشود، و انسان خيال كند كه شفاعت حدّ و مرزي ندارد؛ در حالي كه شفاعت بي‏ قيد و شرط نيست، بلكه با اعمال و نيّات ما رابطة نزديك دارد. دربارة اينكه چه كسي مورد شفاعت قرار مي‏ گيرد، فريضه‏ هاي مختلفي وجود دارد و مهمترين آنها به شرح زير است:
الف: كسي مشمول شفاعت مي‏ گردد كه مسلمان باشد، و از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارة محّبت و دوستي اهل بيتش پيروي كند، و نيز مشرك و ظالم نباشد.
ب: كسي كه مورد شفاعت قرار مي‏ گيرد، لازم نيست حتماً مسلمان باشد، بلكه يهود و نصاري و ساير فرقه ‏هاي اسلامي مشمول شفاعت هستند. و بيشتر برادران اهل سنّت طرفدار اين قول هستند.
ج: شفاعت اختصاص به مسلماناني دارد كه گناهان صغيره را مرتكب شده‏ اند. و مسلماناني كه مرتكب جرايم بزرگ و گناهان كبيره بشوند از شفاعت محروم هستند. و معتزليان طرفدار اين قول هستند5.
د: كساني هم هستند كه اصلًا شفاعت پيامبر را منكر شده ‏اند، مثل قدماء خوارج كه طرفدار اين قول هستند6. شيعه كه طرفدار قول اوّل مي ‏باشد، شفاعت را بي‏ قيد و شرط قبول ندارد، بلكه براي آن حّد و مرزي قائل است كه اگر توجّه دقيق به آنها بشود ديده مي ‏شود كه شفاعت تا چه اندازه با اعمال حسنة انسان ارتباط دارد، شفاعت عامل تشويق كننده‏ اي به سوي اعمال حسنه و كردارهاي نيك است، بدين معنا اگر انسان بخواهد مشمول شفاعت و مورد فيض خداوند قرار بگيرد، بايد مواظب رفتارش باشد، تا خداي نخواسته از فيض شفاعت محروم نگردد؛ چون خيلي از گناهان است كه انسان را محروم از شفاعت مي‏ كند و مانع صعود به قلة فيض شفاعت مي‏ گردد.
5. عمل و شايستگي براي شفاعت:
شفاعت به معناي تعطيل كارهاي صالح و كردارهاي شايسته نيست، بلكه شفاعت پيوستگي نزديك و ارتباط علّي و معلولي به اعمال صالح دارد، و انسان به ميزان كردارهاي نيكش مي‏ تواند مشمول شفاعت واقع بشود. پس شفاعت در حقيقت ترغيب مردم به رفتارهاي نيك و شركت دادن آنها به مسابقة انجام عمل صالح است، و به ميزان كسب امتياز مي‏ تواند مورد شفاعت انبياء و اوليا و ساير شفيعان قرار بگيرد. و شايستگي و كسب امتيازات و شرايط شفاعت كه عبارت از اعمال صالح و اخلاص و دوري از شرك و ستم است، در روايات ذكر شده و به عنوان نمونه به برخي از آنها اشاره مي‏ شود:
1. چيزي را شريك خداوند قرار ندهد.
2. كسي كه از روي اخلاص شهادت بدهد براينكه خدايي به جز از خداوند يكتا نيست، و اين شهادتش طوري باشد كه قلبش، زبان او را و زبان او قلبش را تصديق بكند.
3. كسي كه با مسلمانان غش و خدعه كند و يا در دين غلو نمايند، و يا از دين بيرون برود، مشمول شفاعت نمي‏ شود.
4. عداوت و دشمني با اهل‏ بيت (علیهl السلام) نداشته باشد.
5. نماز را سبك نشمارد.
6. شفاعت رسول خدا را تكذيب نكند.
و همچنين كسي كه قبر پيامبر را زيارت بكند، و به خاطر خداوند به زيارت برادر مؤمن برود، در مجلس دعا شركت نمايد، در تشييع جنازة مؤمن حاضر بشود، چهل حديث را حفظ كند، به جهت شركت در نماز جماعت به مسجد برود، به جامعة اسلامي خدمت بكند، و كسي كه دو و يا چند دختر داشته باشد و به تربيت آنان همّت بگمارد، و نيز كسي كه احترام نعمتهاي الهي را داشته باشند، اينها مشمول شفاعت شفيعان خواهد بود.

  • 1. نهاية ابن اثير، ج 1، ص 260.
  • 2. رجوع شود به لسان العرب، ج 7، ص 151.
  • 3. رسائل الشريف المرتضي، ج 1، ص15، دارالقرآن الكريم.
  • 4. رسائل الشريف المرتضي، ج 3، ص 17، دارالقرآن الكريم.
  • 5. رجوع كنيد به تفسير فخررازي، ج 2، ج 3، ص 56- 55.
  • 6. العقائد الاسلاميّه،ج 3، ص 112، مركز المصطفي.
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 80