علماي شيعه در رواياتشان قائل هستند كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حال جنابت وارد مسجد شدند در حاليكه غسل را فراموش كرده بودند. (نقل روايت از ابو هريره مي باشد).
جواب اجمالي:
در جواب بايد گفت:
اولًا: اين حديث در كتابهاي حديثي شيعه وجود ندارد.
ثانياً: راوي حديث ابوهريره است كه مورد وثوق نبوده و اصحاب پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را به جعل حديث متهم ميكردند، حتي خليفه دوم عمر او را بدين جهت تازيانه زده است.
جواب تفصيلي:
اين حديث مجعول، كه (معاذ الله) پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با حال جنابت وارد مسجد شده اند، آنچنان كه ابوهريره گفته است (اقامه براي نماز گفته شد، صفهاي نماز مرتب گشت، ولي زماني كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در محراب برخاست، بياد آورد كه جنب است)1 اين گفته از سه جهت قابل خدشه است، اول آنكه از علماي شيعه هيچكس، اين حديث را نقل نكرده است.
دوم آنكه: راوي اين حديث شخصي است كه در حديث جانب زياده روي را گرفته بود و سخنش همگان را به ترديد مي افكند و همه او را سرزنش مي كردند و سخنش را زشت مي پنداشتند و از همه مهمتر آنكه، در زمان حيات خويش، به او مي گفتند: تو دروغ مي گويي. و ابوزين نقل مي كند؛ «ابوهريره به نزد ما آمد، و به پيشانيش ميكوبيد، و مي گفت، آيا من كسي هستم كه دروغ بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مي بندم و خود را گمراه مي كنم تا شما هدايت شويد؟»2 براي اثبات دروغگويي او، چند نمونه از احاديث وي را متذكر ميشويم كه حتّي با مباني اهل سنّت هم در تضاد است:
(جز رمه داران احدي را خداوند به پيامبري برنگزيده است.3) (حضرت ابراهيم (علیه السلام) در سن هشتاد سالگي با تيشة نجاري ختنه شده است).4 (كسي كه بگويد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از يونس بن متي برتر است دروغ گفته است)5. و (عمل آدمي احدي را به بهشت روانه نمي كند)6 وقتي سخن از ابوهريره به ميان آمد، حضرت علي (علیه السلام) فرمود: «همان! دروغگوترين مردمان» و در سخن ديگري فرمود: «كسي كه بيش از همة انسانها بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دروغ بست ابوهريره مي باشد.7 و در جاي ديگر مي فرمايد: «سخن ابوهريره را نمي پذيرم، و با او مخالفت مي كنم.»8
از خود ابوهريره نقل است كه: «وقتي حديثم به گوش عمر رسيد، مرا طلبيد و برايم اين حديث را خواند: «من كذب عليّ متعمداً فليتبوأ مقعده من النار» يعني، كمتر دروغگو باش».9
و در جاي ديگر عمرابوهريره را سرزنش كرده و مي گويد: «نقل حديث از رسول خدا را رها مي كني، يا اينكه تو را به سرزمين دوس و يا قرده بفرستم»10. و در جاي ديگر آمده است: عمر به خاطر دروغ بستن ابوهريره به رسول خدا و افراط در نقل حديث از او، وي را تازيانه مي زد و مي گفت: «چقدر زيادهگويي، تو را از دروغ بستن به رسول خدا باز مي دارم» و پس از آنكه او را شلاق زد و مجروح ساخت و هزار دينار از بيت المال را كه نزد او بود باز گرفت و رسوايش كرد. با سخنان بسيار تندي او را نكوهش كرد11.
نظر عايشه در مورد ابوهريره: وقتي عايشه احاديث ابوهريره را شنيد، او را طلبيد و گفت: «اين احاديث كه از رسول خدا مي گويي چيست؟ مگر تو چيزي جز آنكه ما شنيده ايم، شنيده اي؟»12
و در جاي ديگري نقل شده است كه، ابوهريره حديثي را روايت مي كند به اين مضمون كه، هر كسي در حال جنابت به صبح برسد آن روز را روزه نگيرد. وقتي اين صحبت به عايشه و حفصه رسيد، ابوهريره را تكذيب كردند و او نيز به خطاي خويش اعتراف نمود13.
و مسلم نقل ميك ند: «روزي عايشه در حجره اش در حال نماز نافله بود و در كنار حجرة عايشه ابوهريره مشغول نقل از رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. هنگامي نماز عايشه تمام شد كه ابوهريره رفته بود. و عايشه گفت: (اگر مي ماند سخنش را رد مي كردم و او را سرزنش مي كردم».14
و ابن قتيبه در مورد ابوهريره مي گويد: عمر و عثمان و علي و عايشه او را جملگي دروغگو مي دانستند.15 احمد امين نويسندة مصري در جايي دربارة ابوهريره مي گويد: شماري از اصحاب بر زيادهگويي و پرگويي ابوهريره در نقل سخنان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خرده مي گرفتند.16 و مصطفي صادق رافعي در مورد ابوهريره مي گويد: در ميان اصحاب ابوهريره با اينكه تنها سه سال با رسول خدا مصاحبت داشت، بيش از همة آنها حديث نقل مي كرد. و از اين روست كه علي (علیه السلام)، عمر، عثمان و عايشه او را سرزنش مينمودند. و بيش از همه نسبت به عايشه در ترديد بود و او را ملامت مي كرد.17
حتي كار به جايي مي رسد كه وقتي حديثي را ابوهريره درست نقل مي كند، اطرافيان باور نمي كنند كه نقل است، ابوهريره حديثي را براي عامر بن شريح بن هاني روايت مي كند ولي عامر آن را نمي پذيرد، وقتي كه تا عايشه آن روايت را براي او نقل مي كند آنگاه آن روايت را مي پذيرد.18
حال پذيرفتن سخن و روايت از چنين فردي دروغگو و كذاب، صحيح مي باشد؟!
- 1. صحيح بخاري، ج 1، ص 41.
- 2. صحيح مسلم، ج 2، ص 217.
- 3. صحيح بخاري، ج 2، ص 22.
- 4. همان، ج 4، ص 65.
- 5. همان، ج 2، ص 92.
- 6. همان، ج 4، ص 6.
- 7. ابوهريره، معد ابوريه، ص 125.
- 8. تأويل مختلف الحديث، ابن قتيبه، ص 27.
- 9. ابن جعر، الاصابه، شرح حال ابوهريره.
- 10. كنز العمال، ج 5، ص 239، حديث شماره 4885.
- 11. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 104.
- 12. مستدرك، ج 3، ص 509. مستدرك، ج 3، ص 509.
- 13. صحيح بخاري، حديث شماره 27.
- 14. صحيح مسلم، ج 2، ص 358.
- 15. تأويل مختلف الحديث، ابن قتيبه، ص 27.
- 16. احمد امين، فجر الاسلام، باب 6، فصل 2، ص 262.
- 17. صادق رافعي، النظام، آداب العرب، ج 1، ص 282.
- 18. صحيح مسلم، ج 2، ص 432.
منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 56