مبناي علماي شيعه در اثبات حقانيت خود در طول تاريخ و نيز در عصر حاضر بر استدلالات علمي و استناد به نقل مسائل عقلي است، يا اهانت و ردّ مخالف و عدم مباحثة علمي؟

جواب اجمالي:
با توجه به شواهد معتبر تاريخي مبناي علماي شيعه بر استدلالات علمي و استناد به مسائل عقلي و نقلي مي‏باشد و به بركت اين استدلالات علمي و منطقي بود كه شيعه از درياي پر تلاطم روزگار نجات يافت.

جواب تفصيلي:
سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از كتاب خدا از مهمترين منابعي است كه مورد پذيرش همه مذاهب و فرقه ها مي‏ باشد. اگر چه بعضي از علماي اهل سنت با ديدگاه افراطي به اين مطلب مي‏ نگرند و بدون هيچ توجهي به نقش عقل، فقط نقل را حجت مي‏ دانند. و بعضي از آنان عقل را به عنوان اصل در اثبات مسائل ديني خود مطرح كردند بدون اينكه توجه خاصّي به نقل و سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته باشند. اما در ميان اين مذاهب مكتب شيعه راه جامع تري را انتخاب كرده و عقل و نقل را با هم در خدمت استدلالات و روش بحثي خود قرار داده است1. و راه اعتدال را در پيش گرفته كه استاد مطهري به اين اعتدال اشاره مي‏ كند و مي‏ گويد «تعقل و تفكر شيعي نه تنها با فكر حنبلي كه از اساس منكر استدلال در عقايد بود و با تفكر اشعري كه اصالت را از عقل گرفته، مخالف و مغاير است و با تفكر عقلي معتزلي هم مخالف است زيرا تفكر معتزلي هر چند عقلي است ولي جدلي است نه برهاني.2» پس عقل؛ آن هم از نوع برهاني بعد از نقل در مكتب شيعه از جايگاه بلندي برخوردار است تا آنجا كه از آن به عنوان حجت باطني خداوند در مقابل حجت ظاهري يعني پيامبران را ياد كنند3.
علماي شيعه هم با توجه به قرآن كريم كه مي‏ فرمايد: «ادعُ الي سبيل ربِّكَ بالحكمةِ و الموعظةِ الحسنةِ و جادلهم بالتي هي احسن 4» براي اثبات حقانيت خود، روش حكمت، برهان، موعظه و جدال احسن را انتخاب كردند كه هر سه روش در مقابل تهمت و زور مي ‏باشد، چون معني حكمت يعني: گفتگو بر سبيل منازعه مي ‏باشد5.
آري علماي شيعه بدون هيچ طمعي در حكومت و قدرت و بنا به وظيفة خطير امر به معروف و نهي از منكر و تنوير افكار، شروع به تاليف و تدريس و بحث و مناظره در حوزة ديني نمودند و آثاري كه از بزرگان شيعه به يادگار مانده، جز درس و بحث و تأليفات علمي چيز ديگري را اثبات نمي ‏كند. آثار علمايي مانند سيد مرتضي، شيخ مفيد، شيخ طوسي، و ... همه و همه در راستاي اثبات حقانيت معارف مستدل شيعه و در جواب به مخالفان از راه قلم و مباحثة علمي و به دو از اهانت مي‏باشد. كتاب «الشافي» سيد مرتضي در جواب اشكالات قاضي عبدالجبار معتزلي در امامت، كتاب تجريد العقايد خواجه نصير، كتاب شبهاي پيشاور ، و ايجاد نمودن دارالتقريب مذاهب توسط آيت‏ا ... العظمي بروجردي در مركز علمي اهل تسنن قاهره، سياست استدلالي و منطقي شيعه در مباحثات و برخورد با مخالفان را ثابت مي‏ كند.
اما در مقابل اين سياست علمي شيعيان، مخالفان از راه كينه و عداوت وارد شدند و هر چه از ظلم، ستم، قتل، و اهانت، در توان داشته نثار شيعيان و علماي آنها كردند. امويان و عباسيان و افرادي چون حجاج از خون هيچ عالم شيعي به راحتي نگذشته و مورخان و متكلمان قلمهايشان را آلوده به نسبت‏هاي ناروايي به شيعه چون زنديق، رافضي، ملحد، كردند. كه تاريخ پر از اسنادي از اين قبيل مي ‏باشد.
ولي علماي شيعه در مقابل اين اهانت‏ها با مسلح شدن به علوم مختلف مذهب شيعه را در برابر طوفانهاي وحشتناك روزگار نجات دادند. و در حال حاضر هم علماي شيعه عقيده دارنند كه شيوة تحميل رأي بر ديگران مخصوصاً در حوزة انديشه و دين، شيوه‏اي وحشيانه و به دور از منطق و انصاف و انسانيت و روش علمي است‏.

  • 1. رباني گلپايگاني، درآمدي به علم كلام، ص 188 و 189.
  • 2. استاد مطهري، آشنايي با علوم اسلامي (كلام و عرفان)، ص 54.
  • 3. اصول كافي، ج 1، كتاب عقل و جهل، حديث 12.
  • 4. سورة نحل، آيه 125.
  • 5. علامه طباطبائي، نفسير الميزان، ج 12، ص 374 و 371.
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 71