نظر صحيح در باره رجعت چيست؟

در توضيح رجعت بايد گفت:
الف- مراد از «رجعت»، بازگشت جمعى از مؤمنان و جمعى از كفار به دنيا در دوران ظهور امام زمان (علیه السلام) است. اين امر محال نيست و ده ها بلكه صدها روايت بر آن وارد شده است، از اعتقاد به آن مشكلى پيش نمى‏آيد ولى بعضى از اهل سنت در ردّ و انكار آن، پافشارى مى ‏كنند.
ب- رجعت در امت هاى پيشين، نمونه ‏هاى بسيار دارد:
1- رجعت هفتاد نفر از قوم موسى (علیه السلام).
2- رجعت هزاران نفر پس از مرگ (أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ ...1 )
ترجمه: آيا نديدى به سوى آنانكه بيرون رفتند از خانه‏هايشان و ايشان هزاران بودند، از ترس مرگ، پس گفت ايشان را خدا كه بميريد، سپس آنان را زنده كرد.
او كالذى مر على قرية2 .
3- رجعت عزير بعد از صد سال.
4- رجعت سام بن نوح به دنيا.
5- رجعت فرزندان ايّوب3.
6- رجعت يوشع، اليسع، اشموئيل4 .
ج- در اسلام نيز نمونه‏ هاى زيادى از رجعت وجود داشته است و كسانى، پس از مرگ، به دنيا بازگشتند. ابن ابى‏الدنيا از علماى عامه (متوفاى 208 ه) در اين زمينه كتابى نوشته به نام «مَن عاش بعد الموت» كه در عربستان چاپ شده و شرح حال نمونه هايى از كسانى را كه بعد از مرگ زنده شده‏اند، جمع آوردى كرده است. اينك چند نمونه از آن را مى‏آوريم:
1- رجعت زيد بن خارجه.
2- رجعت جوانى از انصار.
3- رجعت مردى از مقتولين مسيلمه.
4- رجعت ابن خراش.
5- رجعت يكى از بستگان- دايى- ابن ضحاك.
6- رجعت رؤبه دختر بيجان.
7- رجعت شخصى از بنى‏جُهينه.
و نمونه‏هاى ديگر ...
و نيز حديثى از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل مى ‏كنند كه: «ليأتينّ عَلى أمّتي ما أتى بَنِي‏إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ»5.
آنچه بر سر امت هاى پيشين آمد بر سر امت من نيز بدون كم و كاست خواهد آمد.
بخارى مى‏ گويد: عَنِ النَّبيّ (صلی الله علیه و آله و سلم)
«لتتبعنّ سنن من كان قبلكم شِبراً بِشِبرٍ و ذراعاً بذراعٍ حتّى لو دخلوا في جُحر ضب لأتبعتموهم فقالوا يا رسول‏اللّه اليهود و النصارى؟ قال: فمن إذن6».
«تمامى سنتهاى پيش را وجب به وجب و ذراع به ذراع دنبال خواهيد كرد. و حتى اگر به لانه سوسمارى وارد شده باشند شما هم آنان را دنبال خواهيد كرد. عرض كردند يا رسول اللّه منظور شما از پيشينيان يهود و نصارى هستند فرمود، آرى، چه كسى غير از آنان را قصد دارم؟!»
بالأخره- در اين زمينه، از ائمه طاهرين بيش از پانصد روايت رسيده است. اضافه بر آيات شريفه‏اى كه به رجعت تفسير شده است7.
علامه طباطبايى مفسر بزرگ شيعه درباره رجعت مى ‏فرمايد: «اگر در اين زمينه به كاوش بپردازى، بسيارى از آياتى را مى‏يابى كه از ائمه طاهرين به قيامت و گاهى به رجعت و گاهى به ظهور امام (علیه السلام) تفسير كرده‏اند، و اين نيست مگر به لحاظ وحدت سنخيت بين اين سه معنا. وليكن چون مردم در حقيقت قيامت بحث نكرده‏اند و در زمينه كشف از هويت و واقعيت اين روز عظيم به تحقيق وسيعى نپرداخته ‏اند، در معناى اين روايات اختلاف پيدا كرده و بعضى آن را رد و طرح كرده ‏اند- و حال آنكه بيش از پانصد روايت است. و بعضى ديگر آن را تأويل كرده و حال آنكه آنها در كمال ظهور و يا صراحتند.
و بعضى ديگر آنرا بدون هر گونه اظهار نظرى نقد كرده ‏اند ...

  • 1. سوره بقره، آیه 243
  • 2. سوره بقره، آیه 259.
  • 3. رجوع شود به: الدرّ المنثور، ج 5، ص 316؛ جامع البيان، ج 16، ص 42؛ تفسير نيشابورى، ص 44؛ الشيعه و الرجعه، ج 2، ص 154 تأليف مرحوم آيت‏اللّه شيخ محمد رضا طبسى. رجعت از نظر شيعه: 28.
  • 4. تاريخ طبرى، ج 1، ص 280؛ مختصر تاريخ دمشق، ج 11، ص 170؛ الكامل فى‏التاريخ، ج 1، ص 154.
  • 5. ترمذى، ج 5، ص 26
  • 6. بخارى، ج 4، ص 264
  • 7. الشيعة و الرجعة، ج 2، ص 161.
منابع: 

منبع: پاسخ به شبهات(1)، ص: 31