چهارمين اشكال، انكار يكى از شواهدى است كه شيعه با آن برخلافت اميرالمؤمنين على(علیه السلام) استدلال مى كند

چهارمين اشكال، انكار يكى از شواهدى است كه شيعه با آن برخلافت اميرالمؤمنين على(ع) استدلال مى كند، و آن جملات پيامبر(ص) در صدر حديث است كه فرمود: «ألست اولى بكم من انفسكم؛ آيا من نسبت به شما از خود شما اولى و سزاوارتر نيستم؟»، سپس فرمود: «هر كه من اولى به اويم على اولى به اوست».
برخى از علماى اهل تسنن جملات صدر حديث را منكر شده اند؛ از جمله قاضى عضدالدين ايجى مى نويسد:
بر فرض كه بپذيريم اين حديث صحيح است، ولى بايد گفت راويان، قسمت اول حديث را نقل نكرده اند، پس ممكن نيست كه به اين جملات (الست اولى بكم) براى اثبات اينكه مولى در حديث غدير به معناى اولى است استدلال نمود.1
در پاسخ بدين اشكال بايد گفت اگر هم فرضاً صدر روايت نمى بود، با استدلالهاى گذشته جاى شبهه اى باقى نماند كه مراد از كلمه مولى، همان اولى است. اكنون ببينيم اين ادعا تا چه حد با واقعيتهاى تاريخى سازگار است. قبلاً در متنى كه نقل كرديم ديديم كه جملات اوّليه حديث در مصادر معتبر اهل سنت آمده است.
علامه امينى جملات صدر روايت را از شصت و چهار نفر از بزرگان اهل حديث از عامه، از جمله : احمد بن حنبل، طبرى، ذهبى، بيهقى، ابن ماجه، ترمذى، طبرانى، نسائى، حاكم نيشابورى، دارقطنى و… نقل ميكند.2
علامه ميرحامد حسين نيز همين اشكال را از «نهاية العقول» فخر رازى نقل كرده و سپس در پاسخ، مصادر بسيار متعددى از اهل سنّت را كه صدر حديث را روايت كرده اند معرفى مى كند؛ از جمله: احمد بن حنبل، ابن كثير، نسائى، سمهودى، هندى در «كنزالعمال»، طبرانى و سمعانى و بسيار ديگر.3
ابن حجر در «صواعق المحرقة» چون به بى پايگى اين اشكال پى برده است آن را مطرح نمى كند و وجود صدر حديث را در روايات صحيحه مى پذيرد.4

 

پی نوشت:

1 . شرح المواقف، ج8، ص361
2 . الغدير، ج1، ص371
3 . عبقات الانوار، ج10، ص288
4 . الصواعق المحرقة، ص65