گفته ابن ‏تيميه در مورد عيد غدير که : عيد گرفتن اين روز هيچگونه دليلى ندارد و در بين سلف ، چه از اهل بيت و چه از ديگران ، کسى آن را جشن نگرفته، صحيح است؟در صورت عدم صحت چه دلايلي وجود دارد؟

عيد غدير ، يک عيد اصيل اسلامى است . چرا که روز هجدهم ذى الحجه را مسلمانان در سه قرن اول ، به اين عنوان جشن مى‏ گرفته ‏اند.
گفتار مقريزى که مى‏ گويد : اولين بارى که اين عيد در اسلام معروف شد ، در زمان فرمانروايى معزالدوله على بن‏ بويه ، در عراق بود ، وى آن را به سال سيصد و پنجاه و دو هجرى ، بوجود آورد و از آن پس ، شيعيان اين روز را عيد قرار دادند ، غير صحيح و قابل قبول نيست . زيرا مسعودى گفته است :  فرزندان و شيعيان على رضى الله عنه ، اين روز را گرامى مى ‏داشتند و اين در حالى است که مسعودى شش سال قبل از تاريخى که مقريزى مى‏ گويد ، يعنى به سال سيصد و چهل و شش هجرى ، فوت کرده است . فرات بن‏ ابراهيم از دانشمندان قرن سوم ، حديثى را از امام صادق (ع) روايت مى ‏کند که حضرت در آن از آباء طاهرينش ـ عليهم السلام ـ نقل مى ‏کند : رسول اکرم(ص) فرمود :

يوم غدير خم أفضل أعياد أمتى ...  ( روز غدير از بهترين اعياد امت من است... ) امام على (ع) در سالى که روز جمعه و روز غدير با هم مصادف شده بود ، براى مردم خطبه خواند و در آن فرمود: ان الله عزوجل جمع لکم معشر المؤمنين فى هذا اليوم عيدين عظيمين کبيرين ...  ( خداى عزوجل در اين روز ، دو عيد عظيم بزرگ را براى شما گروه مؤمنان جمع کرده است
در اين خطبه طولانى امام مردم را به انجام کارهايى که شايسته است در اعياد انجام گردد و اظهار شادى و سرور در اين گونه ايام ـ بطور تفصيل ـ امر مى ‏کند . طالبين به اين خطبه مراجعه کنند.
فرات به سند خود از فرات بن‏ أحنف و او از امام صادق (ع) روايت مى ‏کند که : به امام عرض کردم : فدايت شوم ، آيا عيدى بهتر از عيد فطر ، و عيد قربان ، و روز جمعه ، و روز عرفه براى مسلمين وجود دارد ؟ حضرت به من فرمود :

نعم ، أفضلها و أعظمها و أشرفها عندالله منزلة، هو اليوم الذى أکمل الله فيه الدين ، و أنزل على نبيه محمد : أليوم اکملت لکم دينکم الخ …( بلى ، افضل و أعظم و أشرف اعياد از نظر قدر و منزلت در نزد خدا ، روزى است که در آن خدا دينش را کامل کرد و آيه شريفه : اليوم أکملت لکم دينکم ... را بر پيامبرش نازل کرد
در کتاب شريف کافى آمده است : حسن بن‏ راشد از امام صادق (ع) نقل مى ‏کند که حضرت روز غدير را عيد خواند و در آخر کلام خود فرمود : فإن الأنبياء صلوات الله عليهم کانت تأمر الأوصياء باليوم الذى کان يقام فيه الوصي أن يتخذ عيدا ( انبياء الهى صلوات الله عليهم به جانشينان خود دستور مى‏ دادند که روز انتخاب و برگزيدن وصى را جشن بگيرند حسن مى ‏گويد : عرض کردم : اگر کسى آن را روزه بگيرد چه وضعى دارد ؟حضرت فرمود :  صيام ستين شهرا  .مؤيد اين مطلب روايتى است که خطيب بغدادى از ابوهريره ، با سندى که راويان آن همگى از ثقات مى ‏باشند ، نقل مى ‏کند . در اين روايت ابوهريره نقل مى ‏کند :هر کس روز هجدهم ذى ‏الحجه را روزه بگيرد ، ثواب روزه شصت ماه برايش نوشته مى ‏شود . و اين روز ، روز غدير خم است .و در روايت ديگرى آمده است که : رسول اکرم (ص) به حضرت على (ع) سفارش کرد که مسلمين اين روز را عيد بگيرند . در اين باره به روايات ذيل مراجعه کنيد :
روايت مفضل بن عمر از امام صادق (ع) ، روايت عمار بن‏ حريز عبدى از امام صادق (ع) و روايت ابوالحسن ليثى از امام صادق (ع) و نيز روايت زياد بن ‏محمد از آن حضرت (ع)فياض بن ‏عمر محمد بن ‏طوسى در سال دويست و پنجاه و نه ، در حالى که بيش از نود سال از عمرش مى‏ گذشت گفت : ابوالحسن على بن‏ موسى‏ الرضا ـ عليه السلام ـ را در روز غدير خم ديدم که گروهى از خواصش ، در حضور آن بزرگوار نشسته بودند . حضرت (ع) آنان را براى صرف افطار دعوت کرده بود و طعام و خيرات و عطايابى از قبيل پوشاک و حتى انگشتر و کفش به منازل آنان فرستاد و وضع آنان و حواشى خود را تغيير داد و در آن روز وسائلى را ديدم بکار گرفتند که سابقه نداشت . و در اين حال حضرت (ع) فضايل اين روز بزرگ را براى آنان ذکر مى‏ کرد . الخ ...در کتاب مختصر بصائر الدرجات ، به اسناد از محمد بن ‏علاء همدانى واسطى و يجبى بن‏ جريح بغدادى آمده است که گفتند : با هم ، به قصد ديدار احمد بن‏ اسحاق قمى ، از اصحاب امام حسن عسکرى (ع) ( متوفاى 260 ) عازم شهر قم شديم . هنگامى که رسيديم ، در منزل او را کوبيديم ، دخترکى عراقى در را باز کرد . حال احمد را از او پرسيديم . گفت : مشغول برگزارى عيد خود است ، زيرا امروز عيد است . گفتيم : سبحان الله ، أعياد شيعه چهارتاست : عيد قربان ، عيد فطر ، عيد غدير و روز جمعه الخ ...  علامه امينى در کتاب ارزشمند الغدير ، دهها روايت از دهها کتاب مورد وثوق اهل سنت دال بر عيد بودن روز غدير در قرون اول اسلام و اينکه اين عيد ، شايع و معروف بود ، جمع ‏آورى و نقل کرده است ... کافى است به فصلى از اين کتاب مراجعه شود که در آن تبريک و تهنيت شيخين ( ابوبکر و عمر ) به حضرت على (ع) را به مناسبت انتصاب او از طرف رسول خدا (ص) به ولايت ، ذکر مى‏ کند .غير از منابعى که تهنيت صحابه را بدين مناسبت ذکر کرده ‏اند و علاوه بر منابع بسيارى که بر عيد بودن روز غدير تصريح کرده ‏اند ، علامه امينى تبريک شيخين را از شصت منبع معتبر ذکر کرده است .لذا از اين مطالب معلوم مى ‏شود که : گفته ابن ‏تيميه در مورد عيد غدير که : عيد گرفتن اين روز هيچگونه دليلى ندارد و در بين سلف ، چه از اهل بيت و چه از ديگران ، کسى آن را جشن نگرفته ، صحيح نيست و مستند به دليل علمى يا تاريخى نمى ‏باشد و دلائل محکم خلاف آن را ثابت مى‏ کند .
در کتاب شريف الغدير علامه اميني(ترجمه الغدير،ص373)ذيل مبحث"سخناني پيرامون مفاد حديث غدير"در مورد عيد غدير اينگونه آمده:
ابن زولاق، حسن بن ابراهيم، ابو محمد مصرى، متوفاى 387 در تاريخ مصر چنين گويد:و در هجدهم ذى حجه سال 362 (كه روز غدير است) گروهى از اهالى مصر و مغاربه و باتفاق آنها ديگران براى دعا گرد آمدند، چه آنروز، روز عيد بود. زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله در آن روز اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام را بخلافت برگزيد.اين جمله را مقريزي در ج2 خطط ص222 از او حکايت نموده...
در صفحه 390 ترجمه الغديرج2در بخش قربات (عبادات و اعمال وارده) در روز غديرآمده:
حافظ، ابوبكر خطيب بغدادى، متوفاى 463 در جلد 8 تاريخش ص 290 آورده، از عبد الله بن على بن محمد بن بشران، از حافظ على بن عمر دار قطنى، از ابى نصر حبشون خلال، از على بن سعيد رملى، از ضمره بن ربيعه، از عبد الله بن شوذب از مطر وراق، از شهر بن حوشب، از ابى هريره كه گفت: هر كس روز هجدهم ذى حجه روزه بدارد براى او (ثواب) روزه شصت ماه نوشته ميشود، و آن روز غدير خم است هنگامى كه پيغمبر صلى الله عليه و آله دست على بن ابى طالب را گرفت و فرمود: " الست ولى المومنين " يعنى آيا من ولى مومنين نيستم؟ گفتند بلى يا رسول الله، هستى، فرمود: " من كنت مولاه فعلى مولاه " پس از آن عمر بن خطاب گفت: به به براى تو اى پسر ابى طالب گرديدى مولاى من و مولاى هر مسلم، پس از آن خداوند (اين آيه را) نازل فرمود: " اليوم اكملت لكم دينكم...