عبارت شانزدهم
أَلَا إِنَّهُ الْبَاقِي حُجَّةً وَ لَا حُجَّةَ بَعْدَه؛
بدانيد! او حجت باقي است وهيچ حجتي بعد از او نيست.
حجت يعني «ما به يحتج فعل» و احتجاج يعني دليل آوردن. وقتي میگوییم براي چيزي دليل ميآوريم، خودِ دلیل، حجت است. همچنین این واژه (حجت) به معنای دلیل است که یک نوع اسم و لقب برای ائمه(عع) است. حجت جمعش «حجج» ميباشد. لذا حضرت ميفرمايد که: این آخرين حجت پايدار خداست. يعني از سال 260ق که امام حسن عسکري(ع) به شهادت رسيدند، امام زمان(ع) حجت روي زمين هستند.
سؤالی که اینجا مطرح است این است که اگر پس از آن حضرت حجتی نیست، مسئله رجعت حضرت عیسی ع و ائمه ع چگونه؟در پاسخ می گوییم که: روايات زيادي داريم که برخي از ائمه(عع) پس از امام زمان(ع) باز ميگردند و حکومت ميکنند؛ مثل امام علی، امام حسین و برخی از ائمه(عع). در اینکه اصل رجعت طبق آیة: «پروردگارا! ما را دوبار ميراندى و دو بار زنده كردى»،1 جزء ضرورياتِ اعتقادات شيعه است شکی نیست؛ اما تعبير «لاحجة بعده»، بهعنوان حجت، امامت و مسئوليت است و نظري به رجعت ديگر امامان ندارد؛ زيرا که آنان حجتهاي قبلي هستند که دوباره رجعت خواهند کرد. مثل حضرت عيسي(ع) که میآیند و پشت آن حضرت(ع) نماز میخوانند که ما هم در اين مورد روايات قطعي داريم.2 اتفاقا يکي از پيشگوييهاي مسيحيان هم همين است و به عنوان وزير امام زمان(ع) پشت سر ايشان نماز ميگزارند: «...يُصَلِّي خَلْفَه...»؛3 اما حضرت عيسي(ع) به تنهایی حجت مستقل نيستند. حجت بودن ايشان تحت حجيت امام زمان(ع) خواهد بود. اگر هم اميرالمومنين و امام حسين(عا) تشريف بياورند، - با اينکه افضل از امام زمان(ع) هستند- ولی حکومت بهنام امام زمان(ع) است و لذا «...أَلَا إِنَّهُ الْبَاقِي حُجَّةً وَ لَا حُجَّةَ بَعْدَه...» نشان ميدهد که ايشان بهعنوان آخرين نفر است که حکومت جهاني خدا را تشکيل میدهد و اگر قرار است تا قيامت بقيه ائمه هم بيايند - که ميآيند - ذیل حکومت امام زمان(ع) هستند؛ نه اينکه حجيت مستقلي داشته باشند.
- 1. غافر: 11.
- 2. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج43، ص304. وَ عَنْ جَابِرٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ الْجَنَّةَ تَشْتَاقُ إِلَى أَرْبَعَةٍ مِنْ أَهْلِي قَدْ أَحَبَّهُمُ اللَّهُ وَ أَمَرَنِي بِحُبِّهِمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْمَهْدِيُّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمُ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ(ع).
- 3. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج1، ص48.