عبارت ششم

أَلَا إِنَّهُ مُدْرِكٌ بِكُلِّ ثَارٍ لِأَوْلِيَاءِ اللَّه‏؛

آگاه باشيد او، به دست آورنده خون همه‌ي دوستان خداست.

«مدرک» در لغت به معنای درک کننده است؛ ولی در این عبارت بهتر است به‌معنای «خون‌خواه» بگیریم و خون‌خواه یعنی «ولی دم»؛ این عبارت امام زمان(ع) را ولی دم اولیای الاهی معرفی می‌کند.

واژه «ثار» چند معنا دارد: یکی به معنای انقلاب و برانگيختن و برانگيخته شدن است که اصل معنای لغتی آن نیز همین است.  معنای دوم «خون» است؛ چون خون برانگيخته مي‌شود و برمي‌انگيزاند.  در زیارت عاشورا داریم که: السلام عليک يا ثار الله وابن ثاره. اين جا هم هر دو معنا هست که يک معناي آن، اين است که تو خون خدا هستي. يعني آنقدر خونت در راه خدا ريخته شده که اگر قرار بود خدا، خون داشته باشد، خون تو (امام حسين(ع)) خون خدا بود و يا آن‌قدر خون تو به خون خدا پيوند خورده است که ثارالله هستي. معناي ديگرش اين است که تو کسي هستي که خدا خون‌خواه و ولی دم تو است. اما در عبارت «أَلَا إِنَّهُ مُدْرِكٌ بِكُلِّ ثَارٍ لِأَوْلِيَاءِ اللَّه‏»، ثار به معناي خون است نه خون‌خواه؛ چون قبل از ثار «کُل»آمده است؛ يعني او ولي دم همة خون‌هاي اوليا و دوستان خداست.

از طرفی به‌کار رفتن کلمه «کل» نشان دهندة این است که ایشان خون‌خواه خون­های تمام اولیای الاهی از اول تاریخ آدم ابواالبشر تا آخر تاریخ است. اما در این‌جا این سؤال مطرح است که ایشان از چه کسی می‌خواهد خون‌خواهی کند؟ مگر نه این است که تمام آن قاتلان از دنیا رفته‌اند.

در پاسخ به این سؤال می گوییم که در برخی از روایات داریم که ایشان وقتی ظهور می کنند برخی از قاتلان انبیاء و ائمه ع را زنده می کنند و انتقام خون آنها را خواهد گرفت.1 از طرف دیگر در قرآن آیه­ای وجود دارد که نشان می دهد خداوند به ولی دم و خونخواه قدرت و اختیاراتی را داده است:

وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا.2

سلطنت و قدرت ولی دم می‌تواند  یا با قصاص باشد یا با دیه باشد و یا اصلاً ببخشد و از آن‌جایی که اصل قصاص فطري است (یعنی ولی دم تا خون‌خواهی از قاتل نکرده باشد آرام و قرار ندارد) در تمام اقوام - از قرون کهن تا به حال - وجود داشته است. در حکومت حقه امام عصر(ع) که موعود و منتظَر همه اديان الهي است، مسائل فطري به‌عنوان مکمل مسائل حکومتي هستند. لذا در زمان امام عصر(ع) همة اديان و همة گروه­ها - حتي گروه­هاي ماترياليسي و لائيک براساس ويژگي­ها و فطرت انسانيشان - منتظر حکومت عادله يا مدينه فاضله هستند و در اين حکومت همه چيز بايد سر جاي خودش باشد؛ زيرا عدل يعني (وضع کل شي في موضعه ) يا ( اعطاء کل شي حقه )، عدل يعني هر چيزي در جاي خودش قرار بگيرد و يا اين‌که به هر صاحب حقي حقش را بدهيم.

در روايت داريم که «انه کان منصورا» امام زمان(ع) است3و يکي از القاب آن حضرت است. منصور به‌خاطر اين از القاب آن حضرت است که در خون‌خواهي از قاتلان اولياء‌الله،4 از طرف فرشتگان ياري شده و تأیيد مي‌شود. لذا امام زمان(ع) دارای این اختیار است که در مقابل قاتلین اولیای الاهی قانون قصاص، دیه، یا عفو و بخشش را جاری سازد.

  • 1. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج53، ص12. عن الصادق(ع) ... فَيَقُولُ النَّاسُ يَا مَهْدِيَّ آلِ مُحَمَّدٍ ص مَا هَاهُنَا غَيْرُهُمَا إِنَّهُمَا دُفِنَا مَعَهُ لِأَنَّهُمَا خَلِيفَتَا رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَبَوَا زَوْجَتَيْهِ فَيَقُولُ لِلْخَلْقِ بَعْدَ ثَلَاثٍ أَخْرِجُوهُمَا مِنْ قَبْرَيْهِمَا فَيُخْرَجَانِ غَضَّيْنِ طَرِيَّيْنِ لَمْ يَتَغَيَّرْ خَلْقُهُمَا وَ لَمْ يَشْحُبْ لَوْنُهُمَا ... .
  • 2. اسراء: 33.
  • 3. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج51، ص30؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسيرفرات ‏الكوفي، ص 240. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً قَالَ الْحُسَيْنُ فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً قَالَ سَمَّى اللَّهُ الْمَهْدِيَّ الْمَنْصُورَ كَمَا سُمِّيَ أَحْمَدُ وَ مُحَمَّدٌ [مَحْمُوداً] و محمود وَ كَمَا سُمِّيَ عِيسَى الْمَسِيحَ ع.»
  • 4. جعفر بن محمد بن قولویه قمی، كامل‏الزيارات، ص63؛ محمد بن مسعود عیاشی،تفسیر عیاشی، ج2، ص 290 با اختلافی اندک: في قوله تعالى وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً قال ذلك قائم آل محمد يخرج فيقتل بدم الحسين ع فلو قتل أهل الأرض لم يكن مسرفا و قوله فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ لم يكن ليصنع شيئا يكون سرفا ثم قال أبو عبد الله ع يقتل و الله ذراري قتلة الحسين ع بفعال آبائها.